انسانها چه زمانی در معانی واقعی سورهها و آیات قرآن پی میبرند و چگونه میتوان در علم از آنان استفاده كرد؟ نیز چگونه میتوان به معنای كنا
1ـ پی بردن به معانی قرآن، پیش نیازهایی دارد كه برخی از آنها عبارت اند از: آشنایی با زبان عربی، اصل قرار دادن جهتگیریها و مفاهیم قرآن و تحمیل نكردن هر گونه پیش فرضی بر آنها، بررسی معانی آنها با توجه به ساختار معارف اسلامی و سایر آموزههای این دین الهی و... 2. آن چه گفته شده، به چهره ظاهری قرآن مربوط است، اما این كتاب الهی، چهره بلكه چهرههای دیگری دارد كه تنها اندیشمندان و پویندگان راه حق، آن هم به اندازة پیمانة وجود و كوشش و تلاش آمیخته با اخلاصشان، از آن سهمی میبرند. نیز قرآن، چهره هایی دارد كه گذشت زمان و پرورش استعدادها از آن پرده بر میگیرد.(تفسیر نمونه، آیت الله مكارم شیرازی و دیگران، ج 1، مقدمه، ص 20، دارالكتب الاسلامیه.) 3. از جمله چهرههای غیرظاهری قرآن، پی بردن به بطن و عمق آن; یعنی آن دسته از معانیای است كه در ظاهر آیه نمایان نبوده و تنها به كمك قرائن فهمیده میشود; هم چنین تأویل برخی آیات; یعنی درك هدف نهایی آنها، كاری است كه به تعبیر آیة 162 سورة مبارك نسأ، مخصوص راسخان در علم است، اشخاص مزبور در روایات، به پیامبر گرامی اسلامو ائمه هدی، تفسیر شدهاند.(همان، ج 2، ص 326.) 4. كنایات قرآن هم، همچون بطون و تأویل آن هستند و دست كم میتوان گفت موارد مزبور، از چهرههای ظاهری قرآن به حساب نمیآیند; از این رو، درك و فهم آنها، ویژه گروه بر شمرده شده در ردیف دوم یا سوم است; نیز این دسته از مفاهیم قرآن با توجه به سایر آموزههای دینی فهمپذیر است، مانند عرش كه كنایه از اقتدار و چیرگی خداوند است، نه معانی ای مانند تخت و غیره كه به اشتباه دربارة آن گفته شده است. این مفهوم از عرش، با توجه به جسمانی نبودن خداوند، درك شدنی است. 5. نكته مهم آن كه برای درك عمق قرآن و بهرهگیری از همة حقایق آن به امامان: سخت نیازمندیم; به گونهای كه دست یابی به آن چه در پرسش مطرح شده; یعنی معانی واقعی سورهها و آیات قرآن و هم چنین معانی كنایات این كتاب الهی، تنها در پرتو نور آنان امكانپذیر است در این باره روایتی از امام باقر7 در توضیح مراد از سخن خداوند در قرآن كه میفرماید: "إِنَّ فِی ذَ َلِكَ لاَ ئَیَـَتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِینَ ;(حجر،75) برای هوشیاران و باریك بینان در آن امر ]قرآن[ نشانه هایی است." فرمودند: ایشان ائمه: هستند."(اصول كافی، كلینی، ج 1، ص 316، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت: .)
اضافه کردن دیدگاه جدید