سال گذشته خیلی زحمت کشیدم تا در کنکور موفق شوم، امّا متأسفانه موفّق نشدم، خودم تا حدی با این موضوع کنار آمدم ولی زخم زبانهای اطرافیانم خ
اصولاً، امیدوار بودن، به ویژه در کارهای خیر و معنوی پسندیده است. دربارة پرسش مورد نظر نیز، اگر امید و روزنهای برای موفقیت و قبولی در کنکور باشد، خوب است، در این زمینه تلاش شود; امّا لزومی ندارد که اگر انسان در یک چیز چند بار موفق نشد و احتمال موفق شدنش نیز اندک است، اصرار بر ادامه آن کار داشته باشد، زیرا، راه ادامة علم، منحصر به قبولی در کنکور نیست، بلکه راههای فراوان دیگری نیز وجود دارد که از آن راه میتوان به اهداف رسید. جوانی دوره شور و التهاب است، دورهای است که جوان باید از عقل و تجربه بزرگان و... بهره ببرد و بزرگترین ضعف جوان، نداشتن آیندهنگری و بصیرت کافی در امور است. در این دوران، تخیلات بسیاری به ذهن او هجوم میآورد. جوان، بنا به موقعیتی که دارد، محیطی که در آن زندگی میکند، شرایط زمانی خاصی که در آن به سر میبرد و با دوستانی که نشست و برخاست دارد، همه زمینههای شکلگیری شخصیت او را فراهم میکند. جوان، گاهی از خود رضایت دارد و خود را از دیگران برتر میداند و زمانی ناامید و دلسردی در او راه مییابد و احساس کمبود میکند. همه این حالات و نوسانات روحی و روانی از ویژگیهای دوران جوانی است که ذهن او را به خود مشغول میدارد. تأمل در خویشتن، تفکر درباره رفتار خود و آگاهی از نیروهای درونی خویش باعث میشود که این حالات به سوی مثبت سوق داده شود. برخی از راهکارها که در زمینه تسلط بر افکار و ناامیدی مفید است عبارتند از: 1. اندیشه درباره مسایل خوب و سعادت آفرین، برای این منظور هدفهایی را که در نظر دارید باید ارزشمند و عاقلانه باشد مطمئن باشید اگر در ذهنتان به افکار مثبت و سازنده بپردازید و افکار منفی، پریشان و ناامید کننده را از آن بیرون کنید، دیگر احساساتی که تلقین ناهماهنگی، بیماری، ضعف و شکست را میکنند به سراغتان نخواهد آمد. حضرت علی7 میفرمایند: "فکر کردن در کارهای نیک، انسان را به سوی انجام آنها میراند"(میزان الحکمة، ریشهری، حدیث شماره 15880.) 2. تصویری که از خود در ذهن دارید ارزشمند و الهی باشد. 3. ارزش خویشتن را بشناسید و بدانید برای چه منظوری زندگی میکنید. از دیدگاه انسان مکتبی، دنیا مزرعه آخرت است و هر عمل خوب و بدی عکسالعملی را در پی دارد. این اعتقاد و باور به قیامت، سبب میشود فکر پوچی و فنأ در فرد راه نیابد و امیدوار به زندگی شود و از لحظه لحظه زندگی به بهترین وجه استفاده کند، چرا که میخواهد در آخرت، عکسالعمل اعمال خود را خوب ببیند. 4. افسوس گذشته را نخورید و برای آینده برنامهریزی کنید. 5. با مطالعه، عبادت و ورزش، نشاط روحی پیدا کنید.(ر.ک: عوامل موفقیت در تحصیل، مرتضی نظری، ص 111، انتشارات مدرسه / نشریه بشارت، ش 12، ص 12.) 6. بر خداوند متعال توکّل کند: "وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ; (طلاق، 3) و هر کس بر خداوند توکّل کرد، خداوند کفایت امرش را میکند." چون شیطان ـ که مانع اعتماد به نفس است ـ بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، تسلط ندارد: "إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَـَنٌ عَلَی الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَلَیَ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ"(نحل،99) 7. پیوسته به یاد خداوند متعال باشد: "أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَـئِنُّ الْقُلُوبُ; (رعد، 28) آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان دلها است." 8. ایمان خود را تقویت نمایید: "وَلاَ تَهِنُواْ وَلاَ تَحْزَنُواْ وَأَنتُمُ الاْ ?َعْلَوْنَ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِین;(آلعمران،139) و سست نشوید و غمگین مگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید." این آیه، دستوری است که خداوند متعال پس از جنگ اُحد به مؤمنانی که احساس شکست کرده بودند، داده است. آیة یاد شده به ما میفهماند که انسان با ایمان، اگرچه شکست بخورد، نباید غمگین و سست گردد. 9. انس با قرآن، دستور العمل زندگی قرار دادن آن; زیرا امام علی7 میفرماید: "و علیکم بکتاب الله فانه الحبل المتین و النور المبین، و الشفأ النافع، الرّی الناقع، و العصمة للمتمسک و النجاة للمتعلق; کتاب خدا را محکم بگیرید; زیرا رشتهای است بسیار مستحکم و نوری است آشکار، دارویی شفابخش و پربرکت است آب حیاتی است که عطش تشنگان حق را فرو مینشاند، هر کس به آن تمسک جوید او را حفظ میکند، و آن کسی که به دامنش چنگ زند، نجاتش میبخشد".(نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 219، خ 156، هجرت) 10. غفلت نکردن از نماز: "وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوَةِ; (بقره، 45) از صبر و نماز یاری جویید". 11. قطع امید نکردن از رحمت خدا: "لاَ تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ; (زمر، 53) از رحمت خداوند ناامید نشوید".(ر.ک: تفسیر نمونه، آیة الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 10، ص 212ـ217; ج 22، ص 25ـ30; ج 1، ص 214ـ219; ج 19، ص 53، دار الکتب الاسلامیه / المیزان، علامه طباطبایی;، ج 8، ص 60ـ64، بنیاد علمی و فرهنگی.)
اضافه کردن دیدگاه جدید