از نظر قرآن، انسان در چه صورت، به آزادی معنوی و اجتماعی میرسد؟
نخست زیبنده است، آزادی معنوی و اجتماعی را تعریف کنیم. آزادی به معنای رهایی از قید و بندها و تسلط غیر است، بر خلاف بندگی و اجبار.(فرهنگ قرآن، هاشمی رفسنجانی و محققان، ج 1، ص 160، انتشارات دفتر تبلیغات / آزادی در فقه و حدود آن، محمد حسن قدردان قراملکی، ص 21، نشر بوستان کتاب.) آزادی معنوی، یعنی آزادی انسان از قید و اسارت نفس،، تزکیه نفس، طهارت روح، و تقوای الهی.(گفتارهای معنوی، شهید مطهری، ص 26، انتشارات صدرا.) به عبارت دیگر آزادی معنوی، یعنی آزادی روح از هر نوع وابستگی به چیزی که مانع رشد و ترقّی انسان در رسیدن به سعادت و خوشبختی گردد. آزادی اجتماعی، یعنی آزادی انسان از بندگی و اسارت انسانهای دیگر.(همان.) با توجه به تعریفی که برای آزادی معنوی گردید، انسان در صورتی میتواند به آن برسد که بنده واقعی خدا بوده و در برابر او تسلیم محض باشد، زیرا خدا، آفرینده ما است و هر آفرینندهای به آن چه موجب سعادت و کمال مخلوق است آگاه میباشد; از این رو آن چه به طور کامل برای ما مصلحت داشته، بر ما واجب کرده و آن چه مفسده داشته حرام نموده است. هدف از بعثت انبیا، آزادی انسانها از هر نوع بندگی جز بندگی خدا بوده، چون بندگی و اطاعت از خدا موجب سعادت و بندگی غیر خدا، سبب بدبختی و بدترین اسارت است. قرآن در این باره میفرماید: " یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ; (انفال،24) ای کسانی که ایمان آوردهاید! اجابت کنید دعوت خدا و پیامبر را هنگامی که شما را به چیزی میخوانند که زنده کننده شما است." کسی که نسبت به مال دنیا یا پست و مقام حریص است، اسیر آنها میباشد و بندة حیوانیت خودش است. پیروی از هوای نفس و شیطان موجب سلب آزادی معنوی و عامل رکود و بدبختی است. هوای نفس بر عقل و فکر انسان حجاب میافکند و قوّة تشخیص را از انسان میگیرد; در نتیجه از مسیر سعادت و کمال دور میشود. قرآن میفرماید: "از هوای نفس متابعت مکن که تو را از راه خدا باز می دارد."(ص، 24.) بزرگترین برنامه انبیا، آزادی معنوی است و هدف آنان آزاد کردن بشر از هر نوع قید و اسارت بوده است، بر خلاف مدّعیّان دروغین نبوت که هدفشان به زنجیر کشیدن تودههای مردم و استثمار آنها است; پیامبران آمدهاند که قید و بندها و زنجیرها را از دست و پای مردم جدا کنند.(تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 6، ص 398، نشر دارالکتب الاسلامیة.) قرآن در این باره میفرماید: "الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الاْ ?ُمِّیَّ... یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَغهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَـَتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَغثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَْ غْلَـَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ ءَامَنُواْ بِهِی وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَّ أُنزِلَ مَعَهُوَّ أُوْلَغکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ; (اعراف،157) آنها که از فرستاده خدا، پیامبر اُمّی پیروی میکنند... پیامبری که آنها را به معروف دستور مید هد و از منکر باز میدارد، پاکیزهها را برای آنها حلال میشمرد، ناپاکیها را تحریم میکند، و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که به آنها بود ]از دوش آنها [ بر میدارد، آنان رستگارانند." آزادی اجتماعی هم در پرتو آزادی معنوی پدید میآید; در جامعهای که مردم پیرو قوانین الهی باشند و رضای خدا را بر هر امر دیگری مقدّم بدارند، هرگز زیر بار تسلط استعمارگران نمیروند; در جامعهای که دستورهای اسلام به خوبی اجرا شود، امنیت و آسایش و رفاه پدید میآید; قتل و غارت، خیانت و فساد وجود ندارد، بنابراین آزادی معنوی و اجتماعی، لازم و ملزوم یک دیگر هستند; بر اثر حیات و آزادی معنوی اجتماعی حاصل میشود. شهید مطهری فرمودهاند: آزادی اجتماعی، بدون آزادی معنوی میسّر و عملی نیست.(گفتارهای معنوی، شهید مطهری، ص 15، انتشارات صدرا.) قرآن مجید آزادی اجتماعی را یک نعمت ارزشمند یادآوری میفرماید. آیة 6 در سورة ابراهیم آمده است: "به خاطر بیاور هنگامی که موسی به قومش گفت: نعمت خدا را برخود به یاد داشته باشید، زمانی که شما را از چنگال آلفرعون رهایی بخشیده همانها که شما را به بدترین وجهی عذاب میکردند و پسرانتان را سر میبریدند و زنانتان را برای خدمت گذاری زنده میگذاشتند." ملّت ایران در زمان رژیم گذشته، نه آزادی اجتماعی داشت، نه سیاسی، نه اقتصادی و نه فرهنگی; استعمار و در رأس آن آمریکا، بر این کشور سلطه داشت و رژیم دستورهای آنها را اجرا میکرد. در پرتو نظام جمهوری اسلامی، سلطة استعمار از این کشور قطع شد; بنابراین، راه به دست آوردن هر دو قسم آزادی، بندگی خدا، تهذیب نفس و عمل نمودن به احکام قرآن و سنّت پیامبر اکرممیباشد.
اضافه کردن دیدگاه جدید