بعضی میگویند سلمان فارسی که پیش از اسلام زرتشتی بوده است، بر پیامبر تأثیر گذاشته و عقاید زرتشت در قرآن هست، آیا قرآن به گفتة باطل اشاره
هنگامی که آیههای قرآن برای بتپرستان خوانده میشد، چون به رستاخیز و لقای الهی ایمان نداشتند میگفتند قرآن دیگری غیر از این بیاور و یا دست کم این قرآن را تغییر ده. قرآن با صراحت آنان را از این اشتباه بزرگ در میآورد و به پیامبر دستور میدهد که به آنان بگو: "...مَا یَکُونُ لِیَّ أَنْ أُبَدِّلَهُو مِن تِلْقَآیسًِ نَفْسِیَّ إِنْ أَتَّبِعُ إِلآ مَا یُوحَیََّ إِلَیَّ...;(یونس،15)...برای من ممکن نیست و حق ندارم که آن را از پیش خود تغییر دهم، فقط چیزی که بر من وحی میشود پیروی میکنم..." بنابراین آیه و آیههای دیگر ـ مانند آیههای مربوط به تحدّی ـ محتوا و الفاظ قرآن از جانب خداوند است و پیامبر از نزد خودش هیچ سخنی، نه به قرآن افزوده و نه از آن کاسته است; لذا تأثیرپذیری پیامبر از دیگران در رابطه با قرآن سخن نادرستی است. و این همان تهمتی است که بتپرستان مکه مطرح میکردند و قرآن پاسخ آنان را داده میفرماید: "وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُو بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیُّ وَهَـَذَا لِسَانٌ عَرَبِیُّ مُّبِینٌ ;(نحل،103) ما میدانیم آنان میگویند که این آیهها را بشری به او تعلیم میدهد، در حالی که زبان کسی که اینها را به او نسبت میدهند عجمی است، ولی این ]قرآن[ زبان عربی آشکار است." در این که منظور مشرکان در این سخن چه کسی بوده، چند نفر در تفاسیر نقل شده است. از ابن عباس نقل شده که او مردی به نام "بلعام" در مکه بود، شغلش شمشیرسازی و نصرانی و اهل روم بود. برخی او را یک غلام رومی از طایفة بنی حضرم به نام "یعیش" یا "عائش" دانستهاند که اسلام آورد و از یاران پیامبر شد. بعضی دیگر این سخن را اشاره به دو غلام نصرانی به نام "یسار" و "جبر" دانستهاند که دارای کتابی به زبان خودشان بودند و گه گاه آن را با صدای بلند میخواندند. بعضی هم احتمال دادهاند که منظور سلمان فارسی باشد. این احتمال صحیح نیست، زیرا سلمان در مدینه به حضور پیامبر رسید و مسلمان شد، در حالی که تهمتهای مشرکان، مربوط به پیش از هجرت در مکه است. بنابراین اولاً: معنا و محتوای قرآن از جانب خداوند است و پیامبر از پیش خود چیزی نگفته تا گفته شود از دیگران و ادیان پیشین تأثیر پذیرفته است: ثانیاً: تهمت تأثیرپذیری پیامبر از دیگران ـ که مشرکان مطرح میکردند ـ مربوط به سلمان فارسی نیست.(ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، دفتر انتشارات اسلامی، ج 12، ص 347ـ352 / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، دارالکتب الاسلامیة، ج 11، ص 407ـ410.)
اضافه کردن دیدگاه جدید