آیا چهرة شیطان در قرآن کریم ترسیم شده است؟ اگر چنین است توضیح دهید؟
طبق تصریح قرآن کریم، شیطان از جنس جن است: "وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَغکَةِ اسْجُدُواْ لاِ ئَدَمَ فَسَجَدُوَّاْ إِلآَّ إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِن...;(کهف،50) به یاد آرید زمانی را که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید، آنها همگی سجده کردند، جز ابلیس، او از جن بود..." قرآن از یک سو میفرماید: "وَ خَلَقَ الْجَآنَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّار;(رحمن،15) جن را از شعلههای مختلط آتش آفرید." و از سوی دیگر هنگامی که ابلیس از سجده بر آدمـ علینبیناوالهوعلیهالسلام ـ سرپیچید منطقش این بود: "خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُو مِن طِین;(اعراف،12) من را از آتش آفریدی و او را از خاک، و آتش برتر از خاک است." از این آیات استفاده میشود که شیطان از جنس جن است. از آن جا که شیطان از اجنه است، و اجنه در عین این که دارای عقل، شعور، خشم و شهوتاند، اما از چشم ما پنهاناند، قرآن کریم، توصیفاتی دربارة شیطان دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:(ر.ک: تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 12، ص 460ـ468، دارالکتب الاسلامیة.) واژة شیطان هفتاد بار به صورت مفرد و 18 بار به صورت جمع (شیاطین) در قرآن آمده است.(قاموس قرآن، قرشی، سید علیاکبر، ج 4، ص 42، انتشارات دارالکتب الاسلامیة، تهران.) یکی از اصول مسلّم و معارف بزرگ قرآن کریم، وجود شیطان و اعتقاد به آن به عنوان یک حقیقت قرآنی است. خداوند متعال ضمن هشدار به انسانها، وجود چنین موجودی را تأیید میفرماید; چنانکه در آیات 12 و 27 سورة اعراف و آیات 50 سورة کهف و 208 سورة بقره به آن اشاره شده است. کلمة شیطان، در لغت به معنای دور از حق و رحمت، و انحراف از راستی و درستی، و در اصطلاح، بر ابلیس و ذریّه و اعوان او اطلاق میشود.(حقیقة الجن و الشیاطین، حمد سیّدانی، محمدعلی، ص 14، دارالحدیث، قاهره.) شیطان، اسم جنس است و شامل هر موجود متمرّد و طغیانگری میشود; ولی ابلیس، اسم است برای همان موجود متکبّری که خداوند او را از جمع ملائکه بیرون راند. حقیقت شیطان نیز همانطور که در آیة دوازده سورة اعراف آمده، از آتش است. "قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلاّ تَسْجُدَ اِذْ أَمَرْتُکَ قال أَنَا خیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِن نّار و خَلَقْتَهُ مِنْ طِین; (اعراف، 12) ]خداوند به او[ فرمود: در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده نکنی؟ گفت من از او بهترم. مرا از آتش و او را از گِل آفریدهای!" ابلیس، موجودی از آفریدههای پروردگار است که مانند انسان دارای اراده و شعور بوده، بشر را به شرّ دعوت کرده، او را به سوی گناه سوق میدهد. این موجود، قبل از اینکه انسانی به وجود آید، با ملائکه میزیسته، و هیچ امتیازی بر آنان نداشته است. پس از آفرینش آدمغ ابلیس از صف فرشتگان خارج شد و برخلاف فرشتگان، در راه شرّ و فساد گام برداشت و سرانجام کارش به اینجا رسید که تمامی انحرافها و شقاوتها و گمراهیهای باطلی که در بنی نوع بشر به وقوع بپیوندند، همه به یک حساب به وی مستند میشود.(ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی، ج 8، ص 57 و 58، انتشارات اسلامی.) ابلیس، طبق تصریح قرآن، از فرشتگان نبوده، بلکه از جنّیان بوده است: "وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَغکَةِ اسْجُدُواْ لاِ ئَدَمَ فَسَجَدُوَّاْ إِلآَّ إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّه;(کهف،50) و ای رسول! یادآور وقتی را که به فرشتگان فرمان دادیم همه بر آدم سجده کنید و آنها سر به سجده فرود آوردند; جز شیطان که از جنس جنّ بود و از طاعت خدای سرپیچید." شیطان، در کارهایش اعوان و انصاری از فرزندان خود و انس دارد که هر کدام به طریق خاصی اوامر او را اجرا میکنند. او به ایشان دستور میدهد که به کار بنی نوع بشر از دنیا و هر آن چه در آن هست توجه و در هر چیزی که با زندگی بشر ارتباط دارد، تصرف کنند. باطل آن را به صورت حق، و زشت آن را به صورت زیبا وانمود کنند. آنها نیز اوامر او را امتثال کرده، در دلهای بشر و در اموال و فرزندان و سایر شئون زندگی دنیویشان به شکلهای مختلف تصرف میکنند. ]البته خداوند هرگونه قدرت و سلطنت را از ابلیس نفی کرده و فعالیتهای او را تنها در کسانی مؤثر دانسته است که با پای خودشان به دنبال شیطان میروند، و شیطان، هیچگاه بشر را به نافرمانی مجبور نکرده است آیة "وَ مَا کَانَ لَهُو عَلَیْهِم مِّن سُلْطَـَن"(سبأ،21) نیز به همین مطلب اشاره دارد. شیاطین، گاهی دسته جمعی و گاهی منفرد، زمانی بکندی و وقتی بسرعت، گاهی بدون واسطه و گاهی به وسیلة اطاعت و زمانی به وسیلة معصیت، به کار گمراه ساختن بشر میپردازند... . تصرفات ابلیس و لشکریان او، طوری نیست که برای بشر محسوس باشد...; پس نه کارهای شیطان و لشکریانش مزاحم رفتار انسان است و نه ذوات و اشخاص ایشان در عرض وی میباشد.(همان.) شیطان، از ابتدا جزو مقربان درگاه خداوند بود; اما به علت تمرّد و سرپیچی از فرمان او، جزو کافران شد. "وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَغکَةِ اسْجُدُواْ لاِ ئَدَمَ فَسَجَدُوَّاْ إِلآ َّ إِبْلِیسَ أَبَیَ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کَانَ مِنَ الْکَـَفِرِین;(بقره،34) و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنند، همه سجده کردند مگر شیطان که تکبر ورزید و از فرقه کافران شد." (معرفی برخی کتب پیرامون بحث شیطان ترجمه تفسیر المیزان، ج 8، ص ؟ / تفسیر نمونه، آیةالله مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 191، دارالکتب الاسلامیة / قاموس قرآن، ج 4 / چهل حدیث، حضرت امام، ص 445، نشر فرهنگی رجأ 1368 / جن و شیطان، رجالی تهرانی، علیرضا / انتشارات نبوغ / شیطان و شش هزار سال عبادت، معینی، امیر تیمور / کتابفروسی اسلامی تهران / معارف قرآن در تفسیر المیزان، امین، سیدمهدی، ج 3، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی / سلسله مباحث قرآنشناسی، کلانتری، الیاس / شیطان کیست و آیات شیطانی چیست، زمردیان، احمد / نشر فرهنگ اسلامی.)
اضافه کردن دیدگاه جدید