الف ـ چرا دوستی پسر و دختر، برای پسرها حرام نیست، ولی برای دختران حرام است؟ ب ـ چرا دین ما که دین ثابتی است و از روزگاران قدیم بوده است، ه
الف ـ ارتباط نامشروع با دوست پسر یا دختر، چه از جانب پسر و چه از سوی دختر حرام است و در اینباره، بین پسر و دختر تفاوتی نیست. از آیات و روایاتی که در اینباره وارد شده است، خطاب به هر دو قشر پسر و دختر میباشد. در قرآن، از ارتباط و دوستی با جنس مخالف، نهی شده است. خداوند متعال میگوید: "لامتّخذیَّ أخدان; (مائده، 5) دوست پنهانی و نامشروع نگیرید." نیز، خطاب به زنان و مردان مؤمن میگوید، باید از نگاه به نامحرم بپرهیزند و حیا و عفّت و پاکدامنی خود را در تمام زمینهها حفظ کنند (نور، 30 ـ 31). حتّی در مورد راه رفتن ایشان میگوید، زنان، نباید هنگام راه رفتن، پاهای خود را چنان به زمین بکوبند که صدای خلخالهایشان به گوش رسد (نور، 32) آنگاه که بحث از سخن گفتن با مردان نامحرم پیش میآید، خطاب قرآن به زنان پیامبر چنین است که نباید با نامحرم، طوری سخن گویید که بیماردلان، در شما، طمع کنند، بلکه باید به صورت شایسته سخن گویید.(تفسیر نمونه، آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 16، ص 287 ـ 289.) وقتی از ارتباط دو جنس مخالف (حضرت موسیو دختران شعیب) سخن میگوید (قصص، 23 ـ 26)، صحبت کردن در حدّ ضرورت و حیا و عفّت در راه رفتن را بیان میکند. از اینها بالاتر، خدای متعال در سورة غافر، آیة 19، با عبارت تندی، چشمچرانی را که به مراتب از روابط پنهانی گناهآلود، خفیفتر به نظر میرسد، مذمت کرده، میفرماید: "یَعْلَمُ خَآغنَةَ الاْ ئَعْیُنِ وَ مَا تُخْفِی الصُّدُورُ ; او چشمهایی را که به خیانت گردش میکند، میداند و از آنچه در سینهها پنهان است با خبر است."; همچنین در آیات 30 و 31 سورة نور، به مردان و زنان مؤمن امر میکند که چشم از نامحرمان بدارند: "قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَـَرِهِم" و "وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَـَتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَـَرِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ..." در نتیجه، وقتی خدای متعال نسبت به چشمچرانی و نگاه گناهآلود، این چنین با تندی سخن گفته است، وضع روابط گناهآلود تا حدودی روشن میشود. اینها که به اجمال نیز گذشت، نمایانگر حساسیّت قرآن نسبت به روابط نامشروع و گناهآلود است. بازتاب این مسأله نیز در روایات اهلبیت:، بسیار تند است. در روایات متعددی، "نگاه گناهآلود" تیری مسموم از ابلیس معرفی و نسبت به آن هشدار داده شده است: "النظرة سهم مسموم من سهام ابلیس".(ر.ک: میزانالحکمة: محمدیریشهری، مدخل "ن ظ ر"، باب "غض البصر و حلاوة العبادة"(3889).) ـ قبل از بررسی اجمالی معایب و آفتهای چنین دوستیهایی، توجه شما را به نکتة کلیدی جلب میکنیم و آن اینکه: خدای متعال از آنجا که خالق بشر است، به خواستههای او و راههای صحیح برآورده شدن آنها، کاملاً آگاه است; لذا اگر دستوری میدهد، قطعاً، راه سعادت و نجات در آن است و ترک آن یا تماماً مفسده است و یا فساد و تباهی آن به مراتب بیش از فواید آن ـ اگر فایدهای داشته باشد ـ خواهد بود. ـ یکی از مهمترین ملاکهای همسر خوب از دیدگاه قرآن "ایمان" است. قرآن میفرماید: "الْخَبِیثَـَتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَـَتِ وَ الطَّیِّبَـَتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَـَت...; زنان خبیث و ناپاک از آن مردان خبیث و ناپاکاند و مردان ناپاک نیز به زنان ناپاک تعلق دارند، و زنان طیب و پاک از آنِ مردان طیب و پاک و مردان پاک و طیب از آنِ زنان پاک و طیباند." آیا جوانی که برای هوسبازی و ارضای امیال شهوانی به دوستیابی و دوستبازی روی میآورد، از چنین شایستگی برخوردار است؟! اینان گاه برای پیشبرد مقاصد ناپاک خویش، لباس توجیه را بر تن کرده و به بهانة ازدواج و مانند آن به چنین دوستیهایی روی میآورند. اینگونه جوانها که پابند غیرت نیستند، مسلماً از گشودن در دوستی با گلی دیگر نیز رویگردان نیستند و چه بسیار که اینگونه رخ داده است. ـ متأسفانه بسیار پیش میآید که پسر، با شگردی که برخی از اقسام آن شناخته شده و فراگیر است (مانند عکس، فیلم، وارد کردن در مجالس نامشروع گروهی و...)، دختر را برای همیشه به دام بهرهکشی گرفتار میآورد، بهگونهای که نه راه پیش برای او میگذارد و نه راه پس، و این در حالی است که او طرح معاشقه با شخص دیگری را ریخته و او را جز برای اوقات مستی خود نمیخواهد!ب ـ "دین"، به معنای اعتقاد به آفرینندهای برای جهان و انسان و دستورهای عملی متناسب با این عقاید میباشد و دین حق، عبارت است از آیینی که دارای عقاید درست و مطابق با واقع، فطرت وعقل سلیم باشد; رفتارهایی را مورد سفارش و تأکید قرار دهد که از ضمانت کافی برای درستی و اعتبار، برخوردار باشند که دینهای الهی، به ویژه دین مقدس اسلام، دارای چنین ویژگیها میباشند: "قُلْ إِنَّنِی هَدَغنِی رَبِّیَّ إِلَیَ صِرَ َطٍ مُّسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِّلَّةَ إِبْرَ َهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ;(انعام،161) بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده آیینی پابرجا و ضامن سعادت دین و دنیا، آیین ابراهیم، همان کسی که از آیینهای خرافی محیط خود روی گردانید و از مشرکان نبود." از این رو، دین مقدس اسلام و احکام و معارف آن، نمیتواند دچار تحریف شود; زیرا این احکام و معارف که منبع اصلی آن، قرآن است، از سوی خداوند محافظت میشود: "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُو لَحَـَفِظُونَ ;(حجر،9) ما قرآن را نازل کردیم و ما به یقین نگهدار آنیم." افزون بر آن، امامان معصوم:، علمای دین، مفسّران قرآن و مرجع شناخت دین معرفی شدهاند و هر جا شبهه و پرسشی از دین باشد، به متخصصان این فن مراجعه میشود و مشکلات حل میگردد; بله اگر کسانی از پیش خود، چیزهایی را به نام دین ببافند که به طور معمول استکبار جهانی و عوامل وی در تمام نقاط جهان، برای تأمین منافع نامشروع و اهریمنی خود، چنین میکنند و انگیزة شیطانی و سیاسی دارند و سبب مسخره کردن احکام و معارف دین میشوند، مطلبی است که در تاریخ همواره بوده و هست و به اصل دین ربطی ندارد و افراد، نابخردانه این اشتباهها و گناهان را مرتکب میشوند و باید گفت: هر چند سخنِ دین از سخنِ غیر دین، روشن و مشخص است، اما همین مقدار از انحرافها از سوی دشمنان، سبب شده کسانی که با مبانی دین آشنایی کمی دارند و از سویی دسترسی به علمای دین ندارند، دچار مشکلهایی شوند و فکر کنند از دین است و در نتیجه، چون آن را مطابق با فطرت و عقل نمیبینند، به مسخره میگیرند و روشن است که بهترین راه برای گرفتار نشدن به این انحرافها و مشکلات، تقویت مبانی و اصول دین و دستیابی به اندیشمندان دینی است."(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 4، ص 311ـ316، دارالکتب الاسلامیة / آموزش عقاید، آیت اللّه مصباح یزدی، ج 1ـ2ـ3، ص 11ـ14، شرکت چاپ و نشر بین الملل.)
اضافه کردن دیدگاه جدید