در این زمان، چگونه میتوان از تجملگرایی پرهیز کرد؟
مهمترین روش پرهیز از تجملگرایی این است که انسان به دنیا و زرق و برق آن دلبستگی نداشته باشد و در نتیجه نخواهد که با نشان دادن ـ حتی به دروغ ـ برخورداری خویش از مال دنیا، به دیگران فخر فروشی کند (یا به قول مردم آبروداری کند!). مشکل اصلی انسان در این مورد، دیدگاه نادرست وی نسبت به دنیا است. هر زمانی که داشتن مال، معیار ارزش و برتری موقعیت اجتماعی محسوب شود، تجمّلگرایی نیز، شروع به رشد میکند. خداوند در سورة زخرف، آیات 33 تا 35 میفرمایند: "وَ لَوْلاَ َّ أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَ َحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَـَنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّة..."، مضمون آیات چنین است که اگر فهم و درک اعتقادی مردم بالا بود ایمان مردم ضعیف نبود و ترسِ این نبود که همة مردم کافر شوند، برای کافران خانههایی قرار میدادیم که سقف و پوششهایی از نقره داشت و دارای راه پلهها، درهای متعدد، تختهایی برای نشستن و... بود. و در پایان میفرماید: تمام این تجملات، بهرة زندگانی این دنیا است و آخرت در نزد خدا برای متقیان میباشد. در روایات داریم که اگر دنیا، ذرهای در نزد خدا ارزش داشت، گرامیترین انسانش را (یعنی پیامبر خاتم) از آن محروم نمیکرد; بنابراین، در قدم اوّل باید اسوه قرار دادن پیامبر و پیروی از روش زندگی وی برای ما مسلمانان مهم باشد، تا علاقه، انگیزه و حرکت به آن سمت ایجاد شود و این نیز، در سایة اصلاحِ ارزشها و امیدهای شکل گرفته در وجود ما ممکن میشود. قصة قارون در قرآن(قصص / 75ـ83.)، دربر دارندة نکتههای تربیتی دقیقی راجع به امور مالی است که ما در این جا به بخش مورد نظر خود، اشارهای گذرا میکنیم. قرآن میفرماید: هنگامی که قارون در جامعه، به صورت متجملانه ظاهر میشد، کسانی که خواهان دنیا بودند، قارون را ستایش میکردند و حسرت وی را میخوردند و میگفتند: "ای کاش! از هر آن چه او دارد، ما نیز بهرهمند بودیم." پس از این که زمین، قارون را بلعید، قرآن به تبیین گُفتار و حالات این افراد میپردازد: "اینان تازه به این باور رسیدهاند که گویا: 1. گشایش و تنگی روزی به دست خدا است. 2. اگر مِنّت و رحمت خدا نبود، (که آنان را از مال بهرهمند نکرده بود) آنان نیز، اکنون توسط زمین بلعیده شده بودند. 3. با ناسپاسی و تجاهل به نقش خداوند در بهرهمندی، (کفر در لغت به معنای پوشاندن نعمت یا مخفی کردن نعمت دهنده است.) نمیتوان به رستگاری (= خوشبختی واقعی) رسید." در این قصه، دنیاطلبان تا قبل از نابودی قارون، در حسرت زندگی متجملانه و به دنبال آن بودند، اما گروهی دیگر که قرآن از آنان به "اوتوا العلم" (= علم و دانش به آنها داده شده بود) تعبیر میکند، از همان ابتدا در مقابل آرزوی زندگی تجمّلی که جامعه را فرا گرفته بود، ایستادند و روش آنها، تبلیغ برای پاداش الهی، توصیه به صبر، عمل صالح و ایمان بود. در پایان تذکر دو نکته لازم است: 1. تجمل گرایی، جدای از برخورداری یا فقر است و چه بسا افرادی که مال چندانی ندارند، اما روحیة تجملگرا دارند، و بخش بزرگی از هزینة زندگی آنها را موارد غیرضروری و تجملی تشکیل میدهد. 2. در مقابله با ترویج تجمل گرایی، رسانهها، به خصوص تلویزیون، نقش اساسی دارند، زیرا به طور غیر مستقیم، فرهنگ و ارزشهای حاکم بر جامعه را معین میکنند. اکنون، بیشتر رسانهها با ایجاد احساس نیاز کاذب به مصرف و ضروری نشان دادن کالاهای لوکس، جامعه را به سمت تجمل گرایی سوق میدهند.
اضافه کردن دیدگاه جدید