الف ـ من 2 ـ 3 سال از کنکور نتیجهای نگرفتهام، آیا باید امیدوار باشم یا نه؟ ب ـ آیا این امیدوار بودن، همان اراده است؟ ج ـ راههای تقوی
الف ـ اصولاً، امیدوار بودن، به ویژه در کارهای خیر و معنوی پسندیده است. دربارة پرسش مورد نظر نیز، اگر امید و روزنهای برای موفقیت و قبولی در کنکور باشد، خوب است، اما لزومی ندارد که اگر انسان در یک چیز چند بار موفق نشد و احتمال موفق شدنش نیز اندک است، اصرار بر ادامه آن کار داشته باشد، زیرا، راه ادامة علم، منحصر به قبولی در کنکور نیست، بلکه راههای فراوان دیگری نیز وجود دارد که از آن راه میتوان به اهداف رسید. ب ـ امید، غیر از اراده است، اما بیارتباط با یک دیگر نیستند. انسان، وقتی میخواهد کاری انجام دهد، اول تصور میکند، بعد به فواید آن فکر میکند و بعد از آن، فایدهها را تصدیق میکند، سپس شوق پیدا کرده، به مرحله قصد و عزم میرسد; آن گاه اراده که آخرین مرحله برای انجام کار است، محقق میشود. امید، یک حالت روحی و روانی است که انسان در اثر آن، گمان پیدا میکند که در آینده نعمتی نصیب او میشود که از آن لذت و بهره خواهد برد. در واقع امید، دو ویژگی دارد: 1. توجه به آینده; 2. لذت و شیرین کامی و راحتی، پس متعلق امید ممکن است محقق شود یا محقق نشود; از این رو، در عین این که امید با اراده فرق دارد، اما گاهی امید منشأ پدید آمدن اراده است.(ر.ک: معارف قرآن، آیت الله مصباح یزدی، ج 1-2، ص 377-379، مؤسسة در راه حق.) ج ـ راههای تقویت ارادهارزش و کرامت انسان، در گرو پیدا کردن ارادهای راسخ و قوی، برای آزادی و کمال و تقرب به سوی خدا است; از این رو باید در تقویت و قدرتِ اراده و انتخاب، همّت فراوان داشت; اینک به برخی راههای افزایش اراده از دیدگاه قرآن کریم میپردازیم: 1. بالا بردن سطح آگاهی و شناخت: لازمة اختیار، انتخاب و اراده، شناخت و آگاهی است. انسان، هم قدرت شناخت دارد: "بَلِ الاْ ?ًِنسَـَنُ عَلَیَ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ # وَ لَوْ أَلْقَیَ مَعَاذِیرَهُ; (قیامت، 14ـ15) بلکه آدمی خویشتن خویش را نیک میشناسد، هر چند به زبان عذرها آورد"، و هم میتواند دو مسیر حق و باطل را بشناسد: "وَ هَدَیْنَـَهُ النَّجْدَیْنِ;(بلد،10) و ]آیا[ دو راه پیش پایش ننهادیم؟"; پس شناخت حق و باطل و گام نهادن در راه حق، موجب جدّیت و قویشدن ارادة انسان میشود. 2. مبارزه با هوای نفس: این امر با سه عامل آگاهی به نفس و تفکر و تزکیه محقق میشود; برای نمونه، قرآن دربارة تزکیه میفرماید: "قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّـــَهَا; (شمس، 9) قطعا کسی که تزکیه نفس کرد، رستگار شد". 3. صبر و شکیبایی: "وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَ َلِکَ مِنْ عَزْمِ الاْ ?ُمُورِ; (آل عمران، 186) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگار باشید، این نشانة قدرت اراده در کارها است: "فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ; (احقاف، 35) پس پایداری کن، هم چنان که پیامبران اولوالعزم ]صاحبان اراده قوی[ پایداری کرده بودند". 4. در قرآن، دل بستن به خدا، کسب یقین، توکل، رضا به قضا و قدر الهی، ایمان، صداقت، خلوت با خدا و... نیز از جمله عوامل تقویت اراده شمرده شده است.(جهت آگاهی بیشتر ر.ک: مراحل اخلاق در قرآن، آیة الله جوادی آملی، ج 11، ص 223ـ402، مرکز نشر اسرأ / اصول و مبانی تعلیم و تربیت در قرآن، رضا فرهادیان، ص 171ـ183، نشر الهادی.) 5. مهار امیال و غرایز و دوری از ثروت، قدرت و مقام پرستیابتدا شایسته است دقت کنیم که امیال و غرایز ـ هر چند در بُعد مادی و شهوانی آن ـ و نیز کسب ثروت، قدرت و مقامپرستی، از گرایشهای درونی هر انسان است که خداوند حکیم به او عطا فرموده است، اگر این امیال بد بود، خداوند متعال، به انسان نمیداد. امیال و غرایز، انسانها را به تکاپو وا میدارد و برای کسب ثروت، در او تلاش و کوشش ایجاد میکند. قدرت و مقام خواهی، از خواستههای مثبت انسان و یک امر فطری است. اما همه اینها تا جایی است که در جهت صحیح و مشروع خود قرار گیرد، که در این صورت، کمال است، اما اگر به مرز طغیان برسد، مذموم میشود، مانند قدرتطلبی و مقام پرستی فرعون که گفت: "أَنَا رَبُّکُمُ الاْ ?َعْلَیَ; (نازعات، 24) من پروردگار بزرگ شما هستم". این جا است که باید بر هوا و هوس کنترل داشت و لجام بر دهان نفس زد; در غیر این صورت، اسب درون، چموش میشود. برخی اهرمهای کنترل عبارت است از: 1. بیداری از غفلت و توجه به حقیقت، زیرا منشأ هر گونه فساد و طغیانگری، غفلت است: "وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِْ نسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لآ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لآ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ ءَاذَانٌ لآ یَسْمَعُونَ بِهَآ أُوْلَـََّئِکَ کَالأَْ نْعَـَمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـََّئِکَ هُمُ الْغَـَفِلُونَ; (اعراف، 179) و محققا، بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدهایم; ]آنان را که[ برایشان دلهایی است که با آنها نمیفهمند، و برایشان چشمهایی است که با آنها نمیبینند; و برایشان گوشهایی است که با آنها نمیشنوند; آنان همانند چارپایان و بلکه گمراهتر از چارپایانند; آنان همان غفلتزدگان هستند". 2. همه چیز را از آنِ خدا و همه قدرت را از او دانستن: "أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا; (بقره، 165) همة قدرت از آن خداوند است. قدرتطلبی انسان برای آن است که به قدرت مطلقه برسد. 3. بالا بردن سطح آگاهی نسبت به خود و خدا، تقویت ایمان، تقوا، تعبد به احکام الهی; 4. تطبیق خواستههای درونی با خواستههای الهی، همآهنگ کردن حُبّ و بغضهای درونی، با حُبّ و بغض خداوند; یعنی خواستن آن چه خدا بخواهد و نخواستن آن چه خدا نخواهد. یکی درد و یکی درمان پسنددیکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجرانپسندم آن چه را جانان پسندد 5. و... راههای اعتماد به نفس، باید همراه با اعتماد به خداوند متعال باشد، تا جنبة شیطانی پیدا نکند. اگر انسان خود را بشناسد، اعتماد به خویش پیدا میکند; امّا در کنار خودشناسی باید به اموری، توجه کامل داشته باشد: الف ـ باید تقوا پیشه کند: "وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا; (طلاق، 2) هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند." و بهترین زاد و توشه بر هر کاری تقوا است: "فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَیَ". (بقرة، 197) ب ـ بر خداوند متعال توکّل کند: "وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ; (طلاق، 3) و هر کس بر خداوند توکّل کرد، خداوند کفایت امرش را میکند." چون شیطان ـ که مانع اعتماد به نفس است ـ بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، تسلط ندارد: "إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَـَنٌ عَلَی الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَلَیَ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ"(نحل،99) ج ـ پیوسته به یاد خداوند متعال باشد: "أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَـئِنُّ الْقُلُوبُ; (رعد، 28) آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان دلها است." د ـ از صبر، در برابر حوادث کمک بگیرد: "یَـََّأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوَةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّـَبِرِین"(بقره،153) چرا که صبر در برابر حوادث، از محکمترین کارها است: "إِنَّ ذَ َلِکَ مِنْ عَزْمِ الاْ ?ُمُورِ"(لقمان، 17)(تفسیر نمونه، آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 519، دارالکتب الاسلامیة.) 'û ـ ایمان خود را تقویت کند: "وَلاَ تَهِنُواْ وَلاَ تَحْزَنُواْ وَأَنتُمُ الاْ ?َعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِین;(آلعمران،139) و سست نشوید و غمگین مگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید." این آیه، دستوری است که خداوند متعال پس از جنگ اُحد به مؤمنانی که احساس شکست کرده بودند، داده است. آیة یاد شده به ما میفهماند که انسان با ایمان، اگرچه شکست بخورد، نباید غمگین و سست گردد. ح ـ اگر مواردی که برای تقویت اراده برشمردیم، رعایت نشود، از موانع تقویت اراده به حساب میآید.
اضافه کردن دیدگاه جدید