اگر موضوعات و شرح نزول قرآن در نظر همه مفسران یكی است، چرا كتابهای تفسیر قرآن متعدد است; مثلاً یكی فلسفی، دیگری عرفانی و...؟
برای روشن شدن پاسخ، چند مطلب را یادآور میشویم: 1. در زمان پیامبر9 مردم مستقیماً از منبع وحی (یعنی پیامبر9) استفاده كرده، و هر مشكلی كه در ارتباط با آیات قرآن پیش میآمد از ایشان سؤال میكردند. در زمان ائمهمعصومین: نیز وضع شیعه بر همین منوال بوده و مشكلات خود را از پیشوایان معصوم: میپرسیدند; از اینرو، بسیاری از روایات اسلامی، تفسیر آیات قرآن است (تفسیر روایی)، كه از پیشوایان معصوم: سؤال شده و ایشان آیات قرآن را توضیح داده و تفسیر نمودهاند. امّا بر اثر گسترش اسلام و برخورد مسلمانان با فرقههای مختلف بحثهای عرفانی، عقلی، فلسفی و... رشد كرد و فرقههای مختلفی در بین مسلمانان پدید آمد; مانند; اهل حدیث، متكلمان، فلاسفه، صوفیه و... كه هر كدام آیات قرآن را طبق مذهب مورد قبول خود تفسیر و یا تأویل میكردند و دربارة آن كتاب مینوشتند; به همین جهت، تفسیرهای متعددی از قرآن در جهان اسلام پدید آمد.(اقتباس از: درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمدعلی رضائی اصفهانی، ص 90، انتشارات اسوه / سیر تكاملی تاریخ قرآن و تفسیر، دكتر یوسف فضایی و محمد حیدری، ص 229، چاپ چاپخانة دیبا.) 2. قرآنكریم، هم چون باغ پُر گلی است كه هر كس از زاویة علومی كه در آن تخصص داشته، در آن نگریسته است: یكی به مناظر دلانگیز و شاعرانه پرداخته، دیگری مانند یك معلم علوم طبیعی به ساختمان برگها، گلبرگها و ریشهها توجه كرده، سومی به مواد غذایی قابل استفاده از آن و چهارمی به خواص دارویی و آن دیگری به اسرار آفرینش این همه شكوفهها و گلهای رنگارنگ و ششمی در این اندیشه است كه از كدامین گل میتوان عطری بهتر تهیه كرد و... . قرآن، كلام خدا و تراوشی از علم بی منتهای او است; بنابراین نباید انتظار داشت كه انسانها همة چهرههای قرآن را ببینند و مفسران به تمام تفسیر آن واقف شوند، چرا كه نمیتوان دریایی را در كوزهای جای دارد. این امر سبب شده تا پویندگان راه تفسیر هر كدام از زاویة تخصص خود به قرآن بنگرند و تفسیر بنویسند; در نتیجه تفسیرهای مختلف روایی، فلسفی، عرفانی، ادبی، و... پدید آمده و هر كدام جلوهای از آن همه زیباییها و اسرار قرآن را منعكس میسازند.(اقتباس از مقدمة تفسیر نمونه، آیتاللّه مكارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 21، دارالكتب الاسلامیة.) 3. هر عصری ویژگیها، ضرورتها و مقتضیاتی دارد، كه از دگرگون شدن وضع زمان و پیدا شدن مسائل جدید و مفاهیم تازه در عرصة زندگی سرچشمه میگیرد. این امر سبب شده تا دانشمندان در هر عصر، مطابق نیاز و تقاضاهای آن عصر به تفسیر قرآن بپردازند; در نتیجه تفسیرهایی با مطالب و سبك جدیدتری (مطابق مقتضیات زمان) نوشته شود; چرا كه قرآن كتابی است كه با گذشت زمان و پرورش استعدادها، مطالب جدیدتری از آن كشف میشود، چنانكه از ابنعباس (شاگرد مكتب حضرت علی) نقل شده است كه: "القرآن یفسره الزمان; گذشت زمان، قرآن را تفسیر میكند."(اقتباس از مقدمة تفسیر نمونه، همان، ص 20 و 23.) در پایان شایان ذكر است كه تفسیر هر مفسری قابل اعتماد نیست، بلكه مفسّر قرآن باید دارای دو شرط اساسی باشد: یكی تخصص در علم تفسیر كه با آشنایی به ادبیات عرب (صرف و نحو، لغت، اشتقاق، معانی، بیان، بدیع) و علم فقه، اصول فقه، آگاهی كامل و استدلالی به علم اصول دین (توحید و نبوت و عدل و امامت و معاد) و علوم قرآنی، تاریخ قرآن و همچنین احادیث، روایات و شناخت روش تفسیر و ... حاصل میشود، و دیگری، طهارت و پاكی روح و داشتن تقوا كه با رعایت دستورهای الهی و غلبه بر هوای نفس حاصل میگردد.(درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمدعلی رضایی اصفهانی، ص 61 ـ 74، انتشارات اسوه ـ التفسیر و المفسّرون، محمدهادی معرفت، ص 52 ـ 56، دانشگاه علوم اسلامی رضوی مشهد.) "إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُو لَحَـَفِظُونَ ;(حجر،9) ما قرآن را نازل كردیم، و ما به طور قطع آن را پاسداری میكنیم." در این كه منظور از محافظت و پاسداری از قرآن، در برابر چه اموری است; چند چیز گفته شده كه هیچ یك با هم تضاد و تنافی ندارند; به عبارت دیگر: از این كه خداوند، حفاظت از قرآن را به طور مطلق مطرح كرده است ـ یعنی نفرموده ما آن را از چه چیزی حفظ میكنیم ـ این مطلب استفاده میشود كه، این محافظت، متعلق و بُعد خاصّی ندارد و هر گونه حفاظتی را شامل میشود، ولی از آن جا كه نوع و كیفیّت محافظت از هر چیزی، متناسب با همان چیز است، با دقت در قرآن در مییابیم كه آن چه متناسب با حفاظت قرآن است مصون ماندن از هر گونه تحریف و تغییر و فنا و نابودی و سفسطههای دشمنان وسوسهگر است; همان چیزهایی كه كتب آسمانی تورات و انجیل را آن چنان تحت تأثیر خود قرار دادند كه اینك اثری از آن در كتاب آسمانی به چشم نمیخورد; البته گوناگونی تفاسیر و اختلاف آنها، ضربهای به صیانت قرآن وارد نمیسازد، زیرا حفاظت از قرآن به این معنا نیست كه حتی تفسیر اشتباهی نیز از قرآن نشود، زیرا با وجود اصل قرآن و قواعد و قوانین محكم، در رابطه با تفسیر آیات الهی، ضعف این گونه تفاسیر روشن میشود.(ر.ك: تفسیر نمونه، آیت اللّه مكارم شیرازی و دیگران، ج 11، ص 17ـ18، نشر دارالكتب الاسلامیة.)
اضافه کردن دیدگاه جدید