اظهار نظر حضرت آیت الله سبحانی درباره آخرین نامه دکتر سروش
به گزارش خبرگزاری رسا، گروهی از فرهیختگان و اساتید حوزه علمیه قم در دیدار با آیت الله سبحانی، از ایشان درباره نامه اخیر سروش جویا شدند که آیا تصمیم به پاسخگویی این نامه را دارند یا خیر؟ آیت الله سبحانی در پاسخ به این پرسش تصریح کرد: از روزی که نخستین مصاحبه او با رادیوی هلند پخش شد، بنده وظیفه دیدم برای روشن کردن خود او و سایر مخاطبان، پاسخی ارائه کنم و بحمدالله پاسخ نیز مفید و سودمند بود، و در آن کاملاً ادب گفت و گو رعایت شده بود. این استاد عالی حوزه علمیه قم در ادامه افزود: آقای سروش بار دیگر به نامه اول من پاسخی داد که باز برای انجام وظیفه ای که بر دوش ما است به پاسخ پرداختم، این بار پاسخ، گسترده تر و همه جانبه بود و بازتاب پاسخ دوم نیز مانند پاسخ اول، مثبت بود، بسیاری از اساتید و بزرگان حوزه و غیر حوزه، تقدیر نموده و از این که متن نامه در عین اتقان محتوا، از مدارای بالایی برخوردار بوده، آن را ستودند؛ این واقعیتی است که من مایل نبودم بگویم، ولی به دلیلی ناچارم، آن را یادآور شوم. این استاد برجسته کلام اسلامی ابراز داشت: هنگامی که نامه سوم ایشان به دستم رسید که نامه را با این شعر آغاز کرد: مهر از سرنامه برگرفتم / گویی که سر گلابدان است. خوشحال شدم که به خواست خدا گفت وگو های ما مؤثر بوده و توانسته است، سیمای واقع را روشن سازد و در تصحیح روش و نگرش ایشان مؤثر باشد؛ اما پس از خواندن نامه، فوق العاده متأثر شدم، آن هم از جهاتی که برخی از آن ها اشاره می کنم: 1. موضوع بحث، یک نظریه درباره «وحی» است. باید تمام بحث ها روی همان متمرکز شود، نقد و نظر باید بر همین محور بچرخد؛ ولی متأسفانه ایشان یک رشته انتقادات و اعتراضات فردی و اجتماعی خود را با این مسأله کلامی ـ فلسفی ـ معرفتی به هم می آمیزد و از موضوع بحث خارج می شود، در حقیقت آداب گفت و گوی علمی را اصلاً رعایت نمی کند. 2. نظریه ای را که مطرح می کند، هر چه بیشتر درباره آن توضیح می دهد، با مشکلات بیشتری رو برو می شود و در حقیقت شبیه سه موضوعی است که در تاریخ کلام، زبانزد محققان است و آن این که قائلان به آن سه موضوع، هر چه به توضیح آن می پردازند، بر مشکلات می افزایند و این سه موضوع عبارتند از؛ نظریه «طفره» نظام؛ نظریه «حال» بهشمی (طرفداران ابوهشام)؛ نظریه «کسب» اشعری. شاعر عرب می گوید: مما یقال و لا حقیقه عنده / معقوله تدنو إلی الافهام «الکسب» عند الأشعری و «الحال» / عند البهشمی و «طفره» النظام. نظریه پرداز آن گاه که احساس کرد تمام قرآن پژوهان در ایران اسلامی و غیره این نظریه را مردود دانسته اند، لااقل نباید تا این اندازه بر آن اصرار بورزند. کسانی که این نظریه را نقد کرده اند، بسیاری از آن ها از دوستان نزدیک ایشان هستند؛ ولی در عین حال ایشان بر نظریه خود اصرار می ورزد و لااقل مکث نمیکند تا مدتی در این نقدها بیندیشد. آیت الله سبحانی در ادامه سخنانش تصریح کرد: آقای سروش از یک طرف می گوید: من همه آیاتی که قرآن را توصیف می کند می پذیرم، مانند «و انک لتلقی القرآن من لدن حکیم علیم» (نمل ـ 6) و از طرفی دیگر می گوید: الفاظ و قالب بندی، کار پیامبر اکرم(ص) است، در حالی که واژه قرآن تنها به معانی اطلاق نمیشود؛ بلکه به معنی و لفظ با هم گفته می شود، و همچنین آیات دیگری که به همین مضمون است. 3. نامه های ایشان، بالاخص نامه اخیر وی، در حقیقت با نوعی عقده گشایی و پرخاشگری همراه است تا آن جا که گام فراتر نهاده، شخصیت های علمی را که یک عمر در خدمت اسلام و قرآن بوده اند و با قلم و بیان خود، محیط را روشن ساخته اند، مورد اهانت قرار داده است. این استاد حوزه علمیه قم شخصیت حضرت آیت الله مکارم را شخصیتی برجسته، و فقیهی آگاه و قرآن پژوهی ژرف نگر دانست و افزود: حضرت آیت الله مکارم مورد احترام تمام حوزه های علمیه و شخصیت های برجسته جهان اسلام است، تفسیر نمونه ایشان به زبان فارسی و عربی، مرجع محققان و نویسندگان است. چنین شخصیتی، ارزان نصیب اسلام و مسلمانان نشده است تا آماج طعن و بی احترامی قرار گیرد. وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در مؤسسه امام صادق(ع) کسانی هستند که به محتوای آن نامه پاسخ گفته اند و به همین زودی در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد. یت الله سبحانی در پایان اظهار داشت: من از خداوند منان میخواهم که به همه ما روح حق جویی و حق گرایی عنایت فرماید و زبان و قلم ما را از هر گونه لغزشی حفظ کند.»