عزت را از دیدگاه قرآن بیان کنید و عوامل آن را از دیدگاه قرآن بررسی نمایید.
"عزت" به معنای توانایی و حالتی است که از مغلوب شدن و شکست انسان جلوگیری میکند.(ر.ک: مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ص 344ـ345، مکتبة المرتضویه، تهران.) میل و علاقه به "عزت" و فرار و تنفر از "ذلت" یک امر فطری است که در نهاد تمام انسانها وجود دارد. قرآن کریم، هر گونه عزت و سرافرازی را ناشی از خداوند متعال میداند و به تمام انسانها توصیه میکند که در تمام شئون و امور زندگی عزت و سربلندی خود را از خداوند بجویند، زیرا خداوند عزیز خاستگاه و سرچشمه تمام عزتهاست; "...فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا ;(نسأ،139) ...همه عزتها مخصوص خداوند است." حقیقت عزت در درجه نخست قدرتی است که در دل و جان انسان ظاهر شده و او را از خضوع و تسلیم و سازش در برابر طاغوتیان و یاغیان باز میدارد و انسان عزتمند هرگز اسیر شهوات نمیشود و در برابر هوا و هوس سر فرود نمیآورد و چنین قدرتی تنها از ایمان به خدا و ارتباط با منبع اصلی قدرت و عزت به دست میآید.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 18، ص 197ـ198، دارالکتب الاسلامیة، تهران.) برخی از عوامل "عزت" از دیدگاه قرآن و روایات اسلامی عبارتند از: 1. ایمان; مهمترین عامل عزت "ایمان" است; اگر کسی به خداوند ایمان داشته باشد، همواره عزت خویش را از او که سر منشأ عزت واقعی است طلب میکند.(فاطر،10) 2. تکیه، توکل و ارتباط با خداوند متعال; مخلوقات همه به خداوند متعال نیازمندند و مالک همه آنها خداوند متعال است; "مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا;(فاطر،10) کسی که خواهان عزت است، عزت یکسره از آنِ خدا است." از آیه مذکور بر میآید که هر کس عزت میخواهد باید آن را از خداوند متعال طلب کند. انسان برای رسیدن به عزت، به دو بالِ اعتقاد و پرستش خدای یگانه و صالح که در راستای اعتقاد صورت میگیرد، نیاز دارد; خداوند متعال میفرماید: "إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّـَـلِحُ یَرْفَعُه;(فاطر،10) سخنان پاکیزه ]عقاید صحیح[ به سوی او بالا رود و عمل صالح آن را در بالاتر رفتن کمک میرساند."(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 18، ص 187ـ198، دارالکتب الاسلامیة، تهران.) حضرت علیمیفرماید: "العزیز بغیر اللّه ذلیل; عزیزی که عزتش از غیر خداست، ذلیل است."(بحارالانوار، علامه مجلسی;، ج 75، ص 10، مؤسسه الوفأ، بیروت.) 2. تمسک به قرآن و دین مقدس اسلامارتباط با پیامبر گرامیو اهلبیت عزیز آن حضرت:; چون آنان مصداق اکمل ارتباط با خدا از راه ایمان به او و عمل صالح و عزت آفرینی است. 3. ارتباط با مؤمنان; "و عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است، ولی منافقان نمیدانند."(منافقون،8) عزت و سعادت تحت ولایت و سلطه کافران و منافقان به دست نمیآید و خداوند هر گونه ولایت آنها بر مسلمانان را رد کرده است.(نسأ،141) 4. مربیان شایسته; "ما رسولان خودرا با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب ]آسمانی[ و میزان ]شناسایی حق و قوانین عادلانه[ نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدی است، منافعی برای مردم، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکنند بی آن که او را ببینند، خداوند قوی و شکستناپذیر است."(حدید،25) بنابراین، هر فرد یا اجتماع و حکومتی، اگر بخواهد در دنیا و آخرت عزیز و سرافراز زندگی کند باید به عوامل مذکور تمسک و عمل کند، در غیر این صورت به عوامل ذلت و خواری تن داده و عواملی که در تقابل و تضاد با عوامل مذکور باشند، در واقع همان عوامل ذلت و خواری به شمار میآیند.(ر.ک: المیزان،، علامه طباطبایی;، ج 20، ص 413ـ416، دارالکتب الاسلامیة، تهران / تفسیر نمونه، همان، ج 26، ص 438.)
اضافه کردن دیدگاه جدید