در اکثر کتب دینی و حتی قرآن آمده است که ما قرآن را برای هدایت شما فرستادیم قرآن کتابی است که بر پیامبر نازل شده است و ایشان عرب بودهاند و به هم
1. فلسفه برخی احکام، برای انسانها به خوبی روشن نیست ولی به حکم آن که این احکام از حکیمی دانا و متعال صادر شده و برای هدایت و به کمال رسیدن انسان فرو فرستاده شده است، انسان باید ـ گرچه فلسفه آن را نداند ـ به آنها عمل کند. 2. به عربی خواندن نماز یکی از نشانههای جهانی بودن دین اسلام است که همه انسانها باید در پیشگاه خداوند متعال با یک زبان تکلم کنند و این رمز وحدت و نشانه یگانگی مسلمانان است; افزون بر این خواندن نماز به یک صورت معین، آن را از خطر تحریف و آمیخته شدن به خرافات و مطالب بیاساس ـ که بر اثر مداخله افراد غیر متخصص به هنگام ترجمه آن به زبانهای دیگر رخ میدهد ـ نگاه میدارد و به این وسیله روح این عبادت محفوظ میماند.(ر.ک: پرسشها و پاسخهای مذهبی، آیتالله جعفر سبحانی، ج 3، ص 56 ـ 58، انتشارات نسل جوان.) 3. معجزه بودن قرآن فقط در بعد محتوایی آن خلاصه نمیشود بلکه انتخاب الفاظ و نوع جنبش آنها و موسیقی کلمات قرآن خود معجزه است که این انتخاب از عهدة عادی خارج است. اکنون اگر قرآن را بتوانند از نظر معنا و محتوا به زبان دیگر بیان کنند ولی در انتخاب الفاظ و کلمات قادر نخواهند بودند که در حدّ اعجاز کلمات عربی قرآن را به آن زبان دیگر برگردان کنند لذا قرآن به عنوان یک "متن اعجازآمیز" حتماً باید عربی باشد و الفاظ عربی آن در اعجازآمیز ساختن آن نقش دارند. 4. درست است که ترجمة قرآن ممکن است ولی این امر مانند ترجمة کلمات روزمره و یا یک کتاب داستان ساده نیست که به سادگی و بدون هیچ اشتباهی انسان بتواند آن را از عربی به زبان دیگر ترجمه کند، زیرا قرآن دارای محتوایی بسیار عمیق و مطالبی شگفتانگیز است که فهم واقعی و دقیق آن فقط از مثل ائمه: ساخته است به همین جهت کسانی که قرآن را تفسیر و ترجمه میکنند همواره متن قرآن را بالای ترجمه یا تفسیر مینویسند تا همواره کسانی که این ترجمه یا تفسیر را میبینند با متن مقایسه کنند و مقدار موفقیت مترجم و یا مفسر را در انتقال معنای قرآن به زبان دیگر مورد سنجش قرار دهند و بسیار اتفاق افتاده است که دانشمندان بعدی به مطالبی پی بردهاند که از نظر دانشمندان قبلی مخفی مانده است و نقص ترجمه و یا تفسیر آن سالها بعد مشخص شده است و این به برکت وجود اصل کلامی است که به عربی خداوند فرستاده و محفوظ مانده است. به همین جهت تا روز قیامت قرآن به همان زبانی که خداوند نازل فرموده است باید عیناً باقی بماند و شاید بخاطر همین اهمیتها است که تلاوت عربی آن و نگاه کردن به متن عربی قرآن ثواب دارد و دست زدن به متن عربی آن حرام است و همة احکام دیگری که فقط مربوط به الفاظ عربی قرآن است این نشانگر آن است که قرآن بدون باقی ماندن عربیّت آن باقی نمیماند و بدون شک در محتوا و معارف آن تحریف و تغییر راه پیدا میکند. 5. عربی بودن نماز علاوه بر ایجاد عبادتی یکسان و ثابت و بدون کمترین اختلاف در میان تمام مسلمانان عالم، هر مانع فهم آن نمیشود زیرا فرا گرفتن معنای سوره حمد و سورهای که مهمترین قسمت عربی نماز است برای هر انسانی هرچند در نقطهای دور دست، هیچ زحمتی ندارد وانگهی واقعاً اگر کسی قادر به فرا گرفتن عربی نبود در شرایط بسیار مخصوص و مشخص میتواند معادل آن را به زبان خودش در نماز بگوید ثالثاً بر فرض که کسی هرگز نتوانست معنای الفاظ عربی نماز را بفهمد ولی گفتن الفاظ آن کفایت میکند و چنین هم نیست که نماز را نفهمد بلکه عبادیت نماز مقداری زیادی از آن به حرکات و اعمال آن نیز هست مانند ایستادن با خشوع رو به قبله، رکوع و سجده در مقابل خداوند متعال، بلند کردن دستها در قنوت به سوی پروردگار، اینها چیزهایی نیست که کم اهمیت باشند و با فرض اینکه معنای الفاظ عربی را کسی نفهمد از نماز بهره نبرد. البته باید توجه کرد که حتی اگر قرآن به فارسی هم بود باز چنین نبود که مانند هر متن فارسی دیگری همگان متوجه شوند زیرا اگر چنین بود اعراب احتیاج به تبیین پیامبر نداشتند در حالی که خداوند میفرماید پیامبر وظیفة تبیین و توضیح قرآن را بر عهده دارد "وَ أَنزَلْنَآ إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِم" (نحل،44) و ما این ذکر ]= قرآن[ را بر تو نازل کردیم تا آن چه را که به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشن سازی" و این که میبینیم خود عربها برای فهم آیات از پیامبر و ائمه: سؤال میکردند و خود آنان اقدام به تفسیر قرآن کردند اتفاقاً اکثر کتب تفسیر قرآن به عربی است در حالی که اگر عربی بودن یک متن ما را بینیاز از توضیح میکرد چرا عربها خود این قدر محتاج به تفسیر پیامبر و امامان: هستند؟
اضافه کردن دیدگاه جدید