در مورد "حدیث ثقلین" توضیح دهید.
حدیث ثقلین، حدیثی است که به گونههای محتلفی در آن، پیامبر گرامی اسلاماهلبیت خود را همتا و همسنگ قرآن کریم معرفی کرده و با تأکید تمام، امّت رابه چنگ زدن به ایشان سفارش فرموده. این حدیث به طور بسیار گستردهای از حضرتش: در منابع و کتابهای معروف شیعه و اهلسنّت نقل شده، به طوری که تردیدی در صدور این حدیث از پیامبر اکرمباقی نمیماند و مورد اتفاق همه راویان و محدّثان جهان اسلام میباشد. بر پایه بررسیهای انجام شده، این حدیث را سی و سه نفر از اصحاب رسول خدا6 نقل کردهاند. که اسامی همه آنها ضبط است و این همه، غیر از احادیثی است که امام علیو سایر اهلبیت: آن را در دورانهای مختلف، از رسول خدا نقل کردهاند. تحقیق در زمینه تاریخ صدور و مناسبتی که پیامبر6 این حدیث را بیان فرمودهاند، نشان میدهد که حضرت نه تنها یک بار، بلکه در موارد متعدّدی، بر این مسئله مهم سیاسی ـ اجتماعی اسلام که سرنوشت جامعه اسلامی در تمامی دورانها، بدان مربوط میشده، تأکید فرموده است، که از موارد آن در حجة الوداع در روز عرفه و در مسجد حنیف و همچنین درحجةالوداع در غیر خم و بالاخره در لحظات پایانی عمر شریفشان در حالی که اتاق حضرت آکنده از جمعیت بود، به بیان این حدیث شریف، اهتمام ورزیدند.(رجوع کنید به: اهلبیت در قرآن و حدیث، محمد محمدی ری شهری، ترجمه حمید رضا شیخی و حمید رضا آژیر، ج 1، ص 176، دارالحدیث.) در این جا، فقط به نقل یک روایت از منابع اهلسنّت در این زمینه میپردازیم: حضرت فرمودهاند: "انی قد ترکت فیکم ثقلین، آحدهما اکبر الآخر: کتاب اللّه عزوجل حبل ممدود من السمأ الی الارض، و عترتی اهل بیتی، ألا انهما لن یفترقا حتّی یردا عَلَیَّ الحوض; من در میان شما دو چیز گرانمایه و پر ارزش، به یادگار مینهم که یکی از آن دو بزرگتر از دیگری است: کتاب خداوند ـ عزوجل ـ که ریسمانی کشیده شده از آسمان به زمین است و عترت خود که همان اهلبیت من میباشند. آگاه باشید که این دو هرگز از هم جدایی نپذیرند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند."(مسند احمد ابن حنبل، احمد بن حنبل، ج 4، ص 54، ح 1121، دارالفکر / رجوع کنید به اهلبیت در قرآن و حدیث، همان، ص 160ـ175.) چند نکته مهم از مجموع احادیث ثقلین استفاده میشود: 1. قرآن و عترت، عصارة نبوت و تداوم بخش رسالت هستند که هدایت بشر را تا قیامت تضمین میکنند و عدم حضور این دو وزنهی متحد در جامعه اسلامی، مایه گسستن رشته نبوت و دائمی نبودن رسالت است. 2. عدم جدایی ثقلین، به معنای عدم انفکاک امامت و وحی قرآنی از یکدیگر است; امامان: مبیّن و مفسّر قرآن کریم و شارح جزئیات و تفاصیل و نحوه اجرای کلیات آن هستند. 3. بر اساس حدیث شریف ثقلین، تمسک به هر یک از قرآن و عترت، بدون تمسک به دیگری، نه تنها مایه هدایت بشر نیست بلکه ضلالت و گمراهی به دنبال دارد; در مدار تبیین دین کامل هر دو باید با هم باشند. 4. از جداییناپذیر بودن ثقلین، بقای امام معصوم تا قیامت، عصمت اهلبیت و امام: و علم امام به معارف و حقایق قرآنی، مصونیت قرآن از گزند تحریف، استفاده میشود.(رجوع کنید به: تفسیر تنسیم، آیت اللّه جوادی آملی، ج 1، ص 149، مرکز نشر اسرأ / پیام قرآن، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 9، ص 62ـ79، انتشارات نسل جوان.)
اضافه کردن دیدگاه جدید