چرا قرآن کریم، همة انسانها را به هدایت فرا میخواند، با این که عدة کمی از آنها مسلمان شده، به حق دست مییابند؟
1. بی تردید، آفرینش انسان، بی هدف نبوده، دستیابی به کمال حقیقی و قرب الهی، هدف مزبور را تشکیل میدهد; همان که قرآن کریم میفرماید: "وَ أَنَّ إِلَیَ رَبِّکَ الْمُنتَهَیَ ;(نجم،42) و این که پایان ]کار[، به سوی خداوند است." 2. خداوند دستیابی به این هدف آفرینش نیز، در بستر حرکت اختیاری آگاهانه، محقق شدنی است; البته در پیمودن این راه پرفراز و نشیب، با نور وحی خود، ایشان را یاری نموده، سفارشها و برنامههای لازم را در اختیار او گذارده است. پیداست، از آن جا که هدف آفرینش، برای همة انسانها در نظر گرفته شده، این یاریرسانی فکری و عملی نیز، همگانی و فراگیر میباشد، و دلیلی وجود ندارد که راهنمایی مزبور، تنها برخی انسانها را در بر گیرد; این همگانی بودن فراخوانی قرآن را در کلمات آن نیز میبینیم، مانند: "یا ایها النّاس"، "النّاس" و مشابه آنها. 3. با توجه به اختیاری بودن حرکت تکاملی انسان که آن نیز برای آزمایش اوست، روشن است که همه، از این رهنمودهای وحی الهی، بهره نخواهند برد، چرا که هدایت یافتگی، امری غریزی و به سادگی غرایزی مانند غریزه دفاع از خود و حفظ جسم، غریزه تولید مثل، غریزه نیاز به مسکن و... نیست که همه بدان دست مییابند، بلکه جریان هدایتپذیری و تسلیم حق شدن، به زمینهها و پیشفرضهایی نیازمند است که انسان، خود باید آنها را به وجود آورد; البته انسان به امکانات ایجاد چنین زمینههایی، از جمله اندیشهورزی، توانایی مهار خواهشهای منفی و ناشایست نفس و... مجهّز شده، و در این میان وظیفه انتخابگری آگاهانه و آزادانه، به او واگذار شده است; از این رو، هم باید خطابهای قرآن فراگیر بوده و همه انسانها را به هدایت فرا خواند، چرا که وحی، فیض الهی بوده، خداوند هیچ کس را از بخشش فیض خود، محروم نمیفرماید; نیز، در اختیار گذاشتن راه حرکت انسان، برای همه آنها، لازم و ضروری مینمود. البته، چون همه انسانها از این فیض الهی، و نور هدایت او در عمل بهره نمیگیرند، از این رو، عده کمی از آنان به حق دست مییابند، چراکه دیگر بهرهگیری، همگانی نیست; وگرنه، انتخابگری، آزمایش و حرکت اختیاری، مفهومی نخواهد داشت.
اضافه کردن دیدگاه جدید