لطفاً دربارة پاسخ پرسش کد 29404 توضیح بیشتری دهید؟
با تشکر از ارتباط مجدد شما با این مرکز، پرسش پیشین شما این بود که: آیا هنگام مرگ، بدن از روح جدا میشود یا روح از بدن؟ به تعبیر دیگر، بدن در روح است یا روح در بدن؟ در پاسخ پرسش چند نکته بیان شده بود؟ 1. وجود انسان از دو بُعد جسم و روح تشکیل شده است آیاتی از قرآن مجید به این نکته اشاره دارد; "إِنِّی خَـَـلِقُ بَشَرًا مِّن صَلْصَـَلٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُون # فَإِذَا سَوَّیْتُهُو وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُواْ لَهُو سَـَجِدِینَ ;(حجر،28ـ29) ]خدای سبحان به فرشتگان فرمود:[ من بشری از گل آفریدم، پس آن گاه که او را اعتدال بخشیدم و از روح خویش در او دمیدم، شما موظف هستید که به او سجده کنید." آیه اشاره دارد که انسان از دو بعد تشکیل شده است: ابتدا جسم او که از خاک و گل است، سپس جان و روح او که توسط خدا آفریده شد و حیات و اساس وجود انسان نیز همین روح است. برخی حلول روح در بدن را مانند معنا در لفظ میدانند. همچنین در روایتی حضرت علیمیفرمایند: "روح از جسدش خاج شده و به صورت جیفه و مرداری در بین اهلش درخواهد آمد"(نهج البلاغه، ص 33، انتشارات دارالهجره.) از نکته یادآوری شده و روایت مذکور برداشت میشود که: بین روح و جسد دوگانگی است. روح چیزی غیر از جسم انسان است و زندگی انسان نیز به همین حقیقت وابسته است; به طوری که وقتی روح نباشد، بدن چونان لفظ مهمل و بیمعنایی خواهد بود و جسم نیز هم چون سایر جمادها خواهد گشت. 2. روح در هیچ یک از اجزای بدن مستقر نیست; بلکه روح امری مجرد است و با بدن همراهی و نسبت به آن نوعی تدبیر و فرماندهی و سرپرستی دارد; هم چنان که خداوند حاکم، فرمانروا و مدبر هستی است و با جهان هست،ولی نه به این معنا که در آن مستقر باشد; بلکه احاطه قیومی به عالم دارد. روح نیز با بدن در مرتبه نازلتری شبیه همین رابطه را دارد; بنابراین رابطه روح و بدن را هرگز از منظر فیزیولوژیک نمیتوان نگاه کرد و برای روح، مکان و جایگاهی در بدن تصور کرد. 3. هم چنان که از نکته پیشین بر میآید روح در جسم یا جسم در روح نیست تا بگوییم هنگام مرگ یکی از دیگری خارج میشود بلکه روح و بدن نوعی ارتباط با هم دیگر دارند که هنگام مرگ این ارتباط قطع میشود. جسم در دنیا میماند و روح وارد جهان برزخ میشود. به همین خاطر است که قرآن مجید از حقیقت مرگ به عنوان "توفّی" (قبض کردن و دریافت داشتن روح انسان به وسیله ذات پاک پروردگار، یا به تعبیر دیگر انتقال از جهانی کوچک به جهانی بزرگ و والا) یاد کرده است: "اللَّهُ یَتَوَفَّی الاْ ?َنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَیَ عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الاْ ?ُخْرَیََّ إِلَیََّ أَجَلٍ مُّسَمًّی;(زمر،42) خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز میستاند، و ]نیز[ روحی را که در ]موقع[ خوابش نمرده است ]قبض میکند[ پس از آن ]نفسی[ که مرگ را بر او واجب کرده، نگاه میدارد و آن دیگر ]نفسها[ را تا هنگامی معین ]به سوی دنیا[ باز پس میفرستد..." اگر در روایات گاهی از مرگ به خروج روح از بدن تعبیر شده است، حقیقت آن، به همین "توفّی" بر میگردد و شاید چنین تعابیری برای فهم مردم و ملموس کردن مرگ بوده است.(ر.ک: پیام قرآن، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 5، ص 422، دارالکتب الاسلامیة.)
اضافه کردن دیدگاه جدید