آیا این که در بعضی آیات قرآن‌، خداوند از صحابه تمجید کرده‌; می‌توان بعضی از صحابه مانند خلیفه اول‌، دوم و سوم را از اعمال ناشایستی که انجام

برخی از برادران اهل تسنن با توجه به برخی آیات قرآن‌، که از مهاجران و انصار تمجید نموده است‌، برآنند که مهاجران اوّل و به تبع آنان صحابه پیامبر اکرم پاک و منزه از هر گناهی می‌باشند و شایسته بهشتند. بر این اساس آنان‌، بررسی و نقد عمل کرد اصحاب پیامبر6 را به هیچ وجه جایز نمی‌دانند. شکی نیست که مهاجران و اصحاب پیامبر اکرم‌، دارای احترام و ارزش ویژه‌ای هستند. منتها گسترش این احترام و ارزش‌، برای همه آنان با فراز و نشیب‌هایی که از برخی در طول تاریخ مشاهده شده‌، با خود آیات قرآن کریم و شواهد تاریخی و عقل سلیم سازگار نیست‌. شواهد تاریخی‌نظریه اهل سنت‌، با متون تاریخ اسلامی به هیچ وجه موافق نیست‌; زیرا کسان بسیاری مانند ثعلبة بن حاطب انصاری‌(ر.ک‌: مجمع البیان‌، طبرسی‌، ذیل آیات 75ـ77، سوره توبه‌.) بودند که روزی در ردیف مهاجران و انصار بودند و سپس از راه خدا منحرف شدند و مورد خشم و غضب پیامبر6 که توأم با خشم و غضب خداست قرار گرفتند. برهان عقلی‌عقل سلیم و پاک از پذیرش این نظریه به شدت ابا دارد. چگونه می‌توان پذیرفت فردی را که در طول زندگی خود با اوج‌ها و افت‌های متعددی روبرو بوده‌، تنها به جهت دیدن پیامبر اکرم‌مبرا از هر گناهی بدانیم‌؟ اگر منظور از این نظریه این است که همة صحابه پیامبر، مرتکب هیچ گونه گناهی نشدند و معصوم و پاک از هر معصیتی بودند. این از قبیل انکار در بدیهیات است و اگر منظور آن است که آنان گناه کردند و اعمال خلافی انجام دادند باز هم خدا از آنان راضی است‌، مفهومش این است که خدا رضایت به گناه داده است‌!؟ چگونه عقل‌، "طلحه‌" و "زبیر" را که روزی از یاران صدیق پیامبر اکرم‌بودند و روز دیگری باعث کشته شدن هفده هزار مسلمان شدند، می‌تواند تبرئه کند؟ آیات قرآن کریم‌آیات قرآن کریم‌، انسان‌ِ مؤمن‌ِ دارای عمل صالح را ستایش می‌کند.(عصر،1ـ3) از این آیات فهمیده می‌شود، چنانچه این دو ویژگی در فردی نبود سزاوار ستایش نیست‌. استثنای بدون دلیل صحابه از این حکم کلی نهایت بی انصافی و تضییع حقوق تابعان است که با حکمت خداوند سازگار نیست‌. ملاحظه آیات یاد شده در پرسش (آیات 8ـ10) سورة حشر پاسخ محکمی به این پندار است‌. در این آیات ویژگی‌هایی برای مهاجران و انصار و تابعان ذکر شده که با برداشت اهل تسنن در مورد عدالت همة صحابه تنافی دارد. در آیه هشتم‌، سه ویژگی برای تعلق انفال به مهاجران ذکر کرده است‌: اخلاص‌، جهاد و صدق‌در آیه نهم سه خصلت برای انصار بیان می‌کند: محبت نسبت به مهاجران‌، ایثار و پرهیز از هر گونه بخل و حرص‌. بدیهی است که این اوصاف شامل افراد منافقی مانند "عبداللّه ابن اُبی‌" نمی‌شود; در حالی که وی به ظاهر مسلمان و از صحابه پیامبر اکرم بود. در آیه دهم سه وصف برای تابعان (برخی تابعان در این آیه را افرادی که پس از فتح مکه مسلمان شدند، می‌دانند) آمده است‌: خودسازی‌، احترام به پیشگامان در ایمان و پرهیز از هر گونه کینه و حسد. این وصف‌ها بیانگر آن است که همه مهاجران‌، انصار و تابعان یکسان نیستند و بر فرض عمومیت آیات و شمول آن‌ها همه صحابه را، بر آنیم که این ویژگی‌ها برای یاران پیامبر در زمان نزول این آیات بود، و می‌دانیم که در میان آنان افرادی بودند که در زمان پیامبر اکرم و پس از ایشان تغییر مسیر دادند و خودرا از افتخارهای این آیه‌ها محروم کردند. بنابراین‌، ما با احترام به پیشگامان در خط ایمان‌، پروندة اعمال صحابه را بر اساس معیارهایی که آیات شریفه دارند بررسی می‌کنیم و دربارة آنان قضاوت می‌کنیم‌. پیوند خود را با آنان که بر سر عهد و پیمان خود باقی ماندند محکم می‌سازیم‌، و از آنان که در زمان پیامبر6 یا بعد از ایشان‌، رابطه خود را گسستند می‌بریم‌. این است یک منطق صحیح و هماهنگ با حکم قرآن و عقل‌.(ر.ک‌: تفسیر نمونه‌، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 23، ص 525، دارالکتب الاسلامیة‌.) در روایات نیز آمده است که پیامبر اکرم‌از انحراف و جهنمی شدن برخی اصحاب خود خبر داده بود; چنان که در روایتی از ابن عباس نقل شده است‌: پیامبر اکرم‌روزی خطبه خواند و فرمود: روز قیامت که برپا شود، مردانی از امت مرا حاضر می‌کنند، در حالی که در سمت اصحاب الشمال (جهنمی‌ها) قرار دارند، سپس می‌گویم‌: پروردگارا: این‌ها اصحاب من بودند! سپس گفته می‌شود ]آری اصحاب تو بودند ولی‌[ نمی‌دانی این‌ها بعد از تو چه کردند! پیامبر6 در پاسخ‌، همان سخن حضرت عیسی‌غ را می‌گوید که فرمود: "کُنت‌ُ عَلَیْهِم‌ْ شَهِیدًا مَّادُمْت‌ُ فِیهِم‌ْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنِی کُنت‌َ أَنت‌َ الرَّقِیب‌َ عَلَیْهِم‌ْ وَأَنت‌َ عَلَی‌َ کُل‌ِّ شَی‌ْءٍ شَهِیدٌ ;(مائده‌،117) تا زمانی که در میان آنها بودم‌، مراقب و گواهشان بودم‌; ولی هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی‌، تو خود مراقب آن‌ها بودی‌; و تو بر هر چیز، گواهی‌!"; سپس گفته می‌شود ]ای پیامبر[ هنگامی که تو از آن‌ها جدا شدی (و به دیار حق شتافتی‌)، آن‌ها تغییر موضع دادند و از راه و سنتی که تو بر ایشان ترسیم نموده بودی برگشتند.(صحیح بخاری‌، ج 5، ص 191ـ192، دارالفکر بیروت / صحیح مسلم‌، ج 8، ص 157، دارالفکر، بیروت‌.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.