الف) چرا ارث مرد 2 برابر ارث زن است؟ ب) چرا گواهی مردان ارزش بیشتری از آنان دارد؟
الف) خداوند هر یک از زن و مرد را به گونهای آفریده که هر کدام کاری میتواند انجام دهد که ممکن است از عهده دیگری خارج باشد، مرد را عقلانیتر و زن را عاطفیتر آفریده، مرد به سبب داشتن روحیه تعقلی، بهتر میتواند از عهدة تدبیر عقلانی زندگی و تأمین مخارج خانه برآید و زن با داشتن روحیه عاطفی بهتر میتواند به تربیت فرزندان و اموری از این قبیل بپردازد و هر دو مکمل یکدیگرند، مرد برای اداره بهتر زندگی و چاره اندیشی بهتر مشکلات، نیاز به اختیارات مالی بیشتری دارد در نتیجه سهم الارث بیشتری به او تعلق میگیرد.(ر.ک: المیزان، همان، ج 4، ص 221، مؤسسه اعلمی للمطبوعات.) ولی این نقصان در اموال زنان به گونهای دیگر جبران میشود، شما با اندک تأملی و مختصر محاسبهای میتوانید به این نکته پی ببرید که زنان عملاً دو برابر مردان بهره میبرند و آن به جهت حمایتی است که اسلام از حقوق آنان نموده است، زیرا بر اساس وظایفی که بر عهده مردان است نیمی از درآمد آنها برای زنان به مصرف میرسد در حالی که بر عهدة زنان چیزی گذارده نشده است. مرد بایستی هزینة همسر و فرزندانش را بر اساس نیازمندیهایشان اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و سایر لوازم بپردازد در حالی که آنان از پرداخت هرگونه هزینه حتی برای مخارج خودشان معاف هستند، لذا زن میتواند سهمالارث خود را پسانداز کند ولی مرد ناچار است آن را به مصرف همسر و فرزندانش برساند از اینرو نیمی از درآمد مردان برای زنان خرج شده و نیمی برای خودشان; در صورتی که سهم زنان همچنان باقی است.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 3، ص 290 ـ 291، نشر دارالکتب الاسلامیة.) در روایات اسلامینیز در بیان دلیل این امر آمده است که چون زنها ازدواج میکنند و در حالی که سهم خودشان دست نخورده باقی میماند در سهم همسرشان شریک میشوند علاوه بر این به آنها نفقه تعلق میگیرد و...(ر.ک: فروع کافی، کلینی، ج 7، ص 87، دارالأضوأ / من لایحضره الفقیه، ابنبابویه، ج 4، ص 261 (باب نوادر)، دارالتعارف للمطبوعات.) ب) اما این که چرا در گواهی دادن، دو زن در برابر یک مرد باید باشد، اولاً: این امر ربطی به مسأله تفاوت یا عدم تفاوت ذاتی و سرشت آنها ندارد همان طور که ربطی به اندیشه و عقل آنها ندارد; بلکه به خاطر این است که زن موجودی پر عاطفه است و احیاناً ممکن است عواطفش او را تحت تأثیر قرار دهد. لذا قرار دادن یک زن دیگر در کنار او برای گواهی دادن به این جهت است که چنان چه تحت تأثیر قرار گرفت از آن جلوگیری شود. "فَإِن لَّمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَآءِ أَن تَضِلَّ إِحْدََهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدََهُمَا الاْ ?ُخْرَیَ; (بقره، 282) و اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن، از کسانی که مورد رضایت و اطمینان شما هستند انتخاب کنید (و این دو زن باید با هم شاهد قرار گیرند) تا اگر یکی انحرافی یافت دیگری به او یاد آوری کند." ثانیاً: در بعضی موارد شهادت یک زن کاملاً مسموع و مقبول است. پس در همهجا شهادت دو زن لازم نیست. ثالثاً: تحمل شهادت نیز یکی از مسئولیتها است که اسلام میخواهد حتی المقدور از دوش زن بردارد یا دست کم بر عدة بیشتری تحمیل کند. رابعاً: بعضی تکالیف فقط بر عهدة مردان گذاشته شده است; آیا شایسته است که مردان لب به اعتراض گشوده و بگویند چرا چنین تکلیفی فقط برای مردان باید باشد؟!(جهت آگاهی بیشتر ر.ک: زن در آئینه جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی، ص 35ـ38، مرکز نشر فرهنگی رجأ / تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 286 - 287، دارالکتب الاسلامیة; همان، ج 3، ص 244 - 250.)
اضافه کردن دیدگاه جدید