آیا داوری حضرت داودغ که در سورة ص، آیة 24، به آن اشاره شده، اشتباه بود؟ چرا؟ منظور از آزمایش آن حضرت چه بود؟
به اعتقاد شیعیان پیامبران الهی از گناه و خطا چه عمدی و چه سهوی پیش از نبوت و بعد از آن معصوم و مصون هستند. "عصمت" حالتی است که شخص را از قرار گرفتن در خطا و گناه باز میدارد، بنابراین برای پیامبران دو نوع عصمت مطرح است. یکی عصمت عملی است که مصونیت از گناه میباشد و دیگری عصمت علمی است که عصمت از خطا و اشتباه بر آن اطلاق میشود. و هر کدام از اینها دارای مراحلی هستند که عبارتند از: 1ـ مصونیت در گرفتن وحی الهی; 2ـ مصونیت در تبلیغ و بیان اصول و فروع دین; 3ـ مصونیت از گناه (خواه انجام حرام باشد یا ترک واجب); 4ـ مصونیت از خطا در امور دیگری همچون اشتباه حواس در تشخیص امور مربوط به زندگی خود یا اشخاص دیگر.( ر.ک: منشور جاوید، آیةا... جعفر سبحانی، ج 5، ص 30 و 31، انتشارات اسلامی وابسته به جامعة مدرسین حوزة علمیة قم. ) عصمت علمی شامل مرحله اول و دوم و چهارم میشود که خداوند متعال علم غیب را در اختیار فرستادگانی که مورد رضای او هستند قرار میدهد، همچنین مأمورانی را از پس و پیش، مراقب پیامبران خود قرار میدهد تا آنها اوامر الهی را درست ابلاغ کنند; از این رو چون پیامبران به واسطة مأمورانی تحت نظارت الهی قرار دارند، لازم میآید که آنها هم در دریافت وحی، و هم در ارائه آن به مردم معصوم باشند; چنانکه خداوند متعال میفرماید: "دانای نهان است، و کسی را بر غیب خود آگاه نمیکند، جز پیامبری را که از او خشنود باشد که ]در این صورت[ برای او از پیش رو و از پشت سرش نگهبانانی خواهد گماشت تا معلوم بدارد که پیامهای پروردگار خود را رسانیدهاند; و ]خدا[ بدانچه نزد ایشان است، احاطه دارد و هر چیزی را به عدد شماره کرده است." (جن، 26 ـ 28) بنابراین، از آنجا که پیامبران الهی از عصمت علمی برخوردارند از خطا و اشتباه مصون هستند و حضرت داودغ در قضاوت خود اشتباه نکرد; بلکه تنها ترک اولی از او سرزد و ترک اولی نیز عدم توجه حضرت داود و قضاوت او پیش از شنیدن سخن طرف مقابل بود و نادیده گرفتن پاسخ طرف مقابل گناهی نبود که با عصمت پیامبران مخالفت داشته باشد و خطا و نسیان نیز نبود; بلکه رأی آن حضرت بر فرض صحت سخن شاکی بود، یعنی هر پرسشی را که فردی طرح کند، میتوان به صورت قضیه مشروط به آن پاسخ داد و آن این که اگر پرسش صحیح باشد، پاسخ آن این است. دلیل بر این حقیقت که آن حضرت دچار گناه یا خطا و نسیان نشده این است که قرآن کریم او را پس از چنین قضاوتی به داشتن مقام والا و سرانجام نیکو یاد کرد، و سپس فرمان میدهد که به عنوان خلیفة خدا در زمین، میان مردم داوری کند; "فَغَفَرنا لَهُ ذَلِکَ و اِنَّ لَهُ عِندَنا لَزُلفیَ و حُسنَ مَ ?‹اب; (ص، 25) ما این عمل را بر او بخشیدیم، و او نزد ما دارای مقام والا و آیندة نیک است."( ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی;، ج 2، ص 137، مؤسسة اعلمی للمطبوعات، بیروت / مبانی رسالت انبیا در قرآن، عبدالله نصری، ص 226، نشر سروش. ) و اینکه حضرت داودغ طلب توبه و استغفار از درگاه خداوند کرد، با عصمت ایشان منافاتی ندارد، چون گناه برای انسانهای معمولی عبارت است از انجام دادن محرمات و ترک واجبات; ولی برای پیامبران الهی و امامان معصوم: که با اختلاف درجاتشان در اوج کمال و قرب الهی قرار داشتهاند، گناه مفهومی وسیعتر دارد و ترک اولی را نیز شامل میشود; زیرا آنان برای خود وظایفی فوق وظایف دیگران قائل بودند و چه بسا هرگونه توجه به غیر خدا و معبود و محبوبشان را گناهی بزرگ میشمردهاند از این رو در مقام عذرخواهی برمیآمدند. پس عصمت آنها به این معنا نیست که از هر کاری که بتوان آن را بهگونهای گناه نامید ـ حتی ترک اولی ـ مصون باشند; بلکه مقصود، مصونیت از همان گناه به معنای ترک واجبات و انجام دادن محرمات است; مانند آن که وقتی حضرت امام علیـ وضع زندگی بچههای ـ یتیم فردی را که در رکاب او جهاد کرده و شهید شده بود، مشاهده کرد، احساس گناه کرد و خود را سرزنش کرد و...( ر.ک: آموزش عقاید، آیةا... مصباح یزدی، ص 77، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی / تنزیه الأنبیا، محمدهادی معرفت، مؤسسة انتشاراتی التمهید، قم. ) خداوند متعال، حضرت داودغ را همانند سایر انسانها و پیامبران مورد آزمایش و امتحان قرار داد. اصولاً امتحان یک سنت عام الهی است و شامل تمام انسانها میشود، قرآن کریم میفرماید: "اَحَسِبَ النّاسُ اَن یُترَکوا اَن یَقولوا ءامَنّا و هُم لایُفتَنون # و لَقَد فَتَنَّا الَّذینَ مِن قَبلِهِم; (عنکبوت، 2و3) آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟ و به یقین، کسانی را که پیش از این بودند، آزمودیم..." بنابراین اصل امتحان الهی از مسلّمات قرآنی است و در این جهت تفاوتی بین پیامبر و غیرپیامبر نیست، و امتحان برای رشد، تقویت، پرورش در راستای رسیدن به کمال و نزدیک شدن به درگاه خداوند متعال و مراحل عالی میباشد.( ر.ک: منشور جاوید، همان، ج 1، ص 261. )
اضافه کردن دیدگاه جدید