آیا اختلاف قرائتی که در قرآن موجود است، دلیل بر تحریف قرآن است؟ (مثلاً ننشزها را ننشرها نیز خواندهاند و یا بالعکس); چرا که وجود اختلاف ق
1ـ خیر، اختلاف قرائات نه از دیدگاه شیعیان و نه از دیدگاه اهل سنت موجب تحریف قرآن نیست و دلایل متعددی بر آن دلالت دارد; از جمله 1. اخبار و اختلاف قرائات آحاد است و قرآن با تواتر اثبات میشود نه با خبر واحد; 2. خبرهای واحد که قرائتهای مختلف را گزارش میکنند، دلیل بر تحریف نیستند; زیرا قرآن و قرائتهای یاد شده در حقیقت متمایزند; به عبارت دیگر، حقیقت قرآن سوای قرائتهاست و قرائتها نمیتواند در نص قرآنی تأثیر گذار باشد. توضیح این که: قرآن کریم سخن خداوند و آخرین کتاب آسمانی است و از صدر اسلام تاکنون مورد اهتمام جدی مسلمانان بوده است. پیامبرگرامی اسلامنسبت به قرائت حفظ و جمع آوری آن، سفارشهای اکید داشته، مسلمانان آن را محور اساس دین خود تلقی کرده و قرائت آن را از وظایف روزمره دینی خود دانستند. متن قرآن در طول تاریخ اسلام، سینه به سینه و دست به دست، از نسلی به نسل بعد منتقل میشده و به این دلیل، همواره قاریان و حافظان فراوانی از صدر اسلام تاکنون، در بین مسلمانان وجود داشته، از ارج ومنزلت والایی برخوردار بودهاند. از امور یاد شده و بررسی مصاحف بر جای مانده از گذشتههای دور، به این نتیجه میرسیم که قرآن با همان الفاظ و قرائت رسول خدا9 در طول تاریخ رواج داشته است و عواملی از قبیل ابتدایی بودن خط در زمان کتابت قرآن و خالی بودن از نقطه و اعراب و اختلاف لهجههای قبایل عرب و احیاناً اجتهادات شخص و مسایلاش، خللی در قرائت رایج ایجاد نکرده و تنها برخی قرائتهای شخصی و نادر اشتباهاتی به وجود آورده که مورد اعتنای جامعه اسلامی نبوده است. عثمان هم برای عدم رواج این قرائتهای (شاذ) و حفظ قرائت رایج، پس از مشورت با امیرالمؤمنین علیبه جمع آوری مصاحف و تکثیر نسخه واحد مورد پذیرش مسلمانان، اقدام کرد و همین پذیرش عمومی خود دلیل بر هماهنگی نسخة تکثیر شده با قرائت رایج مردم است. مطابقت قرآن موجود که سینه به سینه توسط انبوهی از جمعیت مسلمان نقل شده و فوق تواتر است، با قرائت عاصم نیز از آن جهت است که قرائت عاصم با قرائت مشهور ثبت شده در قرآنِ موجود، موافق بوده است، نه این که قرآن موجود طبق قرائت عاصم نوشته شده باشد. در نتیجه در موارد اختلاف قرائت، قرائت صحیح تنها همین قرائت کنونی است که با اعراب و حروف فعلی قرآن کریم موافق است.( ر.ک: مصونیت قرآن از تحریف، محمدهادی معرفت، ترجمة محمد شهرابی، ص 215 ـ 217، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی / التمهید فی علوم القرآن، محمدهادی معرفت، ج 2، ص 79، انتشارات جامعه مدرسین / الاء الرحمن فی تفسیر القرآن، محمدجواد بلاغی، ج 1، ص 29، بیروت، داراحیأ التراث العربی / اطیب البیان، سیدعبدالحسین طیب، ج 1، ص 31 و 32، کتابفروشی اسلامی، تهران / روششناسی تفسیر قرآن، علی اکبر بابایی و...، ص 74 ـ 75، پژوهشکده حوزه ودانشگاه و سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، ج اول، قم 1379. )در پایان دو نکته را یادآور میشویم: الف ـ بسیاری از دانشمندان اهل سنت با استناد به روایات "سبعة احرف" که توضیح آن در جای خود آمده است، اختلاف قرائتها را جایز میشمارند و آن را به وحی مستند میکنند; بنابراین، ازدیدگاه کسانی که قائل به احادیث سبعة احرف هستند، اساساً بحث تحریف در مسأله اختلاف قرائات جایی ندارد. ب ـ اختلاف قرائات بسیار است (حدود یک چهارم قرآن)، ولی جز موارد اندک (حدود سی مورد) بقیه اختلاف قرائتها در معنا تأثیری ندارد. سی مورد یاد شده نیز در برابر قرائت موجود در قرآن کنونی، از جایگاه رفیعی برخوردار نیستند و چنان که پیشتر نیز گذشت، قرائتهای متفاوت با قرائت کنونی و رایج توان برابر با آن را ندارد و به باور برخی از دانشمندان علوم قرآن، همة آنها در مرتبة پایینتری قرار دارند.(ر.ک: التمهید فی علوم القرآن، ج 1 و 2.)
اضافه کردن دیدگاه جدید