می‌دانیم که هدف خلقت در مرتبة نهایی رسیدن به کمال است و کمال را "قرب الی اللّه‌" معنا کرده‌اند; حال اگر کسی نه رنج دنیا را بخواهد و نه کمال آن

بررسی و تحلیل این پرسش‌، نیازمند بحثهایی مفصل است‌. با اختصار به دو نکتة اساسی در این باره اشاره و در صورت قانع نشدن برای تحقیق بیشتر به کتاب‌هایی که ذیلاً می‌آید مراجعه نمایید: 1. هستی‌، خیر محض و عدم شرّ محض است‌. خوبی و بدی‌، شادی و غم و... هم چون هستی و نیستی است‌; بلکه اساساً، خوبی‌، شادی و... عین هستی و خیر است‌، و بدی‌، غم و... عین نیستی و شرّ است‌. خداوند حکیم که منبع خیرات است‌، در عین حال که قادر است ایجاد نکند، اما از باب لطف‌، فیض و عنایت‌، موجودات را می‌آفریند تا آن‌ها با در اختیار گرفتن تمامی خیرات‌، در عالم هستی بهره و نصیبی از وجود خود ببرند; "...وَ لاَ یَزَالُون‌َ مُخْتَلِفِین # إِلآ مَن رَّحِم‌َ رَبُّکَ وَ لِذَ َلِکَ خَلَقَهُم‌...;(هود،118ـ119) ولی آنها همواره مختلف‌اند; مگر آن چه پروردگارت رحم کند، و برای همین (پذیرش رحمت و در سایة آن تکامل‌) آن‌ها را آفرید... ." بنابراین‌، فرض خدایی که فیض‌، خلق‌، لطف‌، رحمت و... نداشته باشد، فرض باطلی است‌; مانند بارانی است که نبارد. 2. انتخاب‌، جایی معقول است که انتخاب‌گر از همة خوبی‌ها، معایب‌، امتیازات و نقائص آگاه باشد و سپس دست به انتخاب بزند. اگر پذیرش عدم و ترجیح آن 1. از روی آگاهی کامل به همة منافع هستی (وجود) و همة شرور و نقائص باشد; 2. و با عقل و شعور کامل حکم به چنین ترجیحی داده شود حق آن است که عدم اولی از وجود باشد. اما اگر نه آگاهی از منافع‌ِ وجود و بدی عدم داشته باشیم و نه از روی عقل و براهین عقلی باشد فرض ترجیح عدم بر وجود باطل خواهد بود. و اگر دو عنصر آگاهی و عقلی باشد محال است حکم به ترجیح عدم بر وجود داده شود. اگر کسی فرش پنج میلیون تومانی را به هزار تومان بفروشد یا اطلاع از فرش ندارد و یا عقل ندارد. کسی که از رنج آمپول فرار می‌کند، قطعاً، سلامت را نمی‌داند; و کسی که بین انتخاب سکه و بستنی‌، بستنی را برمی‌گزیند، بهأ سکه را نمی‌داند. و... در این مثال‌ها، فرش‌، سلامت‌، سکه‌، لااقل یک مقابلی ولو ناچیز دارد اما در مقایسه وجود و عدم‌، عدم چیزی نیست تا در مقابل وجود قرار بگیرد و بعد بگوییم این بر آن ترجیح دارد.(ر. ک‌: پرسش‌ها و پاسخ‌ها، استاد جعفر سبحانی‌، ص 65ـ67، مؤسسه سیدالشهدأ7; مجموعه آثار، استاد شهید مرتضی مطهری‌;، ج 1، ص 148ـ159، انتشارات صدرا; تفسیر نمونه‌، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 9، ص 278ـ282، دارالکتب الاسلامیه‌.)

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.