چرا خودشناسی نوعی خداشناسی است‌؟

مهمترین رابطة انسان با خودش این است که خود را بشناسد; تا انسان خود را نشناسد و از استعدادها و لیاقت‌های روحی و جسمی خود آگاه نشود و موقعیت خود را در جهان آفرینش نشناسد نمی‌تواند به شخصیت و ارزش وجودی خود پی ببرد و در رسیدن به هدف نهایی از آفرینش خود کوشش نماید. خودشناسی به معنای این است که انسان مقام واقعی خود را درک کند و حقوقی را که هر یک از اعضا و جوارح بر او دارند بشناسد و ادا نماید. برخی از این حقوق در رسالة حقوق امام سجاد7 بیان شده است‌:(ر.ک‌: الخصال‌، الشیخ الصدوق‌، ج 2، ص 564 ـ 570، مؤسسة النشر الاسلامی‌.)انسان از طریق خودشناسی می‌فهمد که آزاد، مختار و مسئول آفریده شده‌، و هدف از خلقت او قرب به درگاه الهی‌، رسیدن به مقام عبودیت و بندگی و تخلّق به اخلاق و صفات کمال و جمال حق گشتن است‌، که این بالاترین سیر کمال بشر است‌.(ر.ک‌: شخصیت انسان از نظر قرآن و عترت‌، حائری تهرانی‌، ص 87 ـ 91، انتشارات بنیاد فرهنگی امام مهدی‌(عج‌).) آن چه خداوند در وجود انسان به ودیعه نهاده‌، نشانه‌های روشنی از علم و قدرت و حکمت پروردگار است‌، و در میان مخلوقات هیچ موجودی به اندازة انسان دارای این همه سرّ و حکمت نیست‌; لذا شناخت انسان در شناخت خدا نقش مهمّی دارد و انسان با خودشناسی راهی به سوی خداشناسی است‌: "من عرف نفسه فقد عرف ربّه‌;(بحارالانوار، علامه مجلسی (ره‌) ج 2، ص 32، مؤسسة الوفأ، بیروت / معارف قرآن‌، استاد محمدتقی مصباح یزدی‌، ص 321 - 442، مؤسسه در راه حق‌.) انسان با خودشناسی به قابلیت‌ها، توانمندی‌ها، تحولات و ویژگی‌های فطری و غیر فطری خود پی برده‌، و ضعف‌، فقر، نیازمندی و تعلق به قدرت لایتناهی پروردگار را در خود حس خواهد کرد، و این مقدمه‌ای برای سلوک عملی و رفتن به سوی خدا و کمال مطلوب خواهد بود; لذا در روایات‌، خودشناسی برترین و نافع‌ترین شناخت‌، شمرده شده است‌.(ر.ک‌: میزان الحکمه‌، محمدی ری شهری‌، ج 3، ص 1876، واژه "معرفت‌"، دارالحدیث / تفسیر المیزان‌، علامه طباطبایی (رحمه اله‌) ج 6، ص 169 - 194، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان‌) "راه‌های خودشناسی‌": خودشناسی از دو راه امکان‌پذیر است‌: 1. با سیر درونی (انفس‌)، و مطالعه‌، تفکر و تعقّل در درون انسان اعم از جسم و روح‌. 2. با سیر بیرونی (آفاقی‌)، و این که انسان در بین موجودات جهان هستی چه جایگاهی دارد؟ و چرا به عنوان "خلیفة الله" (جانشین خدا در زمین‌) قرار داده شده است‌؟ و... سیر آفاقی (بیرونی‌) و انفسی (درونی‌) به شکل‌های گوناگون امکان پذیر است‌: الف‌) از طریق وحی و مطالعة کتاب و سنت و این که قرآن و روایات دربارة انسان چه گفته است مانند آیات‌: "هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ مِن نُّطْفَة‌ٍ ثُم‌َّ مِن‌ْ عَلَقَة‌ٍ; (غافر، 67): "إِن‌َّ الاْ ?ًِنسَـَن‌َ خُلِق‌َ هَلُوعًا ; (معارج‌، 19) "خُلِق‌َ الاْ ?ًِنسَـَن‌ُ مِن‌ْ عَجَل‌ٍ; (انبیأ، 37) "لَقَدْ خَلَقْنَا الاْ ?ًِنسَـَن‌َ فِی‌َّ أَحْسَن‌ِ تَقْوِیم‌ٍ ; (تین‌، 4)، و آیات‌: نحل‌، 78; مؤمنون‌، 12 - 16; حج‌، 5; روم‌، 54; واقعه‌، 57 - 62; یس‌، 77; انسان‌، 1 - 3; نبأ، 8; عبس‌، 18 - 24; انفطار، 7 - 19; و...(جهت آگاهی بیشتر ر.ک‌: مبانی خداشناسی‌، محمدی ری شهری‌، ص 91 - 154، دارالحدیث / معارف قرآن‌، استاد محمدتقی مصباح یزدی‌، ص 321ـ442، مؤسسة در راه حق‌.) در یکی از اشعار منسوب به امیرالمؤمنین‌نیز آمده است که می‌فرماید: أتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر(الاربعین‌، الشیخ الماحوزی‌، تحقیق‌: سید مهدی رجائی‌، ص 281، طبع امیر.) "تو گمان می‌کنی جرم و جسم کوچکی هستی‌، در حالی که این گونه نیست‌، بلکه در درونت عالم بزرگی نهفته است‌". ب‌) از طریق مطالعة علوم تجربی و کتاب‌هایی که در مورد خصوصیات جسمی و روحی انسان و شناخت‌: چشم‌، گوش‌، پوست‌، مغز، اعصاب‌، قلب‌، سلول‌ها، استخوان‌ها و... نوشته شده است که این گونه مطالعات اگر با تفکر و تعقل صحیح همراه باشد انسان را به شناخت خدا خواهند رساند: "وَ فِی خَلْقِکُم‌ْ وَ مَا یَبُث‌ُّ مِن دَآبَّة‌ٍ ءَایَـَت‌ٌ لِّقَوْم‌ٍ یُوقِنُون‌َ ; (جاثیه‌، 4); در آفرینش شما و جنبندگانی که (در سراسر زمین‌) پراکنده ساخته‌، نشانه‌هایی است برای جمعیتی که اهل یقینند". ج‌) سیر و شناخت از راه عرفان و شهود که انسان بوسیلة تقوا، تزکیه نفس و سیر و سلوک عملی به آن نائل می‌گردد.

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.