تفاوت بین لغت‌های "اتبعوا" و "اطیعوا" ; "ذنب‌" و "سیئه‌" و "ظالم‌" و "كافر" را بگویید و موارد استعمال هر كدام را توضیح داده و برای هر یك مثال بزنی

كلمه "اتبعوا" فعل امر در اصل تبع بوده و به معنای پیروی كنید می‌باشد، تبع پیروی كردن و حركت در پشت سر است و به تعبیر دیگر حركت و پیروی كردنی كه بر اثر پیروی بعض‌، بعض دیگر نیز به تبع بدون فاصله پیروی می‌كنند. در اتبعوا پیروی با اراده و از روی اختیار نهفته است‌.(ر.ك‌: معجم الفروق اللغویه‌، ابی هلال العسكری‌، سیدنورالدین الجزائری‌، ص 116، انتشارات اسلامی وابسته به جامعة مدرسین حوزة علمیة قم‌.) قرآن كریم می‌فرماید: " وَ إِذَا قِیل‌َ لَهُم‌ُ اتَّبِعُواْ مَآ أَنزَل‌َ اللَّه‌ُ قَالُواْ بَل‌ْ نَتَّبِع‌ُ مَا وَجَدْنَا عَلَیْه‌ِ ءَابَآءَنَآ;(لقمان‌،21) و هنگامی كه به آنان گفته شود: "از آن چه خدا نازل كرده پیروی كنید" می‌گویند: "نه‌، بلكه ما از چیزی پیروی می‌كنیم كه پدران خود را بر آن یافتیم‌"..." كلمة "اطیعوا" فعل امر از طوع به معنای انقیاد، رغبت‌، میل و پیروی كردن شخص ادنی‌َ از شخص اعلی‌َ و در اطاعت پیروی و موافقت نمودن همراه با التزام و پایبندی به واجبات و مستحبات غالبا هست‌.(ر.ك‌: معجم الفروق اللغویه‌، همان‌، ص 335 / مفردات الفاظ قرآن‌، راغب اصفهانی‌، ص 318، دارالكاتب العربی‌، بیروت‌.) قرآن كریم می‌فرماید: "یَـََّأَیُّهَا الَّذِین‌َ ءَامَنُوَّاْ أَطِیعُواْ اللَّه‌َ وَأَطِیعُواْ الرَّسُول‌َ وَأُوْلِی الاْ ?َمْرِ مِنكُم‌ْ;(نسأ،59) ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! اطاعت كنید خدا را و اطاعت كنید پیامبر خدا و صاحبان امر را..." "ذنب‌" در اصل به معنای گرفتن دُم حیوان و... است‌، در هر كاری و گناهی كه عاقبتش وخیم باشد، به كار می‌رود; چون جزای آن‌، مانند دُم حیوان‌، در آخر آورده می‌شود. و به گناه هم به همین خاطر كه عاقبتش وخیم و عذاب الهی است ذنب می‌گویند.(ر.ك‌: معجم الفروق ا للغویه‌، همان‌، ص 245.) قرآن كریم می‌فرماید: "واِذَا المَوءودَة‌ُ سُغ‌لَت # بِأَی‌ِّ ذَنب‌ٍ قُتِلَت‌ْ ;(تكویر،9) و در آن هنگام كه از دختران زنده به گور سؤال می‌شود، به كدامین گناه كشته شدند؟!" سیئه از سوء به معنای هر چیز اندوه آور است و هر كار ناپسندی كه موجب حزن و اندوه شود را سیئه می‌گویند. چنان كه قرآن كریم می‌فرماید: "وَ الَّذِین‌َ كَسَبُواْ السَّیِّ ?‹َات‌ِ جَزَآءُ سَیِّئَة‌ِم بِمِثْلِهَا;(یونس‌،27) اما كسانی كه مرتكب گناه شدند، جزای بدی به مقدار آن دارند...".(ر.ك‌: قاموس قرآن‌، سیدعلی اكبر قرشی‌، ج 3، ص 346 ـ 347، انتشارات دار الكتب الاسلامیة‌، تهران / مفردات الفاظ قرآن‌، همان‌، ص 184 / معجم الفروق اللغویه‌، همان‌، ص 287.) "ظلم‌" در لغت به معنای قرار دادن چیزی در غیر جای خود است‌; اعم از این كه به نقصان یا به زیاده یا عدول كردن از وقت و مكانش باشد و در اصطلاح فرهنگ قرآن به معنای تجاوز از حق می‌باشد. و هر گونه انحراف و تغییر موضع واقعی اشیأ، اعمال‌، صفات و عقائد را شامل می‌شود و كسی كه ظلم می‌كند را ظالم می‌گویند، ظالم اسم فاعل و از ظلم گرفته می‌شود.(ر.ك‌: مفردات الفاظ قرآن‌، همان‌، ص 325 ـ 326; معجم الفروق اللغویه‌، همان‌، ص 341 ـ 342.) قرآن كریم می‌فرماید: " وَ یَوْم‌َ یَعَض‌ُّ الظَّالِم‌ُ عَلَی‌َ یَدَیْه‌ِ یَقُول‌ُ یَـَـلَیْتَنِی اتَّخَذْت‌ُ مَع‌َ الرَّسُول‌ِ سَبِیلاً ;(فرقان‌،27) و به ]خاطر آور[ روزی كه ستمكار دست خود را ]از شدت حسرت‌[ به دندان می‌گزد و می‌گوید: ای كاش با رسول ]خدا[ راهی برگزیده بودم‌". كفر از دیدگاه لغویّین‌، به معنای پوشاندن است‌. كفر نعمت‌، یعنی پوشاندن نعمت یا ترك شكرگزاری‌. كافر كسی است كه منكر ذات باری تعالی است‌، با این‌كه خدا ظاهرترین و آشكارترین موجود عالم هستی است‌، فردی كه این حقیقت را انكار كند، كافر است‌. به گفتة راغب‌: كافر در عرف دین به كسی گفته می‌شود كه وحدانیت خدا یا نبوت پیامبراكرم یا شریعت یا هر سه را انكار كند.(مفردات‌، راغب اصفهانی‌، ص 434 ماده كَفَرَ.) فقها اضافه می‌كنند كسی كه منكر یكی از ضروریات دین اسلام‌، مانند نماز یا روزه شود، كافر است‌; چون انكار ضروری دین‌، به انكار نبوّت یا شریعت برمی‌گردد. بدیهی است كافر به این معنا در فقه‌، احكام بر آن مترتب است‌، از قبیل نجاست بدن او، حرمت ازدواج دختر مسلمان با او، حرمت دفن او در قبرستان مسلمین و... . كافر از دیدگاه قرآن‌ در اصطلاح قرآن‌، كافر معنای وسیعی دارد. در روایتی كه از امام صادق‌7 رسیده‌، آن حضرت با استناد به آیاتی از قرآن كفر را در پنج معنا استعمال فرمودند. اول‌: كفر جحود; یعنی اِنكار ربوبیّت‌، مثل كسی كه می‌گوید نه پروردگاری است‌، و نه بهشت و دوزخی‌، و قرآن در مورد آن‌ها می‌فرماید: "اِن‌َّ الَّذین‌َ كَفَروا سَوأٌ عَلَیهِم ءَاَنذَرتَهُم اَم لَم تُنذِرهُم‌;(بقره‌،6) همانا آنان‌كه كافرند، یكسان است برایشان كه آن‌ها را بترسانی یا نترسانی‌." دوم‌: كفر جحود، با معرفت‌; یعنی با این‌كه می‌داند مطلب حق است‌، آن را انكار می‌كند. و این آیه ناظر به آن‌ها است‌: "وجَحَدوا بِها واستَیقَنَتها اَنفُسُهُم‌;(نمل‌،14) و انكار نمودند آن‌ها را در حالی كه یقین به آن‌ها داشتند." سوم‌: كفر به معنای كفران نعمت‌: "لـَغ‌ن شَكَرتُم لاَ َزیدَنَّكُم ولـَغن كَفَرتُم اِن‌َّ عَذابی لَشَدید;(ابراهیم‌،7) اگر شما شكرگزار نعمت‌های الهی باشید، البته خداوند نعمت را بر شما زیاد می‌كند، ولی اگر كفران نعمت كنید، همانا عذاب الهی شدید است‌." چهارم‌: كفر به معنای ترك چیزی كه خدا به آن فرمان داده است‌: خداوند در مورد بنی‌اسرائیل فرموده كه آنان به بعض از كتاب تورات ایمان و به برخی از احكام آن كافرند. پنجم‌: كفر به معنای برائت و بی‌زاری‌: در سوره ممتحنه از قول حضرت ابراهیم‌7 حكایت كرده كه به قوم خود فرمود: "كَفَرنَا بكم‌; ما كفر ورزیدیم به شما."(بقره‌، آیة 85 .) و پدیدار شد میان ما و شما دشمنی برای همیشه‌.(اصول كافی‌، محمد بن یعقوب كلینی‌، ج 2، ص 387.) در اصطلاح روایات‌، كافر به كسی كه عمدًا بعضی از احكام اسلام را ترك كند اطلاق شده است‌. زراره از امام صادق‌7 پرسید: آیة "و مَن یكفر بالإیمـَن فقد حبط عمله‌; كسی كه به ایمان كفر ورزد، اعمال او تباه می‌گردد." مراد چه كسانی است‌؟ فرمود: كسی كه ترك كند كرداری را كه بدان اعتراف كرده است‌، و از آن جمله است ترك نماز، بدون كسالت و بیماری‌،(اصول كافی‌، محمد بن یعقوب كلینی‌، ج 2، ص 385.) لكن باید توجه داشت كسی كه معتقد به نماز است و آن را ترك می‌كند و یا آن را سبك می‌شمارد; هم‌چنین توجه شدید نسبت به امور دنیا، هیچ یك از این امور، موجب كفر به معنای اصطلاح فقهی آن نیست‌، كه احكام كافر حقیقی بر آن مترتب گردد. در آیة شریفه‌: "و للّه علی الناس حج‌ّ البیت مَن استطاع إلیه سبیلاً و مَن‌ْ كفر فان‌ّ اللّه غنی عن العـَلمین‌; از برای خدا است به مردم كه حج خانه او را در صورتی كه مستطیع باشند انجام دهند و كسی كه كفر ورزد، خداوند بی‌نیاز از همه عالمیان است‌." در برابر ترك حج‌، كفر استعمال شده‌، در این‌جا نیز مراد كفر حقیقی نیست‌، بلكه این نوع آیات و روایات‌، بیان‌گر اهمیّتی است كه اسلام نسبت به آن حكم الهی‌، نظیر نماز و حج دارد و شاید اشاره به این جهت باشد كه چه بسا افرادی كه عمدًا نماز را ترك می‌كنند و یا داشتن استطاعت‌، حج را ترك می‌نمایند، سرانجام شیطان در اثر ضعف عقیده این ایمان ضعیف را نیز از آن‌ها سلب می‌كند، و با حال كفر از دنیا می‌روند.

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.