جایگاه عدد هفت نزد مسلمانان

image: 
چرا نزد مسلمانان ، عدد هفت ، مقدس است ؟ مثلاً طواف خانه کعبه هفت بار است و.. . لطفاً توضیح دهید . پاسخ : شماره هفت از دیرباز مورد توجه اقوام مختلف جهان بوده است ; قوم «سومر» قدیمى ترین قومى بوده که به آن توجه کرده است . آنان متوجه سیارات هفتگانه ـ آنچه امروز نیز از کرات منظومه شمسى با چشم غیرمسلح دیده مى شود ـ شدند و به پرستش آن ها پرداختند .

از جمله مواردى که عدد هفت در آن ها به کار رفته عبارتند از : 1 . ایام هفته 2 . تقسیم جهان به هفت اقلیم 3 . هفت طبقه زمین 4 . هفت طبقه آسمان 5 . هفت فرشته مقدس در نظر بنى اسرائیل .

همه این ها و موارد بسیارى دیگر که بعضى در افسانه هاى دیرین و سایر شؤون تمدنى بشر دیده شده ، نمایانگر اهمیت فوق العاده این عدد در نظر اقوام مختلف است .•

عدد هفت در امور دینى :

معادل هفت در عربى واژه هاى «سبع و سبعه » مى باشد .

کثرت کاربرد این شماره در امور مذهبى نمایانگر اهمیت ویژه آن در این راستا است .

از جمله کاربردهاى دینى عدد هفت عبارتند از : 1 . هفت فرشته مقدس در نظر بنى اسرائیل 2 . هفت بار طواف بر گرد کعبه 3 . هفت طبقه جهنم 4 . هفت درب جهنم 5 . هفت سلام در قرآن ـ که عبارتند از : 1 . «سلم قولا من ربّ رحیم »(یس ،58) 2 . «سلم على ابرهیم »(صافات ، 109) 3 . «سلم على نوح فى العلمین »(صافات ، 79) 4 . «سلم على موسى و هرون »(صافات ، 120) 5 . «سلم على ءال یاسین »(صافات ، 130) 6 . «سلم علیکم طبتم »(زمر ، 73) 7 . «سلم هى حتى مطلع الفجر»(قدر ، 5) 6 . هفت بار تطهیر در قوانین طهارت 7 . هفت عضوى که در سجده باید روى زمین باشد 8 . هفت شبانه روز بلاى قوم عاد 9 . هفت شهر عشق و هفت مردان در تصوف 10 . قرّاءسبعه .•

الف ) سبع و سبعه در قرآن :

این دو واژه 24 بار در قرآن به کار رفته اند ; بیست بار با واژه «سبع » و چهار بار با واژه «سبعه » که عبارتند از : «سبع سموت » (بقره ، 29 / فصلت ، 12 / طلاق ، 12 / ملک ، 3 / نوح ، 15) «السموت السبع » (اسراء ، 44 / مؤمنون ، 86) «ویقولون سبعة.. .» (کهف ، 22) «و سبعة اذا رجعتم » (بقره ، 196) «سبع شداد» (یوسف ، 48) «سبعاً شداداً» (نباء ، 12) «سبع سنابل » (بقره ، 260) «سبع بقرت سمان یأکلهن سبع عجاف و سبع سنبلت خضر» (یوسف ،43 و 46) «سبع سنین » (یوسف ، 47) «سبع طرائق » (مؤمنون ، 17) «سبع لیال » (حاقّه ، 7) «سبعاً من المثانى » (حجر ،87) «سبعة ابواب » (حجر ، 44) «سبعة ابحر» (لقمان ، 27)

ب ) عدد هفت در روایات :

در روایات اسلامى نیز این شماره مورد توجه قرار گرفته است . تنها در کتاب «خصال » شیخ صدوق(رحمه الله) 116 روایت در «باب السبعة» آمده است .•

به برخى از این روایات اشاره مى کنیم :

«هرکس اقرار به هفت چیز کند مؤمن است » ـ «بازخواست مردم ازهفت چیز در قیامت » ـ «وصیت به هفت چیز» ـ «محاجه امیرالمؤمنین(علیه السلام) با قوم خود در قیامت با هفت خصلت » ـ «واجبات نماز هفت چیز است » ـ وقت ، طهارت ، توجه ، قبله ، رکوع ، سجود ـ «اگر بنده اى گناه کند ، ملک موکل بر شانه راست هفت ساعت براى استغفار به او فرصت مى دهد» ـ «تقسیم بندى عمر فرزندان به سه هفت سال » (هفت سال نخست براى بازى ، هفت سال دوم براى آموزش و هفت سال سوم براى فراگیرى حلال و حرام ) ـ «کودک در هفت سال نخست آقایى مى کند و در هفت سال دوم فرمانبردار و در هفت سال سوم مشاور خانواده است » ـ «قرآن بر هفت حرف نازل شده .»•

حکمت کاربرد عدد هفت در شرع مقدس :

در قرآن و فرهنگ اسلامى به برخى از عددها ، عنایت و توجه خاص شده است که از آن جمله مى توان به عددهاى «سه » ، «هفت » ، «هفتاد» ، «چهل » و .. . اشاره کرد . کاربرد هر یک از این ها حکمتى دارد که برخى را قرآن و روایات یادآور شده و برخى را نیز علوم جدید کشف کرده است . حکمت عدد هفت نیز تا حدودى بیان شده است . کتاب هاى لغت عربى آن را (همچون عدد هزار در فارسى ) نمادى از کثرت و فراوانى مى دانند ;• ولى در قرآن و روایات هم به معناى کثرت و هم براى شمارش چیزى به کار رفته است  .

عددى که نماد کثرت است عددى کامل و زنده است ; بر خلاف اعداد معمولى ریاضى «عدد زنده » آن است که فکر ایشان را تا بى نهایت پیش برد و واقعیت را آن چنان که هست در نظرها تجسم بخشد ; چنین عددى روح دارد و ریاضى دان و بى سواد هر دو عظمت آن را درک مى کنند . عددى را (مثلا یک ) تصور کنید که یک کیلومتر صفر جلوى آن قرار گرفته باشد ; این عدد عظمت دارد ; اما تنها ریاضى دان عظمت آن را مى شناسد ; ولى اعداد کامل و زنده را همه مى شناسند و مى توانند به ابهت و گستردگى اش اذعان کنند .•

شاید انتخاب عدد هفت براى کثرت به خاطر بسیارى از امور هفتگانه ثابت در جهان هستى باشد ، همچون یک دوره کامل هفت روزه زمان (یک هفته ) از این رو ، این شماره صرفاً یک عدد ریاضى محسوب نمى شود ; بلکه عددى براى نشان دادن کمال یک چیز است ; مانند عدد چهل که یکى از حکمت هاى آن این است که رسیدن به چهل سالگى به طور معمول با کمال عقل همراه است •

اکنون به دو نمونه از آیات قرآن که عدد هفت در آن ها به همین منظور به کار رفته است ، توجه کنید :

1ـ «و لو أنّما فى الأرض من شجرة أقلم والبحر یمدّه من بعده سبعة أبحر مانفدت کلمت الله إنّ الله عزیز حکیم ; (لقمان ، 27) و اگر آن چه درخت در زمین است قلم باشد و دریا را هفت دریاى دیگر به یارى آید ، سخنان خدا پایان نپذیرد . قطعاً خدا است که شکست ناپذیر حکیم است .»

در این آیه ، قرآن به جاى این که بگوید : مخلوقات خداوند در پهنه هستى عددى بسیار بسیار بزرگ دارند مى گوید : اگر تمام درختان روى زمین ، قلم و همه دریاها مرکب شود ، تمام قلم ها مى شکند ، و ازبین مى رود ، ولى حقایق عالم هستى و معلومات پروردگار هستى پایان نمى پذیرد . عظمت سخن آن گاه روشن تر مى شود که عدد هفت نمادى از کثرت باشد ، در این آیه براى مجسم ساختن عدد بى نهایت و نزدیک ساختن معناى علم بى پایان خدا و گستردگى فوق العاده جهان هستى به افکار ما ، از عدد زنده استفاده شده است .•

2ـ «و إنّ جهنّم لموعدهم أجمعین * لها سبعة أبوب لکلّ باب منهم جزء مقسوم ; (حجر ، 43-44) و قطعاً وعده گاه همه آنان دوزخ است ، ]دوزخى[  که براى آن هفت در است و از هر درى بخش معین از آنان ]وارد مى شوند[ .» در این آیات آمده که جهنم هفت در دارد ; بعید نیست که عدد هفت در اینجا نیز براى کثرت باشد ; یعنى جهنم درهاى بسیار و فراوان دارد ; و واضح است که این تعداد درها در حقیقت به عوامل گوناگونى که انسان را به جهنم مى کشاند اشاره دارد . هر چند روایات نیز به این «هفت در» اشاره کرده اند ; ولى ظاهراً درهاى جهنم به هفت در محدود نمى شود .•

پی نوشت ها

----------------

1 . ر .ک : لغت نامه دهخدا ، ج 14 ، ص 20768 ، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران

2 . لغت نامه دهخدا ، همان / برهان قاطع ، همان .

3 . ر . ک : خصال ، شیخ صدوق(رحمه الله) ، ج 2 ، ص 340ـ405 ، مؤسسة النشر الاسلامى

4 . ر .ک : سفینة البحار ، شیخ عباس قمى(رحمه الله) ، ماده «سبع » / معارف و معاریف

5 . ر .ک : لسان العرب ، ابن منظور ، ج 6 ، ص 155 ، داراحیاءالتراث العربى .

6 . ر . ک : تفسیر نمونه ، آیة الله مکارم و دیگران ، ج 12 ، ص 574 ، دارالکتب الاسلامی

7 . ر .ک : تفسیر نمونه ، همان ، ج 17 ، ص 76 / المیزان ، علامه طباطبایى(رحمه الله

8 . ر .ک : تفسیر المیزان ، علامه طباطبایى ، ج 16 ، ص 232 ، نشر اسماعیلیان

9 . ر .ک : المیزان ، همان ، ج 12 ، ص 175 ، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات / تفسیر نمونه