لطفاً دلایل عقلی و نقلی امامت را اثبات کنید؟
امامت، استمرار خط نبوت است. خداوند متعال که نوع بشر را برای پیمودن راه کمال و سعادت آفریده همانگونه که باید برای ارائه طریق و رسیدن به مطلوب، پیامبرانی را که متکی به نیروی وحی، و دارای مقام عصمت هستند مبعوث کند، لازم است برای تداوم این راه، بعد از رحلت پیامبران، جانشینان معصومی را برای آنان قرار دهد که جامعه انسانی را در مسأله ارائه طریق و هدایت به سوی مقصد کمک کند; زیرا: 1. عقل انسانها به تنهایی برای تشخیص تمام عوامل و اسباب پیشرفت و کمال کافی نیست. 2. آیین انبیا ممکن است بعد از رحلت آنها دستخوش انواع تحریفات شود، به همین جهت، پاسدارانی معصوم و الهی لازم است تا از آن پاسداری کنند. امام صادقمیفرماید: "در میان ما اهلبیت در هرنسلی، افراد عادلی هستند که تحریف غلو کنندگان را از آن ]اسلام[ نفی میکنند، و دست بدعت گذاران و دین سازان و اهل باطل را کوتاه، و تأویل و تفسیر نادرست جاهلان را کنار میزنند."( اصول کافی، شیخ یعقوب کلینی، ج 1، ص 80، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت. ) 3. تشکیل حکومت الهی که انسان را به اهداف مورد نظر برساند، فقط از طریق پیشوایان معصوم امکانپذیر است; زیرا حکومتهای انسانی بنا به شهادت تاریخ، همیشه در مسیر منافع مادی افراد یا گروههای خاص سیر کردهاند.( ر.ک: پیام قرآن، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 9، ص 38 و 39، مدرسه امیرالمؤمنین. ) امام رضا7 دربارة فلسفه امامت میفرماید: "امامت، مقام انبیأ، وراثت اوصیأ و جانشینی خدا و پیامبر است ... امام، ماه درخشان و چراغ پرفروغ و نور تابان و ستاره هدایت در تاریکی است..."( اصول کافی، همان، ص 256 و 257. ) از ممارست و مطالعه دقیق قرآن مجید به دست میآید، این کتاب پر ارج آسمانی در بیان دستورهای خود، شیوة مخصوص دارد که بیان به شکل کلّی و بسیط است و سپس خدای تعالی تبیین و تفسیر آن را به عهده رسول خدا9 قرار داده; "و أنزلنآ إلیک الذّکر لتبیّن للنّاس ما نزّل إلیهم" (نحل، 44) نظیر دستور کلّی نماز "اقیموالصلوة" و زکات "آتوالزکاة" و حج "و للّه علی الناس حجّ البیت من إستطاع الیه سبیلاً" و... که بیان تعداد رکعات نماز و یا بیان حدّ و نصاب زکات و توضیح هفت دور طواف و کیفیت حج، همه اینها را پیامبر اکرم برای مسلمانان تفسیر و تشریح فرمود که هیچکدام از توضیحات آن حضرت در قرآن به نحو ریز و جزئی ذکر نشده، بلکه به نحو اجمال و کلّی و سربسته ذکر شده است. مسأله امامت امامان اثنیعشر که اوصیای گرامی پیغمبر اسلام هستند نیز با همین شیوه در قرآن ذکر و اثبات شده که حدود 84 آیه به امامت امامان معصوم: دلالت دارند از جمله آیات، 59 از سورة نسأ "اطیعو الله... و اولی الأمر منکم" "فس ?‹لوَّا أهل الذّکر إن کنتم لاتعلمون" (نحل، 43; انبیا، 7) "اتّقوا اللّه و کونوا مع الصّـَدقین" (توبه، 119) "إنّما ولیّکم اللّه و رسوله و الّذین ءامنوا..." (مائده، 55) "یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت" (احزاب، 33) و همچنین آیه تطهیر و مباهله و غیره که این آیات را پیامبر اکرم به ائمه اثنیعشر معصومین: تفسیر و تک تک آنها را با نام و نشان و خصوصیات برای مسلمانان معرفی کردند که از جمله آن این حدیث مشهور، به نقل از جابربنعبداللهانصاری است: جابر میگوید: خدمت پیامبر اکرمرسیدم; در حالی که تازه آیه 59 از سورة نسأ نازل شده بود. عرض کردم: یا رسول الله، خدا و رسول خدا را شناختیم و اطاعت میکنیم. امّا ولی الامری که در این آیه آمده کیانند که اطاعتشان همچون اطاعت شما و خداوند بر ما واجب شده است؟ پیامبر گرامی فرمودند: "ای جابر! اولیالأمر، جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از منند که اوّل آنها علی، فرزند ابوطالب، سپس حسن، بعد حسین، بعد علی فرزند حسین، سپس محمّد فرزند علی ـ که در کتاب آسمانی تورات به باقر مشهور است و تو ایشان را خواهی دید و وقتی دیدی، سلامم را به او برسان ـ سپس صادق جعفر فرزند محمّد سپس از آن موسی فرزند جعفر بعد علی فرزند موسیَ، سپس محمّد فرزند علی، بعد علی فرزند محمّد پس از آن حسن فرزند علی، سپس هم نام من و هم کنیهام حجت خدا در زمین و باقیمانده خدا در میان بندگانش فرزند حسنبنعلی، همان شخصی که خداوند به وسیلة او مشارق و مغارب زمین را فتح میکند و او از پیروانش غایب میشود. در زمان غیبت آن حضرت کسانی در اعتقاد به امامت او ثابت قدم میمانند که خداوند دلهایشان را با ایمان امتحان کرده است.( کتاب کمال الدین، باب نص الله عزوجل علی القائم، ص 253. ) در روایتی دیگر از ابوبصیر نقل شده که به امام باقر7 عرض کردم! مردم(اهل سنت) به ما اعتراض میکنند که اگر امامان حقّند، چرا خدا نامی از آنها در قرآن نبرده است؟ امام باقر فرمود: در پاسخ آنها بگویید: خدا نماز را بر پیغمبر9 نازل کرد و اسمی از سه یا چهار رکعت آن نبرد تا اینکه رسول خدا آن را توضیح داد و نیز فریضه حج را نازل فرمود، ولی تعداد طوافهای هفتگانه آن را نازل نکرده تا پیغمبر9 آن را تفسیر کرد; همین طور است امامت ما; خداوند آیة "اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولیالامر منکم" را نازل و پیامبر اولولأمر را به ائمه اثنیعشر تفسیر فرمود و اگر ساکت میشد و بیان نکرده بود، آلعباس و آلعقیل و یا دیگران مدعی میشدند که مراد از اولیالأمر ماییم..."( تفسیر عیاشی، ذیل آیه 59 سورة نسأ. ) بدین مطلب در برخی روایات اشاره شده است; شخصی از امام باقر7 تفسیر آیة "إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّواْ الاْ ?َمَـَنَـَتِ إِلَیََّ أَهْلِهَا; (نسأ، 58) خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید!" پرسید؟ امام فرمود: مقصود ما هستیم که باید امام سابق، کُتب و علم و سلاح را (که نشانههای امامت است) به امام بعد از خود تحویل دهد. در روایتی دیگر نیز آمده است که امام رضا7 در تفسیر "اهلها" در آیه شریفه مذکور (نسأ، 58) فرمود: آنها (مقصود از اهلها) ائمه از آل محمدند که هر امامی باید امانت را به امام بعد از خود تحویل دهد و... .
اضافه کردن دیدگاه جدید