چرا بعضى از آیات قرآن طورى است كه مى توان به صورت هاى مختلفى آن را تأویل كرد و گاهى از معانى و تأویل هاى متفاوت آن سوء استفاده مى شود; مثلا تفاس

پرسش از دو بخش تشكیل شده است ; اول این كه چرا برخى از آیات مى توانند تفسیرها و تأویل هاى مختلفى داشته باشند و اساساً فلسفه آن چیست و دیگر این كه چرا تفاسیر شیعى و سنى با هم اختلاف زیادى دارند ؟پاسخ قسمت اوّل : بعضى از آیه هاى قرآن (تكویر ،27 / اعراف ، 158) و روایت هاى معصومین(علیهم السلام)o به صراحت بیان مى كند كه این قرآن براى هدایت بشر تا قیامت نازل شده است و نیازهاى هدایتى مردم را برطرف مى سازد .o اگر قرآن ، داراى الفاظ ساده و بدون معانى بطنى مى بود ، دیگر نمى توانست تمام نیازهاى بشر را در تمام زمان ها پاسخگو باشد; چون نیازهاى مردم زیاد و حجم قرآن ، كم است .معجزه قرآن به این است كه در واژه ها و آیه هاى قرآن ، معانى زیادى نهفته است تا نیاز مردم زمان نزول و آیندگان را برطرف سازد .oدر قرآن ، علاوه بر معانى ظاهرى ، معانى باطنى نیز پنهان است : "إنّ القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق لا تفنى عجائبه و لا تنقضى غرائبه ;o ظاهر قرآن زیبا و دل انگیز است و باطن قرآن ، ژرف و عمیق است و عجایب آن پایان ندارد و غرایب آن تمام نمى شود ."ظاهر قرآن ، همانا دلالت برونى و ظاهرى قرآن و باطن قرآن ، دلالت درونى آن است و از ظاهر آیات به دست نمى آید . مفاهیم باطنى قرآن در طول معانى ظاهرى آن قرار دارد .oباید باطن قرآن را از راه "تأویل " به دست آورد و تأویل به معناى بازگشت دادن لفظ است به آن چه مراد اصلى متكلم بوده ، خود لفظ به آن دلالت ندارد .oتأویل قرآن ، مخصوص خدا و معصومین(علیهم السلام) و كسانى كه به مقام والایى از معنویت رسیده باشند ، مى باشد . (آل عمران ،7) .انتقال از ظاهر به باطن قرآن نیازمند اطلاعات بیرونى (نص ، ظاهر ، شأن نزول ، تاریخ ، روایت و . . .) و طهارت نفس مى باشد و فهم آن جز براى محرمان اسرار الهى ، میسّر نیست .o"كتاب الله ـ عزوجل ـ على اربعة الأشیاء; على العبارة و الإشارة و اللطائف و الحقائق فالعبارة للعوام و الإشارة للخواصّ و اللطائف للأولیاء و الحقائق للأنبیاء;o كتاب خداوند ، برچهار شى ء ]استوار[ است : عبارت ، اشارت ، لطایف و حقایق . عبارت قرآن براى عوام است ; اشارت قرآن براى خواص است ; لطایف قرآن براى اولیاست ; حقایق قرآن براى انبیاست ."براى حسن ختام كلامى از امام خمینى(رحمه الله) ذكر مى كنیم : "قرآن ، یك سفره گسترده اى است از ازل تا ابد; كه از او همه قشرهاى بشر استفاده مى كنند و مى توانند استفاده كنند ."oپاسخ قسمت دوّم : پیش از پاسخ ، تذكر این نكته لازم است كه "تأویل " در بیان مفسران تعریف هاى گوناگونى دارد; برخى آن را به معناى تفسیر مى دانند ، گروهى آن را بطن قرآن و عده اى از محققان نیز چون علامه طباطبایى ، آن را حقیقت قرآن دانسته اند و . . . كه بحث و بررسى آن از مجال این پاسخ نامه خارج است و البته عمده اختلاف تفاسیر برخاسته از حوزه تفسیر و منابع و شیوه هاى تفسیرى است .در روش شناسى تفسیر ، چند بحث مهم مطرح مى شود كه بسیارى از اختلافات تفاسیر شیعى و سنى و یا تفاسیر شیعى و یا سنى را مى توان در آن ها جستجو كرد . سبك هاى تفسیرى ، قواعد تفسیر و منابع مورد استفاده در تفسیراز جمله آن هاست . اگر بخواهیم اساس و محور اختلافات تفاسیر شیعى و سنى را ردیابى كنیم ، باید آن را در تبعیّت تفاسیر شیعى از اصول تفسیرى مذهب اهل بیت (علیهم السلام) بیابیم . اصرار مفسران شیعى بر لزوم تبعیّت از سبك تفسیرى اهل بیت(علیهم السلام)و حرمت تفسیر به رأى ـ كه در جاى خود به تفصیل بحث شده است ـ و نیز استفاده از روایات تفسیرى آن ها كه همان راسخان در علم و آگاهان واقعى به تفسیر قرآن مى باشند ، راه آن ها را از مفسران اهل سنّت جدا كرده است ; بنابراین ، "تأویل " آیات تنها بخشى از اختلافات بین تفایسر شیعى و سنى را باعث شده است و عمده اختلافات مربوط به روش هاى تفسیرى و قواعد آن است .o1 . اصول كافى ، كلینى ، ج 2 ، ص 624 / همان ، ج 1 ، ص 57 / بحار الانوار ، علامه مجلسی2 . المیزان ، علامه طباطبایى(رحمه الله) ج 12 ، ص 495 .3 . مجله بینات ، ش 14 ، سال چهارم ، ص 49 ، عابدینى .4 . بحار الانوار ، علامه مجلسى(رحمه الله) ج 2 ، ص 284 .5 . التفسیر و المفسرون ، مركز فرهنگ و معارف قرآنى ، ج 3 ، ص 197 .6 . مجله بینات ، ش 6 ، سال دوم ، ص 39 ، محمد هادى معرفت .7 . التفسیر و المفسرون ، ج 3 ، ص 98 ، مركز فرهنگ و معارف قرآنى .8 . بحار الانوار ، علامه مجلسى(رحمه الله) ، ج 75 ، ص 278 .9 . صحیفه نور ، ج 19 ، ص 82 .10 . براى آگاهى بیشتر ، ر .ك : تفسیر و مفسران ، محمد هادى معرفت ، مؤسسة التمهید

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.