آیا قرآن کریم، "اجتهاد" را نفی کرده و همه چیز را به عقل انسان واگذار نموده است؟
قرآن کریم، اجتهاد در موضوعات فقهی را مورد تأیید و تأکید قرار داده است. چنان که میفرماید: "وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَـآغفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَ لِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوَّاْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ ;(توبه،122) شایسته نیست، مؤمنان همگی ]به سوی میدان جهاد[ کوچ کنند، چرا از هر گروهی طایفهای از آنان کوچ نمیکنند ]و طایفهای بماند[ تا در دین ]و معارف و احکام اسلام[ آگاهی پیدا کنند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود آنها را انذار نمایند تا ]از مخالفت فرمان پروردگار[ بترسند و خودداری کنند." از آن جا که استنباط و استخراج احکام فقهی با استفاده از کتاب، سنت، اجماع و عقل برای عموم مردم ممکن نیست و باید عدهای در این راستا تمام تلاش و کوشش خویش را به کار ببرند و به مقام و مرتبة اجتهاد رسیده و احکام فقهی را برای مردم استخراج کنند و در اختیار آنان قرار دهند; و چنین تقلیدی از ناحیه مردم از یک مجتهد متعهد و پرهیزگار و جامع الشرایط یک امر وجدانی و بدیهی است که نیاز به دلیل ندارد و در میان همه عاقلان مراجعه به متخصص در علوم و صنایع مختلف مانند پزشک، مهندس و سایر کارشناسان امری رایج و عقلانی است و در هر عصر و زمانی اگر کسی نسبت به چیزی جاهل باشد به کسی که از آن مسأله آگاه است رجوع میکند و قرنآ کریم نیز چنین شیوهای را تأیید کرده و میفرماید: "فَسْ ?‹َلُوَّاْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ;(نحل،43) اگر نمیدانید از آگاهان بپرسید." "اهل ذکر، از نظر مفهوم لغوی به کسانی گفته میشود که دارای آگاهی و اطلاع باشند و بتوانند حقایق را یادآوری و بیان نمایند. آیه مذکور در واقع بیانگر یک قانون کلی عقلایی در مورد "رجوع جاهل به عالم" یعنی همان رجوع مقلد به مجتهد است.( ر.ک، المیزان، علامه طباطبایی;، ج 12، ص 271، دارالکتب الاسلامیة، تهران / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 11، ص 243ـ246، دارالکتب الاسلامیة، تهران. ) امام حسن عسکریدرباره اجتهاد و تقلید از فقیه جامع الشرایط میفرماید: "مردم باید از فقیهانی که خویشتندار، نگهبان دین، مخالف هوای نفس و مطیع امر مولایشان هستند تقلید کنند."( وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 27، ص 131، مؤسسه آل البیت، قم. ) بنابراین، سیره و روش عقلا، آیات قرآن کریم و روایات اسلامی حکم میکنند که باید در مسائل فقهی بابی به نام اجتهاد باشد و مقلدان برای دریافت احکام شرعی و فقهی خود به مجتهدان جامع الشرایط مراجعه کنند. قابل ذکراست که مسائل فرعی فقهی (موضوع تقلید) از اموری نیست که غیر مجتهد و غیر متخصص بتواند، با مراجعه به عقل خود آنها را بفهمد و به اصطلاح این امور از "مستقلات عقلیه) نیست.( برای آگاهی بیشتر ر.ک: الاجتهاد و التقلید، حضرت امام خمینی;، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی;. )
اضافه کردن دیدگاه جدید