چرا قرآن برای سعادت انسان ها آمده است‌؟ آیا کتاب دیگری نبوده که برای این منظور نازل شود؟ آیا سوره‌ای در این باره وجود دارد؟

1. بی‌تردید، نزول قرآن‌، در جهت حرکت کلی پیامبران و پیامبر اسلام به طور خاص است‌. نمی‌توان نزول قرآن کریم را جدای از مسئله نبوت مورد بررسی قرار داد، چرا که ثمرة پیامبران‌، کتاب آن هاست و قرآن هم کتابی از کتابهای پیامبران است‌. 2. دربارة دلیل نزول قرآن‌، می‌توان به نکته‌های زیر اشاره نمود: الف ـ تشخیص راه پیچیدة کمال انسانی‌، با شناخت‌های عادی انسان که از راه عقل‌، حس‌، حدس‌، گمان و... به دست می‌آید، به طور کامل امکان‌پذیر نیست‌; زیرا عقل در درک و فهم آن همه مصالح و مفاسد مورد نیاز آگاهی انسان‌، توانمند نیست‌. ب ـ با توجه به نارسایی فوق‌، خداوند، راهی خطاناپذیر و تضمین شده به نام وحی از یک سو، و نیز مفسّران وحی که به عصمت مجهزند، از دیگر سو در جبران این نارسایی‌، در اختیار انسان گذاشته است‌; از این رو، دست رسی انسان به شناخت‌های لازم در پیمودن راه کمال‌، جز از راه قرآن و وحی‌، امکان‌پذیر نمی‌باشد. 3. افزون بر پیوند قرآن کریم‌، با فلسفه و دلیل نبوت‌، ویژگی‌های آن نیز که در همه ابعاد، معجزه است‌، گویای این حقیقت می‌باشد که هیچ کتاب دیگری نمی‌توانست جای گزین آن شود; وانگهی اگر هم کتاب دیگری غیر از آن بود، باید همین خصوصیات را در خود جای می‌داد، تا بتوان آن را آخرین پیام الهی و در عین حال کامل‌ترین آن‌ها، آن هم برای بشریّت تا همیشه تاریخ‌، به حساب آورد. اعجاز از نظر موزون و رسا بودن کلمات‌، از دریچه عقاید و معارف‌، از دیدگاه دانش بشری‌، تاریخ‌، وضع قوانین‌، هماهنگی آیات‌، پیشگویی‌های روشن دربارة تاریخ صدر اسلام و... همه و همه‌، جلوه‌هایی هستند که قرآن کریم را بر تارک کامل‌ترین‌، شگفت انگیزترین و پربارترین نوشته ها و کلمات قرار داده است‌; بدان سان که هیچ نوشتة بشری نمی‌تواند با آن هماوردی کند. این مسئله‌، به ویژه در مقایسة قرآن با برخی دیگر از کتب آسمانی‌، مانند تورات و انجیل‌، محسوس‌تر می‌نماید. خلاصه آن که‌، چون خدای متعال می‌خواست رسالت پیامبر اسلام‌تا ابد و نیز برای همة انسان ها باقی بماند; از این رو، می‌بایست برای اثبات این رسالت‌، راهی روشن و ابدی‌، وجود داشته باشد; به همین دلیل‌، آن را معجزه ابدی پیامبر9 قرار داده است‌. این مجموعة عظیم از معارف مورد نیاز بشر در هر زمینه‌; چه مسائل اعتقادی‌، اخلاقی‌، احکام اجتماعی و فردی‌، و چه آموزه‌های تربیتی و مانند آن‌، بر خلاف کتب پیشین آسمانی‌، دچار تحریف هم نشد، و هم چنان دست نخورده باقی مانده است‌، تا بشر از آن بهره برگیرد. زیاد نشدن و کم نشدن قرآن‌، آن را در جایگاه کتاب منحصر به فرد الهی نشانده است‌. 4. آیات بسیاری از قرآن کریم‌، حاکی از برتری انحصاری قرآن کریم در مقایسه با سایر کتب آسمانی می‌باشد که به دو نمونه از آن‌ها اشاره می‌شود: "لا یَأتیه‌ِ البـَطِـل‌ُ مِن بَین‌ِ یَدَیه‌ِ ولا مِن خَلفِه‌ِ تَنزیل‌ٌ مِن حَکیم‌ٍ حَمید (فصلت‌، 42) باطل در قرآن کریم وارد نمی‌شود; نه از جلو و نه از عقب (نه زمان نزول و نه زمان آینده‌) ]زیرا این کتاب‌[ فرستاده‌ای از سوی ]خدای‌[ حکیم ستایش شده است‌." نیز در آیه‌ای دیگر آمده است‌: "اِنّا نَحن‌ُ نَزَّلنَا الذِّکرَ واِنّا لَه‌ُ لَحـَفِظون‌; (حجر، 9) به درستی که ما قرآن را فرستادیم و ما هم حفظ کنندة آن هستیم‌."( اصول عقاید (2)، راهنماشناسی‌، آیت اللّه محمدتقی مصباح یزدی‌، ص 286، مرکز انتشارات حوزه علمیه قم‌. )

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.