بخش نخست نشست «واکاوی شیوههای نوین ارتباطی در گستره دین»
در یک نشست مطبوعاتی درباره واکاوی شیوه های نوین ارتباطی در گستره دین : استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی در راستای اشاعه مفاهیم دینی هر چند با توجه به روند رو به رشد جوامع، محلی برای انکار باقی نمیگذارد اما بهزعم کارشنان دینی و علوم ارتباطی توفیق استفاده از این ابزارها در جامعه ما مستلزم ایجاد تناسب میان ابزار، مخاطب، تنوع قومی، ویژگیهای فردی و محیطی است تا حرکت در این مسیر نتایج مثبتی را به همراه داشته باشد. به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا)، در بخش نخست نشست «واکاوی شیوههای نوین ارتباطی در گستره دین» که با حضور «علی گرانمایهپور» دکترای علم ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانمرکز، حجج اسلام «سعید شمس» مدیر واحد فعالیت های قرآنی در فضای مجازی درگروه پاسخ به پرسش ها وشبهات قرآنی از مرکز فرهنگ و معارف قرآن و «تقویان» کارشناس دینی و سید «تقی کمالی» مدیر گروه مطالعاتی توسعه رسانه دینی در محل این خبرگزاری برگزار شد، کارشناسان با اشاره به اینکه استفاده از ابزارهای ارتباطی مدرن در پی استفاده از ابزارهای ارتباطی سنتی به وجود آمدهاند بر نقش بیبدیل نوع نوین این ابزارها در راستای اشاعه مفاهیم دینی اتفاقنظر داشتند اما بهزعم آنها مهمترین عاملی را که مانع دستیابی به این مهم میشود را میتوان در نبود بودجه و انسجام کافی میان نهادها در حوزه ارتباطات دینی خلاصه کرد. در ادامه این نشست «تقی کمالی» مدیر گروه مطالعات توسعه رسانههای دینی با تأکید بر اینکه ابزارهای ارتباطی نوعی محصول غربی هستند، اظهار کرد: با این وجود ما نباید به این نوع ابزارها به عنوان یک ابزار باطل نگاه کنیم چون در هر صورت یکسری موضعگیریهایی نادرست نسبت به این موضوع وجود دارد به گونهای که حتی برخی اعتقاد به باطل بودن نتایج حاصل از استفاده از این ابزار دارند. وی با اشاره به اینکه در زمینه استفاده از ابزارهای ارتباطی باید به بحث سختافزاری و نرمافزاری توجه کافی داشته باشیم، تصریح کرد: درباره بحث نرمافزاری، موضوع تولید محتوا بهعنوان امری مهم مطرح میشود و در حال حاضر که این زمینه فراهم شده تا غرب این ابزار را تولید کند و چه بسا به سود ما هم باشد، ما باید به اینها به عنوان یک کانال ارتباطی بنگریم تا بهوسیله آنها و با توجه به اینکه خواهان انتقال چه پیامی هستیم، بتوانیم عقاید خود را اشاعه دهیم. این کارشناس ارتباطی در ادامه از مخاطبشناسی، آشنایی با نوع پیام و معین کردن هدف و سپس قدم برداشتن در حوزۀ استفاده از ابزارهای ارتباطی بهعنوان راهکارهای منطقی برای مقابله با سردرگمیهای احتمالی در این وادی نام برد و افزود: مطمئناً با پراکندهکاری نخواهیم توانست به مقصود خود دست یابیم به همین دلیل باید بهصورت مدون نسبت به انتقال آموزههای دینی خودمان به افراد جامعه اقدام کنیم. وی در تشریح گفتههای خود گفت: رسانههای ما برای اشاعه مفاهیم دینی در دو بخش عمومی و تخصصی وارد عمل شدهاند و در این زمینه قدمهای اولیه خوبی توسط این رسانهها برداشته شده است بهعنوان مثال در حال حاضر رادیو معارف و رادیو قرآن توانستهاند در این راستا فعالیتهای چشمگیری را از خود نشان دهند. کمالی با بیان این نکته که بیان مسائل بسیار تخصصی دینی توسط رسانهها در سطح عوام موجب ایجاد مشکلاتی عدیده در میان مردم میشود، تصریح کرد: برخی از مسائل تخصصی که در حوزه دین وجود دارد را باید برای یافتن راهکارهای مناسب در حوزه دین فقط در میان افراد متخصص طرح کرد تا بتوان آنها را در فرآوردههای ارتباطی به خوبی وارد کرد. وی با تأکید بر سخنان «گرانمایه» مبنی بر اینکه غرب با متقاعدسازی و اقتدارطلبی رسانهای توانسته اهداف ضددینی خود را عملی کند، تأکید کرد: رسانههای غربی برای اینکه به خواسته خود جامعه عمل بپوشانند از مسائل ارزشی بهره بردهاند و تلاش کردهاند تا در قدم اول در این مسائل به خوبی ابهام ایجاد کنند و بعد از آن، دست به تغییر محتوای اندیشه اسلامی بزنند و در مرحله بعد از آن، تلاش میکنند تا با القای نظر خود به مردم به هدف خود دست پیدا کنند. کمالی بر لزوم همگامی کشور ما با سایر جوامع در مسیر حرکت به سمت جامعه اطلاعات جهانی و پرهیز از داشتن رفتاری همراه با بیتفاوتی نسبت به فناوریهای نوین تأکید کرد و گفت: در حال حاضر به دلیل اینکه مردم جامعه ما با ارتباطات شفاهی راحتتر هستند، عمده فنون تبلیغ در حوزهها نیز مبتنی بر تبلیغ چهره به چهره است اما من به متولیان مذهبی و حوزههای علمیه پیشنهاد میکنم که در دورههای تربیت مبلغ، درسی را بهعنوان آشنایی و روش استفاده از تکنولوژیهای نوین ارتباطی تعریف و تعبیه کنند تا در حقیقت مبلغان دینی ما بتوانند از این طریق اقدام به اشاعه مفاهیم دینی کنند. کمالی معتقد است که استفاده از تکنولوژیهای نوین ارتباطی در کنار ابزارهای سنتی اشاعه دین که شامل خطابه و استفاده از ابزارهای ارتباطی شفاهی میشود، میتواند پشتوانه خوبی برای عمل مبلغان دینی باشد که رسالتی بزرگ و بنیادین را در این حوزه بر دوش دارند. ضعف عملکرد حوزههای علمیه در بهکارگیری ابزارهای ارتباطی بهمنظور اشاعه مفاهیم دینی با استناد به گفتههای کارشناسان ارتباطی و دینی از دیگر مباحث مطرح شده در این نشست بود که کمالی با صحه گذاشتن بر این گفتهها افزود: ابزارهای ارتباطی تنها نقش ابزارگونه دارند و عهدهدار نقشی بیش از این نیستند، بر همین اساس و به دلیل نیازمندی ما در حوزه اشاعه مفاهیم دینی و اسلامی باید متناسب با محتوای پیام و نوع مخاطب از این ابزار بهره کافی را ببریم اما متأسفانه در حوزهها چندان توجهی به این موضوع نشده است. در ادامه این نشست «علی گرانمایهپور» دکترای علم ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانمرکز به دفاع و تأیید گفتههای کمالی پرداخت و گفت: در گذشته حوزههای علمیه از جمله نهادهایی بودند که بر اساس کمکهای مردمی اداره میشدند و به دلیل نظام حاکم، نمیتوانستند دخالت چندانی در ساختارهای سیاسی و اجتماعی داشته باشند، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ما با این تفکر که سیاست و دیانت از هم جدا نیستند، شاهد یکسری اتفاقات جدیدی در فعالیتهای حوزه بودهایم. این دکترای ارتباطات در ادامه افزود: با توجه به تغییراتی که در جایگاه حوزههای علمیه بعد از انقلاب ایجاد شده ما در بحث تبلیغات دینی، حوزه علمیه را متولی میدانیم در حالیکه در هیچ جای قانون بهطور خاص نوشته نشده است که حوزههای علمیه به تنهایی متولی تبلیغات و توسعه دینی هستند و در واقع حوزههای علمیه را باید تنها بهعنوان یکی از نهادهای متولی در رابطه با این موضوع معرفی کرد و با جدیت تمام از این موضع که تمام مسئولیتهای اشاعه دین را حوزهها باید به تنهایی بر دوش بکشند ،فاصله بگیریم. وی تصریح کرد: ما تا به حال به هر دلیلی حوزههای علمیه را بهعنوان متولی این کار میشناختیم اما خوب است که با یک بازنگری به این مقوله این بار با یک دید جامع و کارشناسی در این رابطه به تصمیمگیری بپردازیم تا در برابر این سؤال که «حوزههای علمیه متولی این امر هستند یا رسانه؟» به پاسخ مناسبی دست یابیم. گرانمایهپور با یادآوری این مسئله که برای بهتر حرکت کردن در مسیر اشاعه مفاهیم دینی بهوسیله ابزارهای ارتباطی نوین نیازمند تعامل بیش از پیش کارشناسان دینی و ارتباطی هستیم و تا هنگامی که این دو گروه نتوانند مسائل میان خود را حل و فصل کنند، دستیابی به این مطلوب با سختی همراه خواهد بود، اظهار کرد: ما باید متولیان را در زمینه تبلیغ و اشاعه مفاهیم دینی به وضوح روشن کنیم بهگونهای که متولیان همپوشانی داشته باشند و از این طریق بتوانند به خوبی نقایص یکدیگر را رفع و رجوع کنند. عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانمرکز گفت: حوزههای علمیه باور نمیکردند که در دورانی مجبور شوند تا وظایف چدیدی در راستای آموزش مفاهیم دینی به مردم، برای خودشان تعریف کنند و بر همین اساس باید با تجهیز خود به ابزارهای ارتباطی نوین در کنار ساختار سنتی آموزش به دنبال این باشند که در آینده توانایی پاسخگویی به نیازهای مختلف مردم را ـ که متناسب با مقتضیات زمانی در حال تغییر است ـ در خود ارتقا بخشند. در این لحظه حجتالاسلاموالمسلمین «تقویان» کارشناس دینی وارد بحث شد و در ادامه گفتههای گرانمایهپور با تشبیه عملکرد رسانهها به یک جنگ نظامی به دستهبندی رسانه با دو عنوان رسانههایی که تنها توانایی جنجالبرانگیزی و آتشآفرینی دارند مثل برخی وبلاگها و رسانههایی که نقش اصلی را با پشتیبانی دسته اول در ویرانی بنیادهای فکری ایفا میکنند، پرداخت و گفت: در حال حاضر ما به جای اینکه مراقب این نیروهای اصلی باشیم سرگرم نیروهای غیراساسی شدهایم. تقویان در ادامه افزود: ما نباید تنها بر تبلیغ کلامی و شعارگونه برای گسترش دین تکیه کنیم و از تبلیغ عملی که بدون شک از تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است، غفلت کنیم که در این صورت به هدف اصلی خود که اشاعه مفاهیم دینی است، دست نخواهیم یافت بهعنوان مثال درباره زلزله چین ما میتوانستیم با فرستادن متخصصان خود به چین، بدون تبلیغ دینی و تنها با کمک کردن به آنها به گونهای غیرمستقیم به تبلیغ دینمان بپردازیم. گرانمایهپور در تأیید سخنان این پژوهشگر دینی به بیان مصداقی از این شیوه تبلیغی توسط دولتمردان آمریکایی پرداخت و گفت: آمریکاییها درمورد کشور «برمه» با توسل به این شیوه تبلیغی، در ظاهر تنها مقصودشان کمک به مردم برمه است اما در واقع آنها در تلاشند تا به اهداف و منافع خود دست یابند. حجتالاسلام «سعید شمس» مدیر پایگاه پرسمان قرآنی مرکز فرهنگ و معارف قرآن در ادامه این نشست یادآوری این موضوع را که حوزههای علمیه دو مأموریت بر عهده دارند، ضروری دانست و آن را به دیگر کارشناسان گوشزد کرد و گفت: حوزههای علمیه در قدم اول باید به مبانی دینی خود آگاه شوند و بعد از این مرحله به تبلیغ مفاهیم دینی در میان مردم بپردازند و ما نباید توقع داشته باشیم که فرد به محض حضور در حوزه، این توانایی را پیدا کند که به تبلیغ و اشاعه دین در میان مردم بپردازد. شمس در پاسخ یکی از کارشناسان که گفته بود ما از حوزه علمیه قم انتظار داریم تنها به امر پرورش مجتهد نپردازند و به این مباحث هم بهاء دهد، گفت: طلاب در ابتدای امر باید بحثهای فقهی را آنقدر برای خود حلاجی کنند تا وقتی که وارد جامعه میشوند، بتواند آنگونه که شایسته است، تأثیرگذار باشند چون در غیر اینصورت ممکن است تحت تأثیر شرایط اجتماعی رنگ عوض کنند، لذا باید روی این افراد که از حوزه با قابلیت بسیار بیرون آمدهاند و از توانایی تأثیرگذاری بر خوردارند ـ هر چند که بسیار اندک هستند ـ سرمایهگذاری کنیم. مدیر کانون گفتمان قرآنی مرکز فرهنگ و معارف قرآن تصریح کرد: همانطور که شیعیان در طول تاریخ خود با محدودیت مواجه بوده و سال ها در حکومت ها مطرود بودند، امروز نیزحوزههای ما هم از این مشکلات در امان نماندهاند، در واقع این سیاستگذاریها هستند که محدوده عمل حوزهها را معین میکنند و بر همین اساس برخی اوقات که مسئولان به حوزه توجه خاصی دارند، اعتبارات و امکانات مناسبی برای آنها در نظر گرفته میشود و گاهی اوقات هم کاملاً مورد بیتوجهی مسئولان قرار میگیرند به گونهای که حتی اجازه عمل به حوزهها داده نمیشود. به عنوان نمونه کانون گفتمان قرآنی که ازسایت های قرآنی فعال در عرصه مجازی و موفق به شمار می رود اصلا ردیف بودجه ای برای این فعالیت خود ندارد و دست اندرکاران آن به صورت خود جوش در آن فعالیت می کنند. شمس معتقد است که از دیگر مشکلاتی که مانع میشود تا افراد به خوبی در زمینه اشاعه مفاهیم دینی عمل کنند این است که برخی افراد که در رأس امور قرار میگیرند، خودشان کارشناس در حوزه دین نیستند و یا لاءقل از کارشناسان دینی بهعنوان مشاور هم استفاده نمیکنند. گرانمایهپور نیز در تأیید سخنان شمس با بیان این مطلب که افراد در مسائل مختلف برای اینکه کار خود را تخصصی پیش ببرند از کارشناسان آن حوزه بهطور کامل بهره میبرند و این در حالی است که در حوزه فعالیتهای دینی حضور کارشناسان و متخصصان بسیار کمرنگ است، به تکمیل گفتههای مدیر پایگاه پرسمان قرآنی مرکز فرهنگ و معارف قرآن پرداخت و گفت: به عنوان مثال ما در رسانههای خود وقتی به تولید برنامه دینی میپردازیم از کارشناسان دینی بیبهره هستیم و این خود موجب میشود که با ساختن برنامههایی که تنها اسم مذهب را با خود حمل میکنند به اشاعه مسائلی همانند خرافات میان مردم دامن بزنیم و این خود یکی از آسیبهای ناشی از نبود تعامل مناسب میان کارشناسان دینی و ارتباطات است. کمالی نیز در این میان تلاش کرد تا با بیان موضوع سواد رسانهای مخاطب، به نقش غیرقابل انکار مخاطب در این میان اشاره کند و در همین راستا گفت: مخاطب نباید پذیرای هر موضوعی باشد که مطرح میشود البته رسانهها هم میتوانند نقش تعیین کنندهای در بحث افزایش شناخت به مردم جامعه داشته باشند و بعد از آن عوامل تهیه برنامه دینی باید از شناخت کافی برخوردار باشند چون اگر ما بدون دانش در این حوزه قدم برداریم بیشتر به شبههها دامن زدهایم. وی همچنین به پراکندهکاریهای صورت گرفته در حوزه رسانههای دینی اشاره کرد و افزود: رسانههای دینی کارهای خوبی انجام دادهاند امّا پراکندهکاری در این زمینه بسیار است و ما متأسفانه دین را در حاشیه قرار دادهایم. گرانمایهپور با تأیید مباحث مطرح شده در این نشست به جمعبندی آن پرداخت و گفت: بحث اول در تبلیغات دینی شناخت مخاطب با توجه به شرایط زمانی و مکانی است و برای تبلیغات دینی در ایران باید به این نکته که ممکن است به دلیل تنوع قومی که وجود دارد، قرائتهای متفاوتی از تبلیغ شود، توجه کافی داشت. وی همچنین افزود: شناخت نوع ابزار بستگی به ویژگیهای فردی و محیطی دارد بهعنوان مثال در یک روستا بدون شک بهرهگیری از خطابه به عنوان ابزاری برای اشاعه دین بسیار مورد قبولتر خواهد بود تا ابزارهای نوین مثل CD و نکته دیگر اینکه برخی اعتقاد به سادگی زبان تبلیغات دینی دارند اما این سادگی نباید با سطحی و مبتذل بودن، اشتباه گرفته شود. دوری از پرداختن به مسائل عمقی و بحثبرانگیز دینی در رسانهها و لزوم همپوشانی محتوای تبلیغات دینی در تمام حوزهها (خانواده ،مدرسه و رسانه) و آموزش غیرمستقیم مسائل دینی به مردم با تکیه بر آموختههای دینی از جمله مباحثی بود که گرانمایه بهعنوان جمعبندی نشست «واکاوی شیوههای نوین ارتباطی در حوزه دین» بیان کرد.