حق چیست‌؟ آیا می‌توان گفت خواسته‌های شرعی و قانونی مردم‌، همان حق است یا حقی که در قرآن و نهج‌البلاغه آورده شده‌، حق می‌باشد، پس اگر بگوی

برادر ارجمند، حق تعریف دارد و به مقتضای طرح آن در مقوله‌های مختلف‌، تعاریف خاص و متعددی می‌یابد. اصل معنای حق‌، مطابقت و موافقت است‌. در منطق قرآن این معنا به حسب متعلق خود، تعریف‌های متنوعی یافته است‌. 1. حق به معنای بوجود آورنده چیز براساس حکمت‌; و به این معنا، بر خدا حق می‌گویند. 2. حق به معنای هر چیزی که براساس حکمت به وجود آمده‌; تمامی افعال خدا بر این اساس‌، حق‌اند، الحق من ربک‌. 3. اعتقادی که مطابق با واقعیت باشد.(مفردات راغب‌، واژه حق‌.) علامه طباطبایی در ذیل آیه سه آل‌عمران می‌گوید: حق خبری است که ما به ازأ خارجی دارد و اگر با واقعیت خارجی مطابقت داشته باشد آن را صادق می‌دانیم‌. بر این اساس حق بر اعیان خارجی و امور واقعی گفته می‌شود لذا به خدا که حاق واقع است حق اطلاق می‌شود و بر حقایق خارجی نیز به خاطر ثبوت و تحقق و واقعیتی که دارند حق گفته می‌شود. به هر طریق حق امر ثابتی است که بطلان در آن راه ندارد.(تفسیر المیزان‌، علامه طباطبایی‌، ج 3، ص 8 ، دفتر انتشارات اسلامی‌.) پس ملاک برخورداری از حقانیت در اعمال و اقوال و عقاید، مطابقت آن‌ها با واقع و نفس‌الامر است‌. چگونه انسان می‌تواند از واقعیت‌های هستی آگاه گردد؟ سه راه کلی برای این آگاهی وجود دارد. 1ـ قرآن (وحی‌) 2ـ عقل و برهان 3ـ کشف و شهود، به شهادت تاریخ و خود ادلّه‌، آن‌چه مصون از خطاست وحی است شناخت عقلانی به دلیل تهافتی که در آن وجود دارد از حقانیت محض برخوردار نیست و همین طور شناخت عرفانی‌. بر این اساس است که می‌گوییم قرآن حق مطلق است و هیچ بطلانی در آن راه ندارد. "لآ یَأْتِیه‌ِ الْبَـَطِـل‌;(فصلت‌،42) چون سخن خدای سبحان است که ملاک حقانیت است‌، و الحق من ربّک‌; هر چیزی به میزان بهره‌وری از رنگ الهی از حقانیت برخوردار است‌. و هر چه از خدا، جدا شود از متن واقع‌، جدا شده و به طرف بطلان حرکت می‌کند. "ذَ َلِکَ بِأَن‌َّ اللَّه‌َ هُوَ الْحَق‌ُّ وَ أَن‌َّ مَا یَدْعُون‌َ مِن دُونِه‌ِ الْبَـَطِـل‌;(لقمان‌،30) این‌ها دلیل آن است که خدا خود حق است و غیر از او هر چه را که می‌خوانند باطل است‌.". لذا، این‌که می‌گوییم خدا و سخن خدا حق محض است نه به خاطر تعصب بلکه به این علت است که او متن واقع و هستی است و حق یعنی مطابقت با واقع‌، حق یعنی مطابقت با خدا و سخن خدای حکیم کاملاً با خودش مطابقت دارد پس حق مطلق است‌. و ائمه معصوم‌: به خاطر آن‌که در همه احوال و افعال و اقوال کاملاً، منطبق بر وحی و سخن خداست‌. به همین لحاظ آن‌ها از حقانیت برخوردارند و چون هماهنگی آن‌ها با حق مطلق (خدا) از سوی خود خدای متعال تضمین شده و از هرگونه اعوجاج و رجس تطهیر شده‌اند، فرمان رسیده که کونوا مع الصادقین‌، بخاطر صدقشان که همان انطباق با واقعیت است با آن‌ها باشید. خلاصه آن‌که‌: حق تعریف روشنی دارد، و هر شخصی و سخنی به میزان هماهنگی و بهره‌وری با حق مطلق از حقانیت برخوردار می‌شود. خواسته مردم اگر مطابق با شرع و سخن معصومین بود خواسته حقی است و اگر منطبق بر هوا بود و منطبق بر خواسته خدا نبود غیر حق به حساب می‌آید. برای اطلاع بیشتر می‌توانید به کتاب حق و باطل شهید مرتضی مطهری مراجعه فرمائید.

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.