چرا خداوند زن را برای آرامش مردها آفرید؟

خداوند زن و مرد را مایة آرامش یک‌دیگر قرار داده است‌، نه فقط زن را برای آرامش مرد: "ومِن ءایـَتِه‌ِ اَن خَلَق‌َ لَکُم مِن‌اَنفُسِکُم اَزوَجـًا لِتَسکُنوا اِلَیها وجَعَل‌َ بَینَکُم مَوَدَّة‌ً ورَحمَة‌ً اِن‌َّ فی ذَلِکَ لاَ ?َیـَت‌ٍ لِقَوم‌ٍ یَتَفَکَّرون‌;(روم‌،21) و از یکی از آیات الهی آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در بر او آرامش یافته و با هم انس گیرید، و میان شما رأفت و مهربانی برقرار نمود..." ضمیر"کُم‌" در "لَکُم‌" و "أَنفسکم‌" مرد و زن را در برمی‌گیرد، و این از قواعد ادبیات عرب است‌. در جایی که بخواهند برای گروهی مرد و زن‌، فعل و ضمیری به کار برند، از افعال و ضمایر مذکر استفاده می‌کنند، و از این قاعده در قرآن فراوان استفاده شده است‌، مانند: "یـَاَیُّهَا الَّذین‌َ ءامَنوا کُتِب‌َ عَلَیکُم‌ُ الصّیام‌ُ کَما کُتِب‌َ عَلَی الَّذین‌َ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم‌تَتَّقون‌;(بقره‌،183) ای کسانی که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما مقرر گردید.]واجب شد[...". با این که روزه بر مرد و زن واجب گردید، ولی در این آیه از فعل "آمنوا" و ضمیر "کُم‌" که مذکر هستند، استفاده شده است‌. کلمة ازواج هم جمع "زوج‌" به معنای همسران می‌باشد، و کلمه زوج به هر یک از نر و مادة حیوانات و انسان‌ها در صورتی که جفت هم باشند، اطلاق می‌شود، و به مرد مختص نمی‌باشد; در قرآن‌، این کلمه برای زن هم به کار رفته است‌: "وقُلنا یـَـ ?‹ادَم‌ُ اسکُن اَنت‌َ وزَوجُکَ الجَنَّة‌َ وکُلا مِنها رَغَدًا حَیث‌ُ شِئتُما ولا تَقرَبا هـَذِه‌ِ الشَّجَرَة‌َ فَتَکونا مِن‌َ الظّـَـلِمین‌;(بقره‌،35) و گفتیم‌: ای آدم‌!خود و همسرت در این باغ سکونت گیرید;..." با این توضیحات‌، معنای آیه چنین است‌:"و از یکی از آیات الهی آن است‌، که برای شما]مردان و زنان‌[ از جنس خودتان جفتی یا همسری بیافرید." خداوند به علت این که دانا و حکیم است بعضی انسان‌ها را مذکر و برخی دیگر را مؤنث آفرید و وجود هر کدام را بدون دیگری ناقص و ناآرام قرار داد، و به واسطة لطف و رحمتش‌، بین آن‌ها رابطة زوجیت برقرار نمود تا غیر از تکثیر نسل در کنار هم‌دیگر به آرامش و تعادل روحی و دوستی و رحمت دست یابند، و این همه‌، از نشانه‌های قدرت و رحمت اوست‌، و اگر چنین رابطه و پیوندی بین این دو موجود برقرار نمی‌کرد، جای پرسش بود.( ر.ک‌: تفسیرالمیزان‌، علامه‌طباطبایی‌;، ترجمة سیدمحمدباقرموسوی همدانی‌،ج‌،ص‌،بنیاد علمی و فکری علامه طباطبائی‌; / تفسیرنمونه‌، آیة‌ا...مکارم شیرازی و دیگران‌،ج‌،ص 391ـ392،دارالکتب‌الاسلامیه‌. )