جهانبینی برای یک فرهنگ و یک کشور، چه آثاری در پی دارد؟
نوع برداشت و طرز تفکری که یک مکتب، دربارة جهان و هستی عرضه میکند، زیرساز و تکیهگاه آن مکتب به شمار میرود. این زیرساخت و تکیهگاه، در اصطلاح "جهانبینی" نامیده میشود. به تعبیر استاد شهید مطهری(ر.ک: جهانبینی توحیدی، شهید مطهری، ص 75.) هر مسلک و فلسفة زندگی، خواه ناخواه بر یک نوع تفسیر و تحلیل از جهان و انسان مبتنی است. معلوم است که این نوع اعتقاد و بینش، میتواند آثار زیادی داشته باشد که برای نمونه به بعضی از آنها اشاره میکنیم: 1. مقام زن و انتخاب پوشش: از نظر قرآن کریم، جسم باید پوشش داشته، و چشم نیز کنترل شود تا غرایز حیوانی، به ویژه غریزة جنسی، مهار شود و استعدادهای معنوی و گنجینههای عظیم عقلانی انسان، شکوفا گردد. قرآن در اینباره میفرماید: "قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَـَرِهِمْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَ َلِکَ أَزْکَیَ لَهُم...;(نور،30) به مؤمنان بگو چشمهای خود را ]از نگاه به نامحرمان[ فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند; این برای آنان پاکیزهتر است". 2. منزلت انسان و حفظ حرمت و کرامت او: از دیدگاه ادیان الهی، انسان در میان آفریدههای جهان، از جایگاه بی همتایی برخوردار است. او وظیفه و رسالتی خاص بر عهده دارد; او مسئول تکمیل و تربیت خود و اصلاح جامعة خویش است. قرآن در یک جا میفرماید: "وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِیَّ ءَادَمَ وَ....وَ فَضَّلْنَـَهُمْ عَلَیَ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً ;(اسرأ،70) ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم و.... و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کردهایم، برتری بخشیدیم." و در جای دیگر میفرماید: "یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُم;(انفال،24) ای کسانی که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد." 3. جایگاه جامعه و اجتماع: بر اساس بینش توحیدی و قرآنی، فرد و جامعه، به نوعی اصالت دارند، و هر یک مکمّل دیگری به شمار میروند; این گونه نیست که جامعه، به حال خود رها شود، بلکه از نظر نگرش توحیدی، محقق کردن محیط پاک و حفظ بقای آن، از مهمترین واجبات برای انسان به شمار میآید: "فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّغهَا ;(شمس،14) ولی آنها ]قوم ثمود[ او را تکذیب کرده و ناقه را پی کردند; از این رو، پروردگارشان آنها را به خاطر گناهشان در هم کوبید و با خاک یکسان و صاف کرد." علیدر تبیین و توجیه این مطلب میفرماید: "یـَایها الناس...; ای مردم! فقط خشنودی و خشم است که انسانها را گرد میآورد. شتر ثمودیان را فقط یک مرد پی کرد; خدای متعال عذاب را بر عموم آنان فرود آورد، چرا که عمومشان از ]کار[ او ]= پی کننده[خشنود بودند."(نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبة 201، ص 319، طبعه اولیَ بیروت، 1387، .'û) 4. برتری ارزشهای الهی و عاملان به آن در جامعه: معلوم است که اگر جامعهای، بینش توحیدی داشت، به یقین تقوا و ایمان و خلوص و ایثار را به نقطة مقابل آنها برتری خواهد بخشید و به سعی و تلاش کسانی که به این اوصاف عمل کرده دیگران را نیز تشویق میکنند، ارج خواهد نهاد: "إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَغکُمْ;(حجرات،13) گرامیترین شما نزد خداوند، با تقواترین شماست." و نیز فرمود: "کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَر;(آل عمران،110) شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاید; ]چه این که [ امر به معروف و نهی از منکر میکنید."
اضافه کردن دیدگاه جدید