اهلتسنن، هر چه بعد از شوهر بماند (مال و ملک)، به زن ارث میدهند، ولی شیعه به زن ارث نمیدهند; به این دلیل دختران شیعه، همسر آنان میشون
خداوند در سورة نسأ، دربارة "ارث زن" میفرماید: "ولَهُنَّ الرُّبُعُ مِمّا تَرَکتُم اِن لَم یَکُن لَکُم ولَدٌ فَاِن کانَ لَکُم وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمّا تَرَکتُم; (نسأ، 12) و برای زنان شما، یک چهارم میراث شما است، اگر فرزندی نداشته باشید، و اگر برای شما فرزندی باشد، یک هشتم، از آنِ آنها میباشد." ظاهر آیة شریفه نشان میدهد زن از همة آنچه شوهر از خود باقی گذاشته ـ چه زمین چه غیر آن ـ ارث میبرد، ولی براساس روایات امامان معصوم: این آیه تخصیص خورده و زن از زمین و خانه و مانند آن ارث نمیبرد. این تذکر لازم است که، تخصیص خوردن عام به خاص، مطلبی نیست که شیعه و اهلسنت اختراع کرده باشند، و اهلسنّت نیز آن را قبول دارد. این مطلب، یک مسئله عقلایی است که گاهی کسی به طور عام سخن میگوید و بعد از مدّتی ـ یا بلافاصله ـ آن را تخصیص میزند; برای مثال، خداوند در آیة شریفة: "یـَاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اَوفوا بِالعُقودِ; (مائده، 1) ای کسانی که ایمان آوردهاید! به پیمانها ]و قراردادها[ وفا کنید." در جای دیگر آمده است: به هر پیمانی و قراردادی وفا کنید، ولی همة مسلمانان قبول دارند که اگر قرارداد و پیمانی، شرعی نبود، لازم نیست وفا کنند، بلکه اگر قرارداد بر حرام است، حرام است که وفا کنند.(جواهرالکلام، شیخ محمدحسن نجفی، ج 93، ص 200 ـ 215، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران.) در ضمن باید یادآور شد که روایات امامان:، مانند آیات قرآن، معتبر است، زیرا خود پیامبر9 فرمود: "من میروم، ولی دو چیز گرانبها در میان شما میگذارم; مادام که به هر دو تمسّک کنید، گمراه نمیشوید و تا روز قیامت، این دو از یکدیگر جدا نمیشوند.(حدیثالثقلین، از نشریّات دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیّة، 1374 .'û ق.) البته یادآوری این نکته لازم است که دیدگاه مذکور در ارث زن، دیدگاه مشهور فقهای شیعه است، نه تمام فقهای آن، زیرا برخی فقهای شیعه به این نظر، فتوا ندادهاند، چنانکه برخی روایات نیز بر این مطلب دلالت دارد که زن، از همة آنچه از شوهر مانده است، ارث میبرد: "یرثها و ترثه من کل شیء ترک و ترکت; زن و شوهر، هر یک، از همه دارایی یکدیگر ارث میبرند."(وسائلالشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج 17، ص 515، ح 2، نشر دار احیأ التراث العربی، بیروت. و ر.ک: مقالة ارث زنان از همة دارایی شوهر یا بخشی از آن؟ فصلنامة فقه، مسلسل 15 ـ 16، ص 41 ـ 128، نشر دفتر تبلیغات اسلامی.) در پایان، شایسته است یادآوری شود که هر چند خداوند در قرآن، حقوق مالی زن و شوهر را محترم دانسته آن را با حدود دقیقی معین کرده است، هرگز این مطلب را معیاری برای ازدواج قرار نداده است; این چنین برخوردی نسبت به همسر، برخورد ابزاری و دور از شئون انسانی است. ازدواج در منطق قرآن، اجرای سنّت الهی (نور، 32) است که برای رسیدن به اهداف مقدسی، همچون حفظ نسل (بقره، 228)، تکمیل دین و محفوظ ماندن از گناه و تربیت فرزندان صالح و آرامش و مانند اینها انجام میگیرد که نه تنها در نظر گرفتن مسائل اقتصادی را معیار انتخاب و ازدواج قرار نمیدهد، بلکه میفرماید: نباید فقر اقتصادی، مانع ازدواج شود: "اِن یَکونوا فُقَرأَ یُغنِهِمُ اللّهُ مِن فَضلِهِ; (نور، 32) اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند آنان را از فضل خود بینیاز میکند."
اضافه کردن دیدگاه جدید