آیا قرآن مجید نظریة تکامل داروین را رد میکند؟ چگونه؟
در نزد علمای طبیعی و انسانشناسی معروف است که، پیدایش انسان اولی، در اثر تکامل بوده است. اصل این فرضیه میگوید: انسان، حیوانی بوده که در نتیجة تحول، انسان شده است; و بحث از طبیعت انسان مبتنی بر آن است. به این گونه که در ساختمان موجودات، به طور منظم، کمالی دیده میشود که در یک سلسله مراتب معینی از نقص روبه کمال پیش رفته است. تجربههایی که در زمینة تطورات جزئی به عمل آمده، همین نتیجه را تأیید میکند. این فرضیه که برای توجیه خصوصیات و آثار انواع مختلف فرضی شده است: اولاً: دلیل یا دلائل مخصوصی که آن را اثبات نماید در دست نیست; ثانیاً: از این فرضیه نمیتوان نظریة داروین که میگوید: "انسان تکامل یافتة نسل میمون است" را ثابت کرد; زیرا، بر فرض صحت چنین فرضیهای، میتوان فرض کرد که این انواع به کلی از هم جدا و مستقل باشند، بدون این که تطوری که نوعی را به نوع دیگر مبدل سازد در کار بیاید. بله، صرفاً یک سلسله تطوراتی سطحی در زمینه حالات هر نوعی وجود دارد، بدون این که ذات آنها دست خوش تحول شود، تجربههایی هم که انجام گرفته به طور کلی در زمینه همین تطورات سطحی است که در یک نوع انجام گرفته است; و هنوز تجربه تحول فردی را از یک نوع به نوع دیگر مشاهده ننموده است; هرگز دیده نشده که میمونی تبدیل به انسان شود; بلکه صرفاً در مورد خواص، آثار، لوازم و اعراض بعضی از انواع است که تجربه تطوراتی رانشان داده است. ثالثاً: این فرضیه با صریح آیات قرآن کریم منافات دارد; زیرا، قرآن، انسان را نوعی مستقل میداند که از دو نفر به نام آدم و حوا8 به وجود آمدهاند: "ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آنگونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون و لباسشان را از تنشان بیرون کرد تا عورتشان را به آنها نشان دهد." (اعراف،27); "ای مردم از خدایتان بترسید، خدایی که همه شما را از یک تن آفرید، و همسرش را نیز از او پدید آورد، و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکنده ساخت و... ." (نسأ،1) ضمناً، آیات قرآن که نسل انسان را به آدم و حوا8 میداند، با هیچ مطلب علمی منافات ندارد. بنابراین، قرآن کریم، نظریة تکامل داروین را به کلی رد میکند.(ر. ک، ترجمه المیزان، علامه طباطبایی;، ج 4، ص 243 - 245، بنیاد علمی و فرهنگی علامه;.)
اضافه کردن دیدگاه جدید