با توجه به این که نگاه قرن بیست و یک به زن مانند زمان جاهلیت است، آیا قرآن چنین چالشهایی را برطرف کرده است؟ لطفاً توضیح دهید.
آنچه حقیقت انسان را تشکیل میدهد، قلب و روح انسانی است. از دیدگاه قرآن، زن و مرد از "نفس واحده" خلق شدهاند: "یَـََّأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَ َحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَآءً; (نسأ، 1) بنابراین، مایة اصلی آفرینش زن و مرد یکی بوده، هیچ یک بر دیگری ترجیح ندارد. به بیان قرآن هر دو مکمل و نیازمند هم هستند: "وَ مِنْ ءَایَـَتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ َجًا لِّتَسْکُنُوَّاْ إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذَ َلِکَ لاَ ?َیَـَتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ".(روم، 21) عمده تفاوتهایی که میتوان بین زن و مرد در نظر گرفت، عبارتند از: 1. تفاوتهای روحی روانی: خداوند، زن را با عاطفهتر و مرد را عقلانیتر خلق کرده و هر دو در کنار یکدیگر مکمل هم هستند; 2. تفاوتهای جسمانی: مذکر و مؤنث بودن و... امّا در مسائل ارزشی، قرآن هر دو را یکسان میداند و ملاک برتری و ترجیح را تقوای بیشتر انسان قرار میدهد; چه زن باشد و چه مرد: "یَـََّأَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَـَکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَیَ وَ جَعَلْنَـَکُمْ شُعُوبًا وَ قَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوَّاْ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَئَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ." (حجرات، 13) خداوند در مورد اعمال مکلفین، یکسان برخورد میکند: "أَنِّی لاَ َّ أُضِیعُ عَمَلَ عَـَمِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَیَ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ..." (آلعمران، 195)، نزد خداوند، عمل صالح ملاک است; از هر کس که باشد: "مَنْ عَمِلَ صَـَـلِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَیَ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوَةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ." (نحل، 97) بنابراین، اینجا باید میان مسائل حقوقی و ارزشی فرق گذاشت. قرآن در مسائل ارزشی، زن و مرد را یکسان دانسته; چون انسانیت آنها مورد نظر است; اگر میبینیم قرآن در جایی از مردان شایسته، مانند لقمان حکیم سخن میگوید، (لقمان، 12) در جایی دیگر از زنان شایسته، مانند همسر فرعون و حضرت مریم نام میبرد. (تحریم، 11; آلعمران، 43 و...) قرآن همچنان که همة حقایق را بیان کرده، از مقام والای زن نیز دفاع نموده و حقیقت وجودی شخصیت او را معرفی کرده است. امّا در مسائل حقوقی، چون تفاوتهایی میان زن و مرد وجود دارد و یکسان نیستند، به طور طبیعی حقوق این دو نمیتواند یکسان باشد; ممکن است حقوقی مربوط به زنها باشد و مردان از آن بیبهره باشند و بالعکس. در برخی از جوامع، حقوق زنان، پایمال شده است; مثل برخوردی که در دوران جاهلیت با دختران داشتند و آنها را زنده به گور میکردند. قرآن از زنان حمایت جدی کرده، میفرماید: "وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالاْ ?ُنثَیَ ظَـلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ # یَتَوَ َرَیَ مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوَّءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَیَ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَآءَ مَا یَحْکُمُونَ." (نحل، 58و59) قرآن با توجه به اختلاف تکوینی زن و مرد ـ جز در موارد مخصوص که فرق گذاردن بین این دو جنس، لازمة وجود و ذات آنان است ـ تمام حقوقی که برای مردان قرار داده، برای زنان نیز مقرر کرده است و در مواردی که برای یکی از این دو جنس، حقوق بیشتری قرار داده، وظایف بیشتری نیز بر عهده او نهاده است. قرآن در زمینه تساوی حقوق میفرماید: "وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَیَ بَعْضٍ لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَآءِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ...; (نسأ، 32) آرزو مکنید چیزهایی را که خداوند برخی را بر برخی دیگر به آن فزونی داده است، مردان را از آنچه کسب کردهاند، بهرهای است و زنان را از آنچه کسب کردهاند بهرهای." در این قسمت به بخشی از حقوق زنان در اسلام اشاره میکنیم: 1. حقوق اجتماعی: از جملة حقوق اجتماعی، حقوق خانواده است; مثل: حق انتخاب همسر، مسکن، مهر، نفقه، حضانت اطفال تا سنین معین، حق دریافت اجرت برای کارهای خانه و... 2. حق مالکیت استقلالی در کنار مردان: "لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَ َلِدَانِ وَالاْ ?َقْرَبُونَ وَلِلنِّسَآءِ نَصِیبٌ مِّمَّا تَرَکَ الْوَ َلِدَانِ وَالاْ ?َقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْکَثُرَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا." (نسأ، 7) مگر در مورد نذر که حکم ویژهای در فقه اسلامی دارد. 3. از نظر قرآن، حضور زن در اجتماع و بیرون از خانه در صورتی که موجب اخلال در روابط خانوادگی و عفاف او نشود و شوهرش او را منع نکند، جایز است; چنانکه دختران حضرت شعیبغ چنین بودند.(قصص،23 ـ 28) 4. در اسلام با توجه به لطافت روحی و جسمی زن که مقتضای آفرینش حکیمانه اوست، از برخی کارهای سخت و دشوار، همچون: شرکت در جهاد و قضاوت و... ـ مگر در موارد خاص ـ معاف شده است. زن نیز همچون مرد در برابر حقوقی که دارد، وظایفی نیز بر عهده دارد که باید به آنها عمل کند و در قرآن به بسیاری از آنها اشاره شده است. البته بیان تمام حقوق زنان از دیدگاه اسلام و قرآن در این اندک نمیگنجد. در مورد مالکیت اموال، در آیات متعددی مالکیت فردی هر یک از زن و مرد در خانواده مورد تاکید قرار گرفته است از جمله آن آیات آیه 7 سوره نسأ است که قبلاً به آن اشاره شد و آیه دیگر آیه 32 سوره نسأ است: "لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَآءِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبْنَ; مردان نصیبی از آن چه به دست میآورند دارند و زنان نصیبی (و نباید حقوق هیچیک پایمال گردد) طبق این آیات زن مالک اموال خویش و مرد نیز مالک اموال خویش است. تا وقتی زن و شوهر زندهاند، خود صاحب اختیار و مالک اندوخته خویش هستند. از بیان سومین حقوق زنان نحوه حضور آنان در اجتماع نیز روشن میشود. بنابراین، نگرش دین مبین اسلام به زن و جایگاه آن روشن است و همانطور که گذشت قرآن کریم، به خوبی جایگاه زن، حقوق و وظایف او را مشخص کرده و زن از جایگاه ویژه و قابل احترامی در قاموس اسلام برخوردار است.( ر.ک: ممتحنه، 12 / زن در آینة جلال و جمال، آیةالله جوادی آملی، مبحث زن در قرآن، ص 66 ـ 67، نشر فرهنگی رجأ / شخصیت زن از دیدگاه قرآن، ص 23 ـ 32، هادی دوست محمدی، سازمان تبلیغات اسلامی / حقوق مدنی زوجین در زمان زناشویی دائم از نظر قرآن، دکتر محمدباقر محقق، بنیاد قرآن / نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری; / حقوق خانواده، لنگرودی و... )
اضافه کردن دیدگاه جدید