آیا بعد از گفتن شهادتین، مسلمان شویم و دیگر آزمایش نمیشویم؟
الف) در قرآن کریم، از "اسلام" به معانی مختلف تعبیر شده است: 1. تسلیم حق شدن و انقیاد: "رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِن ذُرِّیَّتِنَآ أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّک;(بقره،128) پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما، امتی که تسلیم فرمانت باشند، به وجود آور!" منظور از "اسلام" در آیة فوق، تسلیم حق شدن و فرمانبرداری از حق تعالی است. 2. دین الهی و ملت; دین آسمانی که خداوند از بدو آفرینش توسط پیامبران برای مکلفین فرستاده است: "إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الاْ ?ًِسْلَـَم;(آلعمران) در حقیقت، دین نزد خدا همان اسلام است"، که منظور اصل اسلام نازل بر همه انبیأ مراد است; یعنی برای شما نیز دین اسلام انتخاب نمودیم. 3. شریعت خاتم الانبیأ6; "وَرَضِیتُ لَکُمُ الاْ ?ًِسْلَـَمَ دِینًا;(مائده،3) و اسلام را به عنوان آیین ]جاودان[ شما پذیرفتم"، قهراً مراد از "اسلام" در آیه شریفه، مفهوم خاص آن است; یعنی کاملترین مرحله ادیان آسمانی، شریعت خاتم المرسلین، که نمونة کامل تسلیم در مقابل حق میباشد.(ر.ک: قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج 3، ص 301ـ306، دارالکتب الاسلامیة / معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، ج 2، ص 179ـ191، چاپ دانش قم / تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 2، ص 490ـ493، دارالکتب الاسلامیة.) آنچه از نظر واقع با ارزش است، اسلام واقعی است و آن این است که شخص قلباً در مقابل حقیقت تسلیم باشد، درِ دل را به روی حقیقت گشوده باشد، تا آن چه که حق است بپذیرد و عمل کند و اسلامی که پذیرفته است، بر اساس تحقیق و کاوش از یک طرف، و تسلیم و بیتعصبی از طرف دیگر باشد. هر چند شخص با اظهار ایمان و عمل به ظواهر دستورات دینی ـ اعم از این که مقرون با ایمان و یقین دل باشد و یا این که از لفظ تجاوز نکند ـ مسلمان شمرده میشود و هر کس تنها شهادتین را بر زبان جاری کند، جانش محفوظ و تزویج با او مباح میشود و از مسلمان ارث میبرد و عضوی از مجموعه امت اسلامی شمرده میشود، ولی از آیه: "رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ...;(بقره،128) پروردگارا ما را تسلیم خود قرار ده..."، استفاده میشود که اسلام مراتبی دارد و حضرت ابراهیم و اسماعیلغ از خداوند، مراتب بالای اسلام، یعنی بندگی در کلیه امور مربوط به دنیا و آخرت و تسلیم در برابر موجبات خشنودی خدا، را تقاضا میکنند: این مراتب عبارتند از: 1. نخستین مرتبه اسلام; قبول ظاهر اوامر و نواهی دینی که با ذکر شهادتین صورت میگیرد به دنبال این مرتبه، اولین مرتبه ایمان، یعنی اعتقاد قلبی به مضمون شهادتین است. 2. مرحله دوم اسلام; یعنی تسلیم و انقیاد قلبی در مقابل بیشتر اعتقادات حقه است که لازمه آن اعمال صالحه است، اگرچه ممکن است در پارهای از موارد تخلفی از او سر زند. 3. مرحلة سوم اسلام; در این مرحله شخص در ظاهر و باطن خود چیزی را نمیبیند که منقاد امر و نهی او نباشد و یا تن به قضا و قدر او ندهد، اخلاق فاضلة انسانی; مانند رضا و تسلیم و عمل و صبر در راه خدا و مرحلة کامل زهد و ورع و دوستی و دشمنی با دوستان و دشمنان خدا از لوازم این مرحله است. 4. مرحله چهارم اسلام; کمال عبودیت و تسلیم کامل در مقام پروردگار است، که مخصوص انبیأ: و اولیأ الهی است. امیرمؤمنان علیدر گفتاری شش مرحله برای اسلام بیان فرموده است: "نخست میفرماید: اسلام، همان تسلیم در برابر حق است، سپس اضافه میکند "تسلیم" بدون یقین ممکن نیست، یقین هم تصدیق (قلبی) است، تصدیق هم اقرار (اظهار کردن) است، اقرار همان انجام وظیفه است، انجام مسئولیت همان عمل است.(میزان الحکمة، محمدی ری شهری، ح 8810، ص 527، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.) بنابراین، برای این که بتوانیم مسلمان واقعی باشیم باید تمام مراحل ایمان را سپری نماییم و به مراحل کامل از اسلام برسیم.(ر.ک: ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی;، ج 1، ص 392 ـ 417، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی; / مجموعه آثار، شهید مطهری;، ج 1، ص 274 ـ 342، نشر صدرا.) ب) امّا در مورد اینکه آیا پس از اسلام و ایمان آزمایش میشویم یا نه؟ لازم است چند نکته را یادآور شویم: 1. امتحان، یک سنّت عام الهی است و برای همة انسانها اعم از مسلمانان و غیرمسلمانان، انسانهای پیشین و حال و آینده، پیامبران و غیر آنها و... وجود دارد. خداوند متعال، در آیه دو و سه سورة عنکبوت میفرماید: "أَحَسِبَ الناسُ أَنْ یُتْرکوا أنْ یَقُولوا ءامنَّا و هُم لایُفْتَنُون # و لَقدْ فَتَنَّا الَّذین منْ قبْلِهم...; آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟ و به یقین، کسانی را که پیش از این بودند، آزمودیم... ."; بنابراین، اختصاصی به مؤمنان ندارد; بلکه آزمایشهای الهی همگانی است; به همین جهت، خداوند تمامی مردم را مورد خطاب قرار داده و میفرماید: "إِنَّا خَلَقْنَا الاْ ?ًِنسَـَنَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیه;(انسان،2) ما انسان را از نطفة مختلطی آفریدیم، و او را میآزمائیم."(رجوع کنید: (ملک،2)، (هود، 7)، (کهف، 7)، (فجر، 15).) آری; از آیات و روایات چنین به نظر میرسد که "مؤمنین" بیشتر و شدیدتر از دیگران در معرض آزمایش قرار میگیرند.(رجوع شود: (عنکبوت،10)، (انفال،17).) 2. آزمایشهای ما، برای شناخت بیشتر و "رفع ابهام و جهل" است، امّا خداوندی که از اسرار درون و بیرون همه کس و همه چیز آگاه است، امتحان او در واقع به جهت "پرورش و تربیت" و شکوفا کردن استعدادهای نهفته و در نتیجه به تکامل رساندن بندگان است. قرآن مجید به این حقیقت تصریح کرده و میفرماید: "وَلِیَبْتَلِیَ اللَّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ;(آل عمران،154) خداوند، آنچه در سینههایتان پنهان دارید، بیازماید; و آنچه را در دلهای شما (از ایمان) است خالص گرداند."(رجوع کنید: نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 192، ص 398 و نامه 55، ص 592، نشر لقمان.) 3. "حکمت و عدالت" خداوند حکیم و عادل، اقتضا میکند که بندگان در معرض آزمایش قرار گیرند، تا میزان ایمان هر فردی آشکار شود; چرا که "ایمان" دارای مراحل متفاوتی است و بهترین محک ایمان، امتحان الهی است، در همین رابطه خداوند میفرماید: "وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَـَذِبِینَ;(عنکبوت،3) و به یقین، کسانی را که پیش از اینان بودند آزمودیم، تا خدا آنان را که راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگویان را ]نیز[ معلوم دارد."(ر.ک: (محمد، 31) نهج البلاغه، همان، خطبهی 192، ص 387 و حکمت 93، ص 642.) و چه زیبا، امیرالمؤمنینپرده از حکمت این سنّت الهی برداشته و میفرماید: "خداوند پرده از اسرار درون بندگان (با آزمایشهای خود) برداشت، نه به خاطر این که به آن چه پنهان داشتهاند، از اسرار و اندیشههایی که در دل دارند بیخبر باشد، بلکه خواست آنان را آزمایش کند، تا کدام یک، اعمال نیکوتر انجام میدهند; تا پاداش، در برابر نیکوکاری و کیفر مکافات، در برابر بدی باشد".(نهج البلاغه، همان، خطبهی 144، ص 264.) بنابراین، یکی از حکمتهای این سنّت الهی را، همانند سایر سنتهای الهی، باید در "عدالت" خداوند جستجو کرد. علاوه بر تمام اینها، از آثار و نقش سازنده امتحان الهی نباید غفلت ورزید، که از جملهی آنها هشدار و توجه دادن و یاد خدا کردن است; خداوند میفرماید "أَوَ لاَ یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لاَ یَتُوبُونَ وَ لاَ هُمْ یَذَّکَّرُونَ;(توبه،126) آیا آنها نمیبینند که در هر سال، یک بار یا دو بار آزمایش میشوند؟! باز توبه نمیکنند و متذکر هم نمیگردند".(ر.ک: (اعراف، 68 و 130 و 94) / نهجالبلاغه، همان، خطبهی 143، ص 262 / امتحان سنّت الهی و عامل تکامل، حسین شفاهی، چاپ مهر.)
اضافه کردن دیدگاه جدید