علت این که انسان باید بر بیکرانهها بیندیشد و به آن چیزی که در آن است دل نبندد و به یک طرفی حرکت کند که مسیرش به طور کامل روشن و مشخص باشد ـ و
مسیر روشن و مشخص انسان، راه خدا است; یعنی مقصد انسان، رسیدن به خدا میباشد و ارزش هر انسانی به این است که چقدر به خدا نزدیکتر شده است: "اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّهِ اَتقـغکُم; (حجرات، 13) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست." با توجه به این مطلب، آن چه با مقصد او هماهنگ باشد، برای او مفید و هر چه با مقصد و هدف او ـ که نزدیک شدن به خداوند متعال است ـ بیارتباط باشد، برای او زیان دارد. محور دل بستگیهای او باید "قرب الی الله" باشد و به دیگر سخن، همیشه باید به خدا بیندیشد و از آن جا که خداوند متعال، بینهایت است، پس انسان با دل بستن به او، به بینهایت دل بسته است; البته پیمودن مسیری که انسان را به خدا و بینهایت هدایت میکند، بسیار مشکل است: "یـَاَیُّهَا الاِنسـَنُ اِنَّکَ کادِحٌ اِلیَ رَبِّکَ کَدحـًا فَمُلـَقیه; (انشقاق، 6) ای انسان! تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد." امام خمینی; دربارة عشق و گرایش انسان به بینهایت و کمال، در کتاب ارزشمند "چهل حدیث" مطالبی را با استفاده از روایات ائمّه: بیان کرده است که ما بخشی از آن را به طور خلاصه، برای شما بیان میکنیم; امیدواریم شما با مراجعه به این کتاب نفیس، به تمام مطلب دست پیدا کنید. "یکی از فطرتهایی که جمیع سلسلة بنی آدم بر آن سرشته شدهاند و یک نفر در تمام ابنأ بشر پیدا نمیشود که بر خلاف آن باشد; و... فطرت "عشق به کمال" است که اگر در تمام دورههای زندگی بشر قدم بزنی و هر یک از افراد را سؤال کنی، خواهی دید که این عشق و محبت در خمیرة او وجود دارد و قلب و جان او متوجه کمال و بینهایت است; البته مردم در تشخیص کمال، اختلاف زیادی دارند و هر یک متوجه سمت و سویی هستند و آن را کمال فرض کردهاند...، ولی باید دانست که هیچ یک از آنها عشق و محبتشان، دربارة آن چه گمان میکنند کمال است، نمیباشد، زیرا هر کس به فطرت خود رجوع کند درمییابد که قلبش به هر چه متوجه است، اگر مرتبة بالاتری از آن را بیابد، فوری قلب او از اوّلی منصرف میشود و به چیز دیگری که کاملتر است، متوجه میگردد و وقتی به آن کاملتر رسید، به اکمل از آن متوجه میگردد، بلکه آتش عشق او روز افزون گشته و قلب او در هیچ مرتبه از مراتب و در هیچ حدّی از حدود رحل اقامت نیندازد."(چهل حدیث، امام خمینی، ص 182 و 183، نشر مؤسسة تنظیم و نشر آثار امامخمینی;.) امام صادقدربارة تمایل انسان به کمال و بینهایت میفرماید: "زمانی که مؤمن از تعلّقات دنیوی فاصله میگیرد، اوج میگیرد و حلاوت محبت الهی را درک میکند، و وقتی قلب مؤمن صفا مییابد، زمین بر او تنگ میشود."(شرح اصول کافی، محمدصالح مازندرانی، ج 8، ص 368 ـ 369.) قرآن کریم نیز راه روشن و مشخص انسان را "راه خدا" معرفی فرموده، آن را مطابق با فطرت انسان میداند; یعنی راهی که انسان برای رفتن آن راه، خلق شده و متناسب با آن راه، آفریده شده است: "فَاَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفـًا فِطرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها; (روم، 30) پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن; این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده است."
اضافه کردن دیدگاه جدید