با توجه به ترجمة تفسیر المیزان، ج 2، ص 212، اولاً. آیا مأموران الهی همان نکیر و منکر هستند یا فرشتگان دیگر؟ ثانیاً. "حین مرگ" یعنی چه؟ آیا مر
قرآن کریم در چند مورد، گفت و گوی فرشتگان قبض روح را با ستمکاران و کافران و پاکان و پرهیزکاران بیان میکند. 1. گفت و گو با پاکان و پرهیزکاران; "الّذین تتوفّـَهم الملـَئکة طیّبین یقولون سلـَم علیکم ادخلوا الجنّة بما کنتم تعلمون; (نحل، 32) همان کسانی که فرشتگان جانشان را ـ در حالی که پاکند ـ میستانند ]و به آنان[ میگویند: درود بر شما باد، به آنچه انجام میدادید به بهشت درآیید." 2. گفت و گو با ستمکاران و کافران; "إنّ الّذین توفّـَهم الملـَئکة ظالمی أنفسهم قالوا فیم کنتم قالوا کنّا مستضعفین فی الأرض قالوا ألمتکن أرض اللّه وَسعة فتهـَجروا فیها فأُولـَئک مأوَهم جهنّم و سأت مصیرًا; (نسأ، 97) کسانی که بر خویشتن ستمکار بودهاند، ]وقتی[ فرشتگان جانشان را میگیرند، میگویند: در چه ]حال[ بودهاید؟ پاسخ میدهند: ما در زمین از مستضعفان بودیم. میگویند: مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟ پس آنان جایگاهشان دوزخ است و ]دوزخ[ بد سرانجامی است." و آیة 28 سورة نحل. هر یک از فرشتگان مأموریت ویژهای برعهده دارند. برخی حاملان عرش هستند (حاقه، 17) برخی مدبرات امر میباشند (نازعات، 5) برخی مراقب اعمال بندگان هستند (انفطار، 10 ـ 13) برخی حافظ بشرند (انعام، 61) برخی مأمور عذاب هستند (هود، 77) برخی قبض روح انسانها را برعهده دارند (اعراف، 37) و...(ر.ک: تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 17، ص 12، دفتر انتشارات اسلامی / تفسیر نمونه، آیتاللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 18، ص 173، دارالکتب الاسلامیه.) بنابراین، فرشتگان قبض روح، غیر از فرشتگانیاند که در قبر از میّت سؤال میکنند، که به آنان نکیر منکر گفته میشود. از دو آیة مذکور (نحل، 32 و نسأ، 97) وجود عالم برزخ و بهشت و جهنم برزخی و گفت و گوی فرشتگان قبض روح یا برخی از انسانها استفاده میشود. مراد از "حین مرگ" زمان احتضار و قبض روح است. فرشتگان مجرد هستند، لذا زمان و مکان مادی ندارند و زمان و مکان مادی آنان را محدود نمیسازد، گرچه از لحاظ وجودی محدود هستند و ماهیت دارند. با مرگ، پردهها از روی چشم انسان برداشته میشود و حقیقت برای انسان آشکار میشود. "لقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطأک فبصرک الیوم حدید; (ق، 22) تو از این دادگاه بزرگ غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملاً تیزبین است." انسانهای گنهکار یا از آنجا که صفات رذیله. ملکة ثانویه آنان شده است، به جدل با فرشتگان میپردازند و دروغ میگویند، و یا از جهت این که سختی عذاب را درک میکنند، بر هر وسیلهای چنگ میزنند، تا شاید از عذاب رهایی یابند. بنابراین، اگر میّت عرب نباشد و در دنیا زبان عربی را نفهمد، پس از مرگ، حقیقت آنچه در تلقین گفته میشود درک میکند. افزون بر این، تلقین امری تعبّدی و تذکّری برای زندهها نیز هست.(المیزان، ج 18، ص 349 ـ 350.)
اضافه کردن دیدگاه جدید