لطفاً در مورد حضرت فاطمه، پیامبر اکرم، حضرت علی و امام حسن: توضیح دهید؟
در مورد زندگی این بزرگواران شایسته است، شما پرسشگر گرامی به کتابهای تاریخی مراجعه کنید. زیرا قرآن کریم، کتاب هدایت و تربیت انسانها است و در آن به زندگی افراد پرداخته نشده است. مگر در مواردی که نکات تربیتی و هدایتی در زندگی افرادی نهفته باشد. در قرآن کریم آیات متعددی درباره پنج تن آل عبا نازل شده است از این آیات تا حدود زیادی سیمای این بزرگواران را میتوان شناخت. برخی از آن آیات عبارتند از: 1. آیه تطهیر: این آیه مبارک، در سوره احزاب (آیه 33) آمده است که میفرماید: "إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أَهلَالبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهِیرًا; حقیقتاً خداوند میخواهد آلودگی را از شما خاندان ]پیامبر[ بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند." این آیه، درباره پنج تن "آلعبا"، یعنی پیامبراکرمعلی، فاطمه، حسن و حسین: وارد شده و عصمت (معصوم بودن) این پنج تن را ثابت میکند و به "آیة تطهیر" معروف است.(ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی;، ج 16، ص 311، مؤسسه اعلمی، بیروت.) 2. آیه اطعام: این آیه، در سوره مبارک انسان، آیه 8 آمده است: "وَ یُطعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَیَ حُبِّهِ مِسکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا; و به ]پاس[ دوستی ]خدا[، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدهند." شأن نزول این آیه هم دربارة اهلبیت: است.(جهت اطلاع بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 25، ص 343 و 344.) 3. آیه مباهله: این آیه، در سورة آلعمران (آیه 61) آمده است. مفسران گفتهاند: این آیه، دربارة هیأت نجرانی و همراهان آنها نازل شده که پیامبر، آنها را به مباهله دعوت کرد. آنها تا فردای آن روز از حضرت مهلت خواستند و پس از مراجعه به شخصیتهای نجران، اسقف (روحانی بزرگشان) به آنها گفت: شما فردا به محمد نگاه کنید. اگر با فرزندان و خانوادهاش برای مباهله آمده بود، از مباهله با او بترسید و اگر با یارانش آمد، با او مباهله کنید. فردای آن روز، پیامبر آمد، در حالی که دست علیبنابیطالبرا گرفته و حسن و حسینپیش روی او راه میرفتند و فاطمهپشت سرش بود. نصارا نیز بیرون آمدند; درحالیکه اسقف آنها پیشاپیش آنان قرار داشت. دربارة همراهان پیامبر سؤال کرد، به او گفتند: این، پسر عمو و دامادش و محبوبترین خلق خدا نزد اوست و این دو پسر، فرزندان دختر او از علیهستند و آن بانوی جوان، دخترش فاطمه، عزیزترین مردم نزد او و نزدیکترین افراد به قلب اوست... . اسقف گفت: من مردی را میبینم که در مباهله با کمال جرأت اقدام میکند و گمان میکنم راستگو باشد که در این صورت، به خدا قسم، یک سال بیشتر بر ما نخواهد گذشت; درحالیکه در تمام دنیا، حتی یک نصرانی هم وجود نداشته باشد که آب بنوشد، و عرض کرد: ای ابوالقاسم! ما با تو مباهله نمیکنیم; بلکه مصالحه مینماییم و پیامبر9 با آنها مصالحه کرد.(برگرفته از تفسیر نمونه، همان، ج 2، ص 578 ـ 579 / جهت اطلاع بیشتر ر.ک: احقاقالحق، قاضی نورالله شوشتری; / پیام قرآن، آیتالله مکارم شیرازی و همکاران، ج 9، انتشارات مدرسة الامام امیرالمؤمنین/ غایةالمرام، مرحوم محدث بحرینی; و....)
اضافه کردن دیدگاه جدید