چرا خداوند در قرآن کریم، بهترین زینت زنان را حجاب آنان میداند؟
آنچه در قرآن کریم آمده، دربارة کمیت، کیفیت و فلسفة حجاب است. آیهای که تصریح کرده باشد بهترین زینت زنان، حجاب آنها است، یافت نشد. بله در آیه 31 نور آمده است که "...وَ لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلآ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَیَ جُیُوبِهِنَّ وَ لاَ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلآ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَآغهِنَّ أَوْ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَآغهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَ َنِهِنَّ أَوْ بَنِیَّ إِخْوَ َنِهِنَّ أَوْ بَنِیَّ أَخَوَ َتِهِنَّ أَوْ نِسَآغهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَـَنُهُنَّ أَوِ التَّـَبِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الاْ ?ًِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُواْ عَلَیَ عَوْرَ َتِ النِّسَآءِ وَلاَ یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوَّاْ إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون;(نور،31)... و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و (اطراف) روسریهای خود را بر سینة خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدرشوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان ]=کنیزانشان[، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند، و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد.) و همگی به سوی خدا باز گردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!" آن چه میتوان دربارة حجاب و فلسفة آن بیان کرد این است که: عفت و پاکدامنی، با آفرینش و فطرت زن به هم آمیخته است، و در آفرینش او، جایگاه عظیم و بلندی دارد که هم خود زنان خواهان عفت و پاکدامنی هستند و هم دیگران زن را با این ویژگی میخواهند. اسلام نیز آفرینش زن و صلاح و خیر جامعه را در نظر گرفته، و حجاب را لازم شمرده تا عفت برونی زن، با عفت درونی او هماهنگ و بنیان خانواده مستحکم گردد و زن همچون کالای ناچیزی در معرض همگان قرار نگیرد. قرآن مسأله حجاب را در چند آیه، یادآوری و در بعضی از آنها به حکمت و فلسفة آن هم اشاره کرده است که برخی از آنها عبارتند از: 1. پاکی دلهای مردان و زنان و آلوده نشدن آنها: در مکتب قرآن، علاوه بر بهداشت جسمی (که در دنیا مطرح است) یک نوع بهداشت روحی و روانی هم وجود دارد که چنانچه مراعات نشود، روح مسموم میشود، و آثار خطرناکی را در پی دارد که از مسمومیت جسمی به مراتب خطرناکتر است. در برخی آیات، به رعایت این نوع از بهداشت توصیه شده است. قرآن، در آیة 53 سوره احزاب در مورد روبرو شدن و صحبت کردن با زنان پیامبر میفرماید: "...وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَـَعًا فَسْ ?‹َلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٍ ذَ َلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ...; و هنگامیکه چیزی ]از وسایل زندگی را به عنوان عاریت[ از آنان ]=همسران پیامبر[ میخواهید، از پشت پرده بخواهید. این کار، برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است." 2. در امان ماندن از اذیت افراد سبکسر: خداوند در آیة 59 سوره احزاب میفرماید: "یَـََّأَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لاِ ّ ?َزْوَ َجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَآءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَـَبِیبِهِنَّ ذَ َلِکَ أَدْنَیََّ أَن یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا; یعنی: ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسریهای بلند خود را بر خویش فرو افکنند ]طوری که زیر گلو و سینههایشان پیدا نباشد[ این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت ]اهل فسق و فجور[ قرار نگیرند، بهتر است، (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است." 3. به طمع نیفتادن افراد سبکسر و بیماردل: در آیه 32 سوره احزاب خطاب به زنان پیامبر ـ که در واقع خطاب به همه زنهاست ـ آمده است: "...به شکل هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید" و در آیه 30 و 31 سوره نور خطاب به پیامبراکرممیفرماید: "قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَـَرِهِمْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَ َلِکَ أَزْکَیَ لَهُم...; به مؤمنان بگو چشمهای خود را ]از نگاه به نامحرمان[ فرو گیرند، عفت خود را حفظ کنند. این، برای آنان پاکیزهتر است... ." علاوه بر آنچه بیان شد، استواری اجتماع و استحکام پیوند خانوادگی، جلوگیری از چشم چرانیها، حفظ ارزشها، احترامِ زن ـ که هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش مرد نامحرم نگذارد به احترامش افزوده میشود ـ از دیگر علتها و فلسفههای حجاب است که از آیات و روایات استفاده میشود.(جهت آگاهی بیشتر ر.ک: مسأله حجاب، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا / فلسفة حجاب، علی محمدی، انتشارات ارم.) نکته پایانی این که، حجاب زنِ، مربوط به خود زن یا شوهر نیست تا در صورت رضایت آنان مانعی برای بیحجابی نباشد; بلکه حجاب حق الهی است. چون حرمت و حیثیت زن در قرآن به عنوان حق اللّه مطرح است، و خدای سبحان زن را با سرمایة عاطفه آفرید که معلم رقّت باشد، و پیام عاطفه بیاورد; اگر جامعهای این درس رقت و عاطفه را ترک نمود، و به دنبال غریزه و شهوت رفت، به همان فسادی مبتلا میشود که در غرب ظهور کرده است، که زن به عنوان یک کالای تبلیغاتی یا آلت شهوترانی مردان و یا... مطرح است.(ر.ک: زن در آیینة جلال و جمال، ص 424 ـ 426، مرکز نشر فرهنگی رجأ.)
اضافه کردن دیدگاه جدید