الف ـ دیدگاه قرآن، به طور کلی دربارة معرفی و عمل به احکام دین چیست؟ ب ـ آیا به خاطر سقوط فرهنگی جامعه، درست است که برخی احکام تعطیل شود؟ ج
الف ـ بخشی از آیات قرآن کریم، به احکام عملی و فروع، مانند: نماز، روزه، وضو، تیمم، غسل، خمس، زکات، حج، امر به معروف، نهی از منکر و...مربوط میباشد، که به آنها "آیات الاحکام" میگویند: پیشتر این احکام در قرآن کریم، کلی است که با بیان جزئیات در روایات، تکمیل میشود، ضمن این که فلسفة بعضی از آنها، مانند حرمت شراب، بیان شده است، در حالی که فلسفة بسیار از آنها نیز، بیان نشده است. از نظر قرآن کریم، عمل به احکام خداوند، سبب رشد، تکامل، امنیت و سعادت دنیا و آخرت میشود و دوری گزیدن از دستورها، زندگی را بر انسان تنگ میکند: "وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُو مَعِیشَةً ضَنکًا وَ نَحْشُرُهُو یَوْمَ الْقِیَـَمَةِ أَعْمَیَ ;(طه،124) و هر کسی از یاد من روی گردان شود، زندگی ]سخت و[ تنگی خواهد داشت و روز قیامت، او را نابینا محشور میکنیم!" روشن است، آیات قرآن که بخشی از آن را آیات احکام تشکیل میدهد، یاد خدا است و به یقین عمل به آنها، گشایش در دنیا و آخرت و سرپیچی از آنها، زندگی سخت را در پی دارد. ب ـ تعطیل کردن احکام الهی، بدون مصلحت، جایز نیست; چه بسا سقوط فرهنگی در برخی مواقع، به علت نادیده گرفتن احکام الهی است; برای مثال، قرآن کریم، میفرماید: "وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَغکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ;(آلعمران،104) باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنها رستگارانند." بدیهی است، اگرا ین اصل مهم (امر به معروف و نهی از منکر) نباشد و انسانها بیتفاوت شوند، بسیاری از حرمتها از بین میرود، فساد، شرابخواری، ربا، بیبند و باری، بی حجابی، بی عفتی و... در جامعه، رواج پیدا میکند و در نتیجه در عمل برخی احکامِ خدا تعطیل میشود، آن گاه فرهنگ غلط رایج میگردد. ج ـ اگر همة افراد حتی شیعیان، به تمام احکام قرآن عمل کنند، به یقین، بی حجابی و فساد از بین میرود و اما این که در جامعه، بی حجابی و برخی فسادها وجود دارد، به علت آن است که همة احکام قرآن اجرا نمیشود و کمتر امر به معروف و نهی از منکر انجام میگیرد; این همان "مهجور" کردن قرآن است که در روز قیامت، پیامبر اکرمنسبت به آن شکایت میکند: "وَقَالَ الرَّسُولُ یَـَرَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُواْ هَـَذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا ;(فرقان،30) و پیامبر عرض کرد: پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند." د ـ البته، مسامحه و مصلحتاندیشیِ به موقع، از جانب هر کس، به ویژه رهبر جامعه که بسیاری از امور و ابعاد را باید در نظر بگیرد، امری معقول است; لکن واقعیّت این است که فساد جامعه و بی بند و باری مردم، حل نمیشود، مگر آن که خود مردم اصلاح شوند و اگر افراد، خود را اصلاح نکنند، بودن رهبر فرزانه و فقیه جامع الشرایط نیز نمیتواند کاری از پیش ببرد، زیرا همین بی بند و باریها، فسادها و... در زمان امامان معصوم: و پیامبران نیز بوده است، در حالی که قدرت و علم آنها را نمیتوان با غیر معصوم مقایسه نمود; از این رو، رهبر، در صورتی میتواند وضعیت اخلاقی جامعه را تغییر دهد که افراد در اصلاح خود همآهنگ باشند; قرآن کریم در اینباره میفرماید: "إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیَ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِم...;(رعد،11) خداوند سرنوشت هیچ قوم ]و ملتی[ را تغییر نمیدهد، مگر آن که آنها خود تغییر دهند..."(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 10، ص 140ـ142، دارالکتب الاسلامیة.)
اضافه کردن دیدگاه جدید