قرآن در مورد فطرت انسان چه میفرماید؟
قرآن کریم میفرماید: "فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَ َلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لَـَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ"(روم،30) "فطرت"، در اصل از ماده "فطر" (بر وزن بذر) به معنای "شکافتن چیزی از طول" است. واژة "فطرت" که در فارسی به "سرشت" ترجمه میشود، "مصدر نوعی" است و دلالت بر نوع خلقت و آفرینش میکند; ولی معمولاً در مورد انسان به کار میرود و چیزی را "فطری" میگویند که نوع خلقت انسان، اقتضای آن را داشته باشد و خدادادی و غیر اکتسابی و کمابیش بین همة انسانها مشترک باشد.( معارف قرآن، استاد مصباح یزدی، 3/1، ص 26، در راه حق و نیز / ر.ک: مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ص 640، چاپ دمشق و بیروت. ) برای این آیه، تفسیرهایی ارائه شده که از آن جمله است: 1. احکام دین اسلام به ویژه احکام ریشهای و پایهای آن، موافق و منطبق بر فطرت انسانی است و بر خلاف مقتضای فطرت نیست. اگر در دین دستور داده شده که خدا را پرستش کنید، موافق فطرت انسان است; چرا که خواستی در انسان هست که این را میطلبد.( ر.ک: المیزان، ج 16، ص 183، مؤسسة اعلمی، بیروت. ) و منظور از هماهنگی و انطباق کامل یعنی تکوین (فطرت) و تشریع (احکام دین) همین است. 2. منظور از دینی که موافق فطرت است، حالت اسلام و تسلیم در مقابل خداست: "إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الاْ ?ًِسْلَـَمُ" (آلعمران،19) بنابر این، این حالت انقیاد در مقابل خدا امری فطری است; نه این که آیه بخواهد بیان کند، جزئیات احکام و قوانین یا چیزهای دیگر موافق فطرتند. 3. آن که "خداجویی" و "خداشناسی" یکی از خواستهای فطری" انسان است; شاهد این که: انسانها در طول تاریخ به رغم اختلافات نژادی، جغرافیایی، فرهنگی و... در جستجوی خدا بودهاند و همواره نوعی دین و اعتقاد به خدای جهانآفرین در میان بشر وجود داشته است.( ر.ک: معارف قرآن، همان، 3/1، ص 33 / تفسیر نمونه، ج 16، ص 422 . )
اضافه کردن دیدگاه جدید