ملاک اخلاص در عمل از نظر قرآن چیست و چه باید کرد که اعمال رنگ ریا و خودنمایی به خود نگیرد و یا حتی برای ارضای نفس انجام نشود؟

"اخلاص‌" ضد "ریا" است‌. برای رسیدن به مقام اخلاص در دو مرحله باید به تلاش و کوشش پرداخت‌، یکی از نظر فکر و اندیشه‌، دیگر در مقام عمل‌. ریشة "ریا" حب‌ّ دنیا و فراموشی آخرت است و اندیشه نکردن در پاداش‌های الهی و تأمّل نکردن در آفت‌های دنیاپرستی است‌. بنابر این ابتدا باید در پاداش‌های الهی و آفت‌های دنیاپرستی اندیشه کرد; زیرا یکی از منشأهای اصلی ریا، حب دنیا و به دست آوردن منافع دنیوی است‌، اگر آدمی در کوتاهی دنیا، گذرا بودن آن‌، پل بودن برای جهان باقی و آفت‌های فراوانی که حب دنیا در پی دارد، تفکّر نماید. برای رسیدن به منافع دنیوی‌، کارهایی را که باید فقط برای خدا انجام دهد، برای غیر خدا انجام نمی‌دهد یا غیر خدا را در آن شریک نمی‌کند. پس از تفکر در فواید و آثار و برکات اخلاص و کارهایی که از روی خلوص نیت انجام می‌گیرد، باید در مقام عمل به تمرین پرداخت و با سعی و تلاش‌، از کارهایی که به اخلاص نیت صدمه می‌زند، پرهیز نمود و کارهایی را که در خلوص نیت نقش دارند، انجام داد.(عدة الداعی‌، ابن فهد حامی‌، ص 226، دارالکتب الاسلامی / جامع السعادات‌، محمد مهدی نراقی‌، ج 3، ص 413، مطعبة الادب فی نجف الاشرف‌.) از سوی دیگر آبشخورِ صفت‌ِ رذیلة "ریا" نفاق و دو رویی است‌. امام صادق‌7 فرمود: الریأ شجرة لاتثمر إلاّالشرک الخفی و أصلها النفاق‌; ریا و ظاهرسازی درختی است که میوه‌ای جز شرک خفی ندارد و اصل و ریشة آن نفاق است‌.(سفینة‌البحار، شیخ عباس قمی‌، مادّة "رئی‌". (نیز بنگرید: نسأ، 142).) بنابراین علاج ریا بی‌ارتباط با علاج نفاق نیست‌. یکی از راه‌های علاج ریا، توجه به آثار و عقوبات آن است که می‌تواند مانع از به وجود آمدن و رشد این صفت زشت شود. قرآن در آیات متعددی به نکوهش ریاکار می‌پردازد و او را بی‌بهره و خاسر معرفی می‌کند: (بقره‌، 264; نسأ، 38 و 142; انفال‌، 47 و ماعون‌، 6و7). در روایات نیز چهره‌ای زشت از ریاکار ترسیم شده و او به شدت مورد مذمت قرار گرفته است‌. پیامبراکرم‌9 فرمود: "شخص ریاکار در روز قیامت با 4 نام صدا زده می‌شود: ای فاجر! ای حیله‌گر! ای زیانکار! عملت نابود شد و اجرت باطل گشت‌! پاداش خود را از کسی بخواه که عملت را برای او انجام دادی‌!"(میزان‌الحکمه‌، ری شهری‌، ح 6783، ص 1017.) از رسول خدا9 سؤال می‌شود: نجات در چیست‌؟ آن حضرت فرمود: در این است که شخص از عملی که برای عبادت‌ِ خدا انجام می‌دهد، مردم را در نظر نگیرد.(میزان‌الحکمه‌، ح 6790، ص 1018.) توجّه به اسباب و انگیزه‌های ریا می‌تواند در دفع صفت ناپسند ریا مؤثر باشد. عامل اصلی ریا دوست داشتن ستایش و گریز از نکوهش مردم و طمع به مال و منافع آنان است‌. اگر کسی بداند که چیزی زیان‌آور است‌، هیچ‌گاه آن را دوست نخواهد داشت‌. توجه به این که ریا چه زیان‌هایی برای انسان به دنبال خواهد داشت و چگونه صفا و پاکی او را از بین خواهد برد و او را از توفیق در این دنیا و قرب و منزلت در پیشگاه خدا محروم خواهد ساخت‌، نیز توجه به اندک بودن متاع دنیا و زوال پذیر بودن آن‌، و دائمی بودن پاداش الهی و نعمت‌های اخروی و همچنین توجه به این که انسان ریاکار همیشه در حال اضطراب و تشویش است (چون به دست آوردن رضایت و خشنودی مردم بسیار دشوار است ـ اگر نگوییم غیرممکن است ـ و نیز ترس و واهمة ریاکار از فاش شدن اسرار و برملا شدن نیات‌) می‌تواند در نجات انسان ریاکار از بلای "ریا" مؤثر باشد. توجه به علامت‌های "ریا" انسان را از وجود چنین صفتی و زوال آن با خبر می‌کند. امیرالمؤمنین‌7 فرمود: سه نشانه برای شناسایی ریاکار وجود دارد: وقتی مردم او را می‌بینند، به نشاط می‌آید و اگر تنها و دور از چشم مردم باشد، کسل و بی‌حال می‌شود و دوست دارد که او را در تمام کارهایش ستایش کنند.(میزان‌الحکمه‌، ح 6809، ص 1020.) منافق‌، در معنای خاص به کسی گفته می‌شود که در دل‌، منکر وحدانیت خدا یا نبوت پیامبراکرم‌9 است‌، ولی کفر خود را پنهان می‌کند و در زبان ـ برای اغراض دنیوی ـ اظهار اسلام می‌کند. خدا در قرآن جایگاه چنین انسان‌هایی را آتش جاویدان می‌داند: خدا مردان و زنان منافق و کافران را به آتش جهنم و خلود در آن وعده داده است (توبه‌، 68). نیز خداوند فرمود: همانا منافقان در طبقة زیرین آتش هستند و هرگز برای آن‌ها یاوری نخواهی یافت‌. (نسأ، 145). از برخی احادیث استفاده می‌شود که نفاق معنای وسیع‌تری دارد و هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن‌، و گفتار و عمل را شامل می‌شود; هر چند در افراد مؤمن باشد.(سفینة‌البحار، مادّه "رئی‌" / تفسیر نمونه‌، آیة‌الله مکارم شیرازی‌، ج 1، ص 100 و 101.) امیرالمؤمنین‌7 در خطبة 194 نهج‌البلاغه‌، برخی از اوصاف منافقان را ذکر می‌کند، که اجتناب از آن‌ها می‌تواند در رفع صفت رذیلة نفاق مؤثر باشد. آن حضرت فرمود: ای بندگان خدا! شما را به تقوا سفارش می‌کنم و از منافقان بر حذر می‌دارم‌; زیرا آن‌ها گمراه و گمراه کننده‌اند، خطاکار و به خطا اندازند، به رنگ‌های گوناگون در می‌آیند، به قیافه و زبان‌های متعدد خودنمایی می‌کنند، از هر وسیله‌ای برای فریفتن و درهم شکستن شما استفاده می‌کنند، در هر کمینگاهی به کمین شما می‌نشینند، بد باطن و خوش ظاهرند و در نهان برای فریب مردم گام بر می‌دارند، از بیراهه‌ها حرکت می‌کنند و گفتارشان به ظاهر شفابخش امّا کردارشان دردی است درمان ناپذیر، به رفاه و آسایش مردم حسد می‌ورزند و (اگر به کسی‌) بلایی وارد شود خوشحالند، امیدواران را مأیوس می‌کنند... .(برای آگاهی بیشتر از ریا و نفاق رجوع شود به‌: میزان‌الحکمه‌، باب 174 و باب 520.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.