تکرار در قرآن
ارسال شده در: سهشنبه, ۰۲/۰۴/۱۳۸۶ - ۱۸:۴۴ -- توسط: saeed623
image:
پرسش 1: حکمت تکرار الفاظ و آیات و داستان هاى قرآن کریم مانند داستان بنى اسرائیل در جاهاى مختلف قرآن چیست ؟ آیا امکان نداشت قرآن در مقدارى بسیار کم تر از این و به طور خلاصه ، موضوعات کلى را بیان مى کرد ؟
پاسخ : تکرار یک آیه ، از دو جهت مى تواند مورد توجه قرار گیرد . ابتدا آن که تکرار یک آیه در یک سوره چه حکمتى دارد و فایده آن چیست ; دوم این که چرا فلان آیه در یک سوره تکرار شده ; ولى در سوره دیگر تکرار نشده است ؟
تکرار یک آیه مى تواند به جهت مبالغه و تأکید باشد . بعضى از مفسران بر این اعتقادند که یک آیه در هر بار تکرار ، معناى ویژه اى را القاء مى کند .•
امّا این که چرا یک آیه در یک سوره تکرار شده و در سوره دیگر تکرار نشده است ، به دو مطلب بر مى گردد: اوّل این که مفاهیم یک سوره گاه اقتضاى تأکید بیشترى دارد و گاه چنین اقتضایى ندارد ; به عنوان مثال در مقام استفهام تقریرى جاى تأکید بیشترى است تا مقام اخبار ; لذا در سوره الرحمن تأکید فراوان است و سوره مرسلات در مرحله پایین تر و همین طور در مراحل و مراتب دیگر قرار دارد .
احتمال دیگر لحاظ شأن نزول و شرایط و اوضاع زمانى و مکانى نزول آیات است که گاه با توجه به اوضاع و احوال مردم ، هنگام نزول آیات قرآن ، وعده ، وعید ، مبالغه ، تمثیل ، تکرار و دیگر وجوه بلاغى لحاظ مى شود ; در نتیجه ممکن است تکرار آیات مورد سؤال بى ارتباط با مطلب مذکور نباشد .
پی نوشت:
-------------
. تفسیر نمونه ، ج 25 ، ص 431 .
پرسش 2 : چرا بعضى از داستان ها و نکته ها در قرآن بارها تکرار شده است مثل داستان حضرت موسى و.. .؟
پاسخ : قرآن کریم کتاب راهنما و هدایت بشر است و انسان را از ذلت و مادى گرایى به سوى عزت و یکتاگرایى دعوت مى کند . قرآن کریم با نقل جریان اقوام مختلف بر آن است که داستان هاى عبرت آمیز را تشریح و تحلیل کند و سرگذشت و عاقبت اقوام لجوج یا پندآموز را فرا روى انسان ها قرار دهد . علت تأکید و عنایت قرآن بر ماجراى حضرت موسى (على نبینا وآله وعلیه السلام ) همین است .
قوم یهود از اقوامى بودند که خداوند ، پیامبران فراوانى میان آنان فرستاد و نعمت هاى زیادى در اختیار آنان گذاشت و حتى آنان را از سفره هاى بهشتى و آسمانى ، بهره مند ساخت و به رسولان خود جهت اتمام حجت و هدایت این قوم ، معجزات گوناگونى عطا کرد و چندبار آن ها را از ظلم نجات داد . (مانند ماجراى طالوت و جالوت که در آیات 246ـ251 از سوره بقره آمده است و ماجراهاى حضرت موسى(علیه السلام) و.. .) امّا این قوم از سر لجاجت و جهالت ، با نعمت هدایت خداوند ، برخورد کردند و نه تنها هدایت را نپذیرفتند ، بلکه در برخى موارد به پیامبران الهى اهانت کردند و آن ها را به قتل رساندند و از دستورهاى خداوند تخلف و سرپیچى نمودند . به این جهت ، بیشترین عبرت ها و درس ها را براى بشر و به خصوص امت اسلام ، در سرگذشت قوم حضرت موسى(علیه السلام)مى توان یافت . بنابراین ، چون بنى اسرائیل سرپیچى هاى فراوانى داشتند و بیشترین عبرت و درس آموزى در سرنوشت این قوم است ، خداوند در جاى جاى قرآن کریم به ماجراى این قوم پرداخته است .