آیاتی که درباره چگونگی تقویت اراده و ایمان آمده کدام است؟
راههای افزایش اراده: ارزش و کرامت انسان در گرو پیدا کردن عزمی راسخ و ارادهای قوی در جهت حرّیت و کمال و تقرب به سوی خداست; لذا باید در تقویت و قدرتِ اراده و انتخاب، اهتمام فراوان مبذول داشت. اینک به برخی از راههای ازدیاد اراده از دیدگاه قرآن کریم میپردازیم: 1. بالا بردن سطح آگاهی و شناخت; زیرا لازمة اختیار و انتخاب و اراده شناخت و آگاهی است. انسان هم قدرت شناخت دارد: "بَلِ الاْ ?ًِنسَـَنُ عَلَیَ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ # وَ لَوْ أَلْقَیَ مَعَاذِیرَهُ; (قیامت، 14ـ15) بلکه آدمی خویشتن خویش را نیک میشناسد، هر چند به زبان عذرها آورد". و هم میتواند دو مسیر حق و باطل را بشناسد: "وَ هَدَیْنَـَهُ النَّجْدَیْنِ; (بلد، 10) و ]آیا[ دو راه پیش پایش ننهادیم؟" پس شناخت حق و باطل و گام نهادن در راه حق موجب آن میشود که انسان با جدیت و ارادة قویتری پیش رود. 2. مبارزه با هوای نفس که با سه عامل آگاهی به نفس، تفکر و تزکیه محقق میشود. برای نمونه، قرآن دربارة تزکیه میفرماید: "قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّـــَهَا; (شمس، 9) قطعا آن که تزکیه نفس کرد، رستگار شد". 3. صبر و شکیبایی: "وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَ َلِکَ مِنْ عَزْمِ الاْ ?ُمُورِ; (آل عمران، 186) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگار باشید، این نشانة قدرت اراده در کارهاست. "فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ; (احقاف، 35) پس پایداری کن، هم چنان که پیامبران اولوالعزم ]صاحبان اراده قوی[ پایداری کرده بودند". 4. در قرآن، دل بستن به خدا، کسب یقین، توکل، رضا به قضا و قدر الهی، ایمان، صداقت، خلوت با خدا و... نیز از جمله عوامل تقویت اراده شمرده شده است.(جهت آگاهی بیشتر ر.ک: مراحل اخلاق در قرآن، آیة الله جوادی آملی، ج 11، ص 223ـ402، مرکز نشر اسرأ / اصول و مبانی تعلیم و تربیت در قرآن، رضا فرهادیان، ص 171ـ183، نشر الهادی.) مهار امیال و غرایز و دوری از ثروت، قدرت و مقام پرستی: ابتدا شایسته است دقت کنیم که امیال و غرایز ـ هر چند در بعد مادی و شهوانی آن ـ و نیز کسب ثروت، قدرت و مقام پرستی از گرایشهای درونی هر انسان است که خداوند حکیم به او عطا کرده است. اگر بد بود که خداوند متعال به انسان نمیداد. امیال و غرایز، انسانها را به تکاپو وا میدارند. کسب ثروت، تلاش و کوشش ایجاد میکند. قدرت و مقام خواهی از خواستههای مثبت انسان و یک امر فطری است. اما همه اینها تا جایی است که در جهت صحیح و مشروع خود قرار بگیرد که در این صورت کمال است; اما اگر به مرز طغیان برسد، مذموم میشود; مانند قدرتطلبی و مقام پرستی فرعون که گفت: "أَنَا رَبُّکُمُ الاْ ?َعْلَیَ; (نازعات، 24) من پروردگار بزرگ شما هستم". این جاست که باید اهرم کنترل داشت و لجام بر دهان نفس زد و الا اسب درون چموش میشود. برخی از اهرمهای کنترل عبارت است از: 1. بیداری از غفلت و توجه به حقیقت; زیرا منشأ هر گونه فساد و طغیانگری غفلت است: "وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِْ نسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لآ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لآ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ ءَاذَانٌ لآ یَسْمَعُونَ بِهَآ أُوْلَـََّئِکَ کَالأَْ نْعَـَمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـََّئِکَ هُمُ الْغَـَفِلُونَ; (اعراف، 179) و محققا، برای جهنم بیافریدهایم بسیاری از جن و انس را ]آنان را که[ برایشان دلهایی است که با آنها نمیفهمند، و برایشان چشمهایی است که با آنها نمیبینند و برایشان گوشهایی است که با آنها نمیشنوند; آنان همانند چارپایان و بلکه گمراهتر از چارپایانند; آنان همان غفلتزدگان هستند". 2. همه چیز را از آنِ خدا و همه قدرت را از او دانستن: "أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا; (بقره، 165) همة قدرت از آن خداوند است. قدرتطلبی انسان برای آن است که به قدرت مطلقه برسد. 3. بالا بردن سطح آگاهی نسبت به خود و خدا، تقویت ایمان، تقوا، تعبد به احکام الهی; 4. تطبیق خواستههای درونی با خواستههای الهی، هماهنگ کردن حب و بغضهای درونی با حب و بغض خداوند; یعنی خواستن آن چه خدا بخواهد و نخواستن آن چه خدا نخواهد. یکی درد و یکی درمان پسنددیکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجرانپسندم آن چه را جانان پسندد 5. و...
اضافه کردن دیدگاه جدید