لطفاً در مورد فرهنگ از دیدگاه قرآن کریم توضیح دهید؟
پیش از پاسخ تذکر نکاتی لازم است: "فرهنگ" در لغت به معنای تعلیم و تربیت، علم و دانش و ادب، کتاب لغت، مجموعة آداب و رسوم و مجموعة علوم و معارف و هنرهای یک قوم بهکار رفته است. از نظر اصطلاحی، به مجموعة برداشتها، موضعگیریهای فکری، هنر، ادبیات، فلسفه، آداب، سنن و رسوم و روابط حاکم بر اجتماع تعریف شده است. در قرآن کریم، از "فرهنگ" به مفهوم مصطلح آن تعبیری یافت نمیشود; ولی به طور کلی قرآن کریم از "فرهنگ" در یک جا به عنوان "زبان قوم" یاد کرده است; چون قرآن کریم نخست در محیط جزیرة العرب نازل شده و با مردمی سروکار داشته که دارای اعتقادات و رفتاری خاص بودهاند: "وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلآ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ;(ابراهیم،4) ما پیامبران را نفرستادیم، مگر با زبان قوم خودشان سخن بگویند." در جای دیگر از "فرهنگ" به عنوان "حکم جاهلیت" یاد کرده و در آیات بسیاری به اعتقادات و فرهنگ رایج عصر خود حمله میکند: "أَفَحُکْمَ الْجَـَهِلِیَّةِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ;(مائده،50) آیا حکم جاهلیت را میجویید؟ برای گروهی که باور دارند، حکم چه کسی از حکم خدا بهتر است"؟ همچنین از فرهنگ به عنوان "سنن" یاد کرده و در آیات بسیاری سنت گذشتگان و آداب و رسوم آنها را یادآوری کرده است: "قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الاْ ?َرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَـَقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ;(آل عمران، 137) پیش از شما، سنتهایی وجود داشت; ]و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهایی داشتند; که شما نیز همانند آن را دارید[ پس بر روی زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام کار تکذیب کنندگان ]آیات خدا[ چگونه بود؟!"(ر.ک: قرآن و فرهنگ زمانه، سید محمد علی ایازی، انتشارات کتاب مبین / المعجم المفهرس، محسن بیدارفر، ص 372، انتشارات بیدار.) اکنون، به بیان این مطلب میپردازیم که فرهنگ یک جامعة اسلامی از دیدگاه قرآن، چگونه باید باشد و قرآن با فرهنگ موجود زمان نزول و سایر فرهنگها، چگونه برخورد کرده است؟ فرهنگهای غیر الهی به سان فرهنگ عرب زمان نزول قرآن، گسیختهای از حق و باطلاند; حق از آن جهت که از ادیان الهی متأثر بودهاند و باطل از آن جهت که آن فرهنگ الهی با خرافات و علایق مغایر با خواست شرایع الهی، مخلوط شده است. قرآنکریم ضمن ارائة فرهنگی فراگیر و پایهدار، با فرهنگ موجود و به طور کلی فرهنگهای بشری برخوردی متناسب دارد; بدین ترتیب که عناصر حق را تأیید کرده و عناصر باطل را به نقد کشیده، برای آنها ـ چنانچه لازم بوده ـ جایگزینی مناسب ارائه کرده است. عناصر فرهنگساز قرآنی در آیات بسیاری به تصویر کشیده شده و نمونههای عینی آن نیز گاه ارائه شده است; برای مثال: ترویج مسؤولیتپذیری و دفاع از کیان جامعه اسلامی; فرهنگ جهاد و شهادت; عدالتمحوری در گسترههای فردی و اجتماعی; اطاعتپذیری از مسؤولان مورد تأیید حاکم شرع; توجّه به فضایل اخلاقی و نهادینه کردن آن و انذار از رذایل اخلاقی و بسیاری دیگر.(ر.ک: قرآن و فرهنگزمانه، سید محمدعلی یازی، نشر کتاب مبین.)
اضافه کردن دیدگاه جدید