با توجه به آیه‌های 37 و 38 سوره مبارک فجر، شیطان می‌تواند انسان‌ها را گمراه کند و این بخشی از سنّت الهی برای آزمایش بندگان است‌، پرسش این‌جا

برای حل‌ّ اساسی این گونه پرسش‌ها، توجه به چند نکته لازم است‌: 1. چرا خدا شیطان را به وسوسه انسان‌ها توانا کرد و به او مهلت نیز داد؟ باید توجه داشت که هدف از به دنیا آمدن انسان‌ها، آزمایش و تکمیل آن‌ها بوده است‌. دنیا مزرعه و مقدّمة آخرت است‌. و چون انسان‌، موجودی آزاد و مختار آفریده شده است‌، باید بتواند خودش راه را انتخاب نماید; باید دو راه در برابر رویش قرار داده شود و طبیعی است که در هر مسیری هم دعوت کنندگانی وجود دارند; در صراط مستقیم‌، انبیای الهی و ملائکه و خود خدای متعال‌، و در مسیر باطل‌، شیطان‌ها قرار گرفته‌اند، اما این که آیا شیطان می‌تواند انسان‌ها را گمراه کند و نقش شیطان چیست‌، از قرآن بر می‌آید که گمراه کردن شیطان‌، نتیجه و اثر گمراه شدن خود انسان است و به اصطلاح‌، اضلال ابتدایی نیست‌: "وَ الَّذِین‌َ کَفَرُوَّاْ أَوْلِیَآؤُهُم‌ُ الطَّـَغُوت‌ُ; (بقره‌، 256) کسی که کفر بورزد و گمراه شود، طبیعی است که خود را در حوزة نفوذ ولایت شیطان قرار داده و ولایت او را پذیرفته است‌; پس گمراه کردن شیطان در طول ارادة انسان و به خواست خود اوست و با سعادت انسان‌ها هیچ منافاتی ندارد.(علامه طباطبایی‌، تفسیر المیزان‌، ج 12، ص 159، جامعة مدرسین قم‌.) 2. امّا این که آیا مهلت دادن خدای متعال به شیطان به ضرر انسان هاست‌، در این بخش نیز، باید توجّه داشت که تنها شیطان مهلت نگرفته است و یک سویه نباید قضاوت کرد، قرآن مجید در این‌باره می‌فرماید: "قَال‌َ إِنَّکَ مِن‌َ الْمُنظَرِین‌َ ;(اعراف‌،15) تو از جملة مهلت یافتگانی‌." شیطان از جملة مهلت یافتگان است که بر طبل باطل می‌کوبد و در جبهة مقابل نیز ملائکه و اولیای الهی هم فرصت دارند که به مسیر حق‌، دعوت کنند و بین این دعوت‌ها برای زمینه‌سازی اختیار انسان‌، تعادل برقرار است‌. وجود دو راه "غی‌ّ" و "رشد" برای تکامل انسان‌، ضرورت دارد. افزون بر این‌، از نظر قرآن‌، فرصت و مهلت شیطان تا هنگامی است که بندگان ناصالح‌، ولایت او را می‌پذیرند، ولی در "وقت معلوم‌" که زمان ظهور حضرت مهدی‌غ است و مردم در آن زمان به حدّ بالای رشد و بلوغ می‌رسند و انسان‌ها به ولایت الهی گردن می‌نهند، مهلت شیطان نیز تمام می‌شود، زیرا کسی پذیرای او نیست‌; بنابراین‌، مهلت دعوت کنندگان حق‌ّ بیش‌تر خواهد بود که این یک تحلیل پیروزی حق‌ّ بر باطل است‌. 3. مطلب سومی که مطرح است این که آیا شیطان مجبور به نافرمانی بود تا رانده و مأمور وسوسة انسان شود و اگر شیطان نبود، عامل دیگری برای وسوسه نبود؟ از پاسخ روشن شد که اصلی‌ترین عامل گمراهی انسان‌، خود او است که راه بد را انتخاب می‌کند و اصولاً وسوسة شیطان خارجی‌، در جهت بدطینتی انسان ا ست‌; البته شیطان نیز مجبور به نافرمانی نبود و مانند بقیة ملائکه می‌توانست سجده کند تا رانده نشود و اگر رانده نمی‌شد، به وسوسة انسان‌ها نیز، مشغول نمی‌گردید; البته این‌ها همه فرض است‌، ولی از لوازم جهان اختیار، این است که راه بد و خوب وجود داشته باشد، تا اختیار، تحقق یابد; یعنی اگر شیطان هم نبود، باز مسیر سعادت و شقاوت رو به روی انسان بود و به همین گونه عمل می‌شد; گرچه خدای متعال که طرّاح جهان هستی است‌، از ابتدا به تخلّف شیطان و قرار گرفتنش در مسیر اغوای انسان‌ها علم داشته و طرّاحی جهان بر اساس علم اوست‌; با توجّه به این مهم‌ّ که علم ازلی برای کسی جبر نمی‌آورد.

اضافه کردن دیدگاه جدید

کد امنیتی
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.