در سورة توبه، دربارة طلا و نقره، چه حکمی آمده است؟
در آیة 34 سوره توبه آمده است: "الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ;(توبه،34) کسانی که طلا و نقره را گنجینه ] و ذخیره او پنهان[ میسازند و در راه خدا انفاق نمیکنند، به مجازات دردناک بشارت ده." آیة شریف با صراحت، ثروت اندوختن و ذخیره کردن مال را حرام کرده، به مسلمانان دستور میدهد که اموال خویش را در راه خدا و در راه بهرهگیری بندگان خدا به کار اندازند و از ذخیره کردن آن به شدّت پرهیز کنند; در غیر این صورت، باید منتظر عذاب دردناکی باشند. ثروت یکی از نعمتهای الهی است که انسان باید مطابق دستور خدا آن را به دست آورد و در راه آسایش خویش و جامعه آن را مصرف کند، اما اگر مال را ذخیره کند و حقوقی که خدا در آن مال قرار داده پرداخت ننماید، کیفر دردناکی در انتظار او است که خداوند در آیة بعد به آن اشاره فرموده است: "یَوْمَ یُحْمَیَ عَلَیْهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَیَ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَـَذَا مَا کَنَزْتُمْ لأَِ نفُسِکُمْ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمْ تَکْنِزُونَ ;(توبه،35) روزی فرا خواهد رسید که این سکّهها را در آتش سوزان جهنم داغ و گداخته کنند و با آن، صورتها و پهلوها و پشت هایشان را داغ میکنند ]و به آنها میگویند[ این همان چیزی است که برای خود ذخیره ساختید، پس بچشید چیزی را که برای خود اندوخته کردهاید." این آیه، اشارهای به تجسم اعمال در آخرت دارد و این که اعمال انسان در این دنیا از بین نمیرود و در قیامت به صورت حقیقی تجسّم پیدا میکند. از آیه استفاده میشود که ذخیره کردن و احتکار بر نوع مالی که مورد نیاز جامعه است، حرام میباشد. پرسش: راه برطرف کردن اختلافها میان مردم که با یک دیگر رقابت ناسالم دارند، چیست؟ پاسخ: از جمله مسائلی که اسلام اهمیت فراوانی به آن داده، وحدت بین مسلمانان است. قرآن مجید به همة مسلمانان دستور میدهد که از اختلاف پرهیز کنند و برادری را میان خود ایجاد نمایند: "وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِیَّ إِخْوَ َنًا;(آلعمران،103) به ریسمان خدا ]= قرآن و اسلام و هرگونه وسیله وحدت[ چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت بزرگ خدا را بر خود یاد آرید که چگونه دشمن یک دیگر بودید و او میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به برکت او برادر شدید." اسلام به موضوع وحدت بین مسلمانان تا آن جا اهمیت داده که اگر مسجدی هم عامل اختلاف شود، دستور ویرانی آن را صادر میکند; از این رو، وقتی جمعی از منافقان، مسجد ضرار را ساختند، این آیه نازل شد: "لاَ تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا...;(توبه،108) هرگز در این مسجد اقامه نماز نکن." سپس رسول اکرمدستور داد آن مسجد را ویران نمایند، چون عامل اختلاف بین مسلمانان بود. عظمت و توانایی و سربلندی یک ملّت، تنها در سایة تفاهم و وحدت ممکن است; هواهای نفسانی، ریشه اختلاف است که باید با آن مبارزه کرد. اصلاح میان دو نفر و ایجاد تفاهم و از بین بردن کدورتها و دشمنیها و تبدیل آن به دوستی و صمیمیت، از جملة دستورهای مهمّ اسلام است، و قرآن به همه مسلمانان دستور میدهد که در اینباره کوشش کنند و بین افراد و قبایلی که با هم دیگر اختلاف دارند، برادری را برقرار سازند، قرآن در این باره میفرماید: "إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ;(حجرات،10) مؤمنان برادر یک دیگرند; بنابراین، میان دو برادر خود صلح برقرار سازید و تقوای الهی پیشه کنید تا مشمول رحمت او شوید." برای توفیق در اصلاح میان دو نفر و حلّ اختلاف بین افراد، رعایت نکات زیر مؤثر است: 1. ابتدا لازم است ریشههای اختلاف و نفاق، شناسایی شود; تا انسان ریشهها را نشناسد، درمان مشکل است، انسان پس از شناسایی ریشه و عوامل اختلاف، به راحتی میتواند مشکل را برطرف کند. 2. فرد صلح دهنده باید خود را بیطرف نشان دهد و نسبت به هر دو فرد یا گروه، اظهار علاقه و محبت کند، هرگونه جانبداری و حمایت از یک طرف، او را از رسیدن به مقصود باز میدارد. 3. در بعضی موارد، اصلاح کننده باید از خود نوعی فداکاری به خرج دهد; برای مثال اگر اختلاف دربارة مسائل مالی است شخص برای حلّ مشکل، مبلغی در این راه خرج کند، از بهترین انفاقهای در راه خدا محسوب میشود. 4. اصلاح کردن، نیاز به صبر و حوصله دارد، شخص مُصلح باید با حوصله و گام به گام پیش برود; پیچیدهترین اختلافها را میتوان با صبر و شکیبایی و تفکّر حلّ کرد; بنابراین، اگر فرد در یک مرحله، ناکام گردد نباید مأیوس شد، بلکه باید پیش رفت تا به نتیجه رسید.(ر.ک: اخلاق در قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج 2، ص 317.) 5. موعظه و پند با استناد به آیات قرآن و سخنان ائمه اطهار: و بیان پیامدهای زشت و بدی که از نفاق و اختلاف سرچشمه میگیرد، و مبغوضیتی که دو طرف در صورت اصلاح نکردن در پیشگاه الهی دارند، عامل مهمی است که میتواند احساسهای مذهبی آنها را تحریک کند تا به رفع اختلاف حاضر شوند. 6. در حلّ اختلاف بین افراد باید از افراد دیگر به خصوص کسانی که دارای نفوذ کلام هستند، کمک گرفت; ممکن است یک یا دو نفر نتوانند اختلاف را رفع کنند، ولی اگر افراد بیشتری به این امر بپردازند، موفق شوند; بدیهی است اصلاح بین دو نفر، یک واجب کفایی است و وظیفة هر فرد مؤمنی که احتمال میدهد بتواند در این امر موفق باشد، آن است که در این مورد کمک کند. پیامبر اکرمدر این باره میفرماید: "کسی که در راه اصلاح میان دو نفر گام بردارد، فرشتگان آسمان بر او درود میفرستند تا زمانی که بازگردد و ثواب شب قدر به او داده میشود."(وسائل الشیعه، حرّ عاملی، ج 13، ص 163.) علیدر آخرین وصیت خود به فرزندانش امام حسن و امام حسینسفارش میفرماید: "اصلاح ذات البین را ترک نکنید، من از جدّتان رسول خدا شنیدم، اصلاح در میان مردم از تمام نمازها و روزهها برتر است."(نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامة 47، ص 968.) در پایان توجه به این نکته لازم است که در حلّ اختلاف بین دستهها و احزاب و یا بین دو روستایی که در یک منطقه هستند نیز باید همین شیوهها را به کار برد، به خصوص در این موارد باید به سفارش و تأکید اسلام به وحدت و هماهنگی و ثمراتی که در بر دارد تکیه نمود، و پیامدهای بدی که بر اثر اختلاف بین دو گروه از مسلمانان پدید میآید و بهره برداری که دشمنان اسلام از این نوع اختلافها میبرند را گوش زد نموده تا شاید دو طرف به این وسیله، از اختلاف خود دست بردارند.
اضافه کردن دیدگاه جدید