خداوند متعال، در قرآن کریم، به کسانی که به خدای یکتا، نبوت و معاد اعتقاد ندارند چه فرموده است؟
مسألهی توحید بشر، طوری آفریده شده است که آگاهانه یا ناآگاهانه به وجود خدا معترف است; اما مشکل بشر در شناخت خدای یکتا واقعی است; و به خاطر همین عدم شناخت، یا قائل به ثنویت (خدای خیر و خدای شر)، و یا به تثلیث (پدر، پسر و روح القدس)، و یا وثنیت (بتپرستی) شدهاند. قرآن کریم، دربارة اصل اثبات وجود خدا آیهای ندارد; و اگر دارد، از این موضوع به صورت غیر مستقیم بحث به میان آورده است. اما در سراسر قرآن، آیات بسیاری برای اثبات یکتایی خداوند (توحید) و نفی شرک (نفی ثنویت، وثنیت و تثلیث) وجود دارد. بررسی تمامی آیات در این باره نیازمند تألیف چندین جلد کتاب است. که بیان آنها از حوصلة این پاسخ نامه خارج است. قرآن کریم، در مقابل کسانی که یکتائی خداوند را منکرند استدلالهای فراوانی آورده است. برهان نظم، برهان تغییر و حرکت، برهان وجوب و امکان (فقر و غنی) ،برهان علت و معلول، برهان صدیقین، گواهی فطرت، هماهنگی جهان، دلیل صرف الوجود، دلیل فیضی و هدایت، برهان ترکیب، و... از جمله براهینی است که برای اثبات توحید در قرآن کریم آمده است. به عنوان نمونه به برهان نظم اشاره میکنیم: این برهان بر دو پایة اصلی قرار گرفته است: 1. نظام دقیق و حساب شدهای بر عالم هستی حاکم است که حتی منکران خدا نیز نمیتوانند آن را انکار کنند. 2. هر جا نظام دقیق و حساب شدهای است ممکن نیست زائیدة رویدادهای تصادفی باشد، بلکه باید لزوماً از علم و قدرت عظیمی سرچشمه گیرد. نتیجه این که، یک مبدأ علم و قدرت عظیم، در ماورای نظام جهان خلقت بوده و هست. لذا قرآن کریم میفرماید: "هُوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَآءً وَ الْقَمَرَ نُورًا وَ قَدَّرَهُو مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِینَ وَ الْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَ َلِکَ إِلآ بِالْحَقِّ یُفَصِّلُ الاْ ?َیَـَتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُون;(یونس،5)، او کسی است که خورشید را روشنائی، و ماه را نور قرار داد، و برای آن منزلگاههائی مقدر کرد، تا عدد سالها و حساب (کارها) را بدانید، خداوند این را جز به حق نیافریده، او آیات (خود را) برای گروهی که اهل دانشاند شرح میدهد." نظم در عالم خلقت آن قدر دقیق است که دانشمندان از هم اکنون میتوانند پیش بینی کنند که در صد سال آینده چه لحظهای خورشید گرفتگی یا ماه گرفتگی رخ خواهد داد. با اندیشه در نظم حاکم بر جهان، اعتراف خواهیم کرد که ناظمی با علم و قدرت مطلق وجود دارد که او کسی جز ذات پاک خدای یکتا نیست. قرآن کریم، پس از استدلالهای فراوان بر مسألهی توحید و اتمام حجت آن گاه با کسانی که بدون دلیل روی به شرک بیاورند، و در این امر لجاجت و پافشاری کنند، به شدت برخورد کرده است; اکثر عذابهائی که خداوند بر اقوام پیامبران پیشین نازل کرده است، به خاطر کفر و شرک آنان بوده است. در قرآن کریم، شرک تنها گناهی است که آمرزیده نمیشود: "إِنَّ اللَّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِی وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَ َلِکَ لِمَن یَشَآءُ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَیََّ إِثْمًا عَظِیمًا;(نسأ،48) خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میبخشد. و آن کس که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است."(ر.ک: معارف قرآن، همان، ص 24ـ26 / پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 2، ص 54ـ56 و ص 186ـ204.) و... مسألة نبوت: برخی از مطالبی که خداوند در برابر منکران نبوت بیان فرموده است به شرح زیر است: 1. اعلام بیزاری از آنها شده است; "فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیَّءٌ مِّمَّا تَعْمَلُون;(شعرأ،216)، اگر آنان نافرمانی تو کنند، بگو: من از کار شما بیزارم." 2. مورد عذاب شدید واقع شدهاند; "إِنَّـآ أَرْسَلْنَآ إِلَیْکُمْ رَسُولاً شَـَهِدًا عَلَیْکُمْ کَمَآ أَرْسَلْنَآ إِلَیَ فِرْعَوْنَ رَسُولاً # فَعَصَیَ فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَـَهُ أَخْذًا وَ بِیلاً ; (مزمل / 15و16) ما پیامبری به سوی شما فرستادیم که گواه بر شما است; همان گونه که به سوی فرعون رسولی فرستادیم. فرعون به مخالفت و نافرمانی آن رسول برخاست، و ما او را شدیداً مجازات کردیم." 3. تمامی منکران نبوت مورد تهدیداند; "کَلآ لَغن لَّمْ یَنتَهِ لَنَسْفَعَا بِالنَّاصِیَةِ # نَاصِیَةٍ کَـَذِبَةٍ خَاطِئَةٍ # فَلْیَدْعُ نَادِیَهُو # سَنَدْعُ الزَّبَانِیَة....;(علق،15ـ18)، چنان نیست که او خیال میکند، اگر دست از کار خود برندارد ناصیهاش (موی پیش سرش) را گرفته (و به سوی عذاب میکشانیم). همان ناصیة دروغ گوی خطاکار. سپس هر که را میخواهد صدا بزند (تا یاریش کند). ما هم به زودی مأموران دوزخ را صدا میزنیم... ." به دنبال بحثی که در آیات گذشته پیرامون طغیان گران کافر و مزاحمت آنها نسبت به پیامبر اکرمو نمازگزاران آمده بود، در این آیات آنها را زیر رگبار شدیدترین تهدیدها گرفته میفرماید: "چنان نیست که او میپندارد (گمان میکند میتواند پا بر گردن پیامبر6 به هنگام سجده بگذارد و او را از این برنامه الهی باز دارد، خیر، اگر دست از این جهل و غرور بر ندارد، موی جلو سر او را گرفته و به سوی عذاب میکشانیم و...(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 15، ص 365ـ368، دارالکتب الاسلامیة; ج 25، ص 187و188; ج 27، ص 168ـ171.) مسألة معاد: قرآن کریم، در برخورد با منکران معاد، شیوههای گوناگونی را به کار گرفته است: 1. میفرماید شما (منکران معاد) دلیلی بر نفی معاد ندارید: "وَ إِذَا تُتْلَیَ عَلَیْهِمْ ءَایَـَتُنَا بَیِّنَـَتٍ مَّا کَانَ حُجَّتَهُمْ إِلآ َّ أَن قَالُواْ ائْتُواْ بِ ?‹َابَآغنَآ إِن کُنتُمْ صَـَدِقِین;(جاثیه،25)، و چون بر ایشان آیات روشن ما (در مورد معاد) خوانده شود برهانی جز این ندارند که بگویند: اگر راست میگویید پدران ما را زنده کنید."; "وَ قَالُواْ مَا هِیَ إِلآ حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَ نَحْیَا وَ مَا یُهْلِکُنَآ إِلآ الدَّهْرُ وَ مَا لَهُم بِذَ َلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلآ یَظُنُّون;(جاثیه،24)، میگویند: (چیزی) جز همین زندگی دنیایی ما نیست که میمیریم و زنده میشویم و جز روزگار کسی ما را هلاک نمیکند; اینان دانشی در این مورد ندارند; اینان تنها گمان میورزند." و... در این باره به آیات; 27، ص; 34ـ36، دخان; 53 و 16 صافات; 3، ق; 47ـ48، احقاف; 12ـ13، مطففین; 10ـ11، نازعات; 78، یس و 7، هود مراجعه شود. 2. در آیاتی از قرآن کریم، به شبهاتی که منکران معاد مطرح میکنند پاسخ میدهد: مثلاً: "وَ قَالُوَّاْ أَءِذَا ضَلَلْنَا فِی الاْ ?َرْضِ أَءِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِید;(سجده،10) میگویند: چون در زمین گم گشتیم (نابود شدیم) دوباره در آفرینش جدید قرار خواهیم گرفت؟" پاسخ آن است که: شما به همین عالم بنگیرید، بسیاری از موادّ بی جان وجود دارد که خداوند به آنها حیات میبخشد; پس، چه مانعی دارد نظامی برقرار فرموده باشد که در آن همهی مردهها زنده شوند؟ "وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَـَحَ بُشْرَا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِی حَتَّیََّ إِذَآ أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالاً سُقْنَـَهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَآءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِی مِن کُلِّ الثَّمَرَ َتِ کَذَ َلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَیَ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون;(اعراف،57) خدا است که باد را پیشاپیش رحمتش (باران)، به مژده میفرستد تا آن گاه که بادها، ابرهای سنگین را با خود بردارند; و میرانیم این ابر را به سرزمین مرده و با آن ابر، آب فرو میباریم و با آن هرگونه ثمری را میرویانیم; مردگان را نیز همین گونه زنده میسازیم; باشد که پند گیرید." در اینباره نیز میتوانید به آیات: 5 حج، 19 و 50 روم، 9 فاطر، 39 فصلت، 11 زخرف، 11 ق، 51 اسرأ، 19 عنکبوت، 79 یس، 15 ق، 5ـ8 طارق، 62 واقعه، 36ـ40 قیامت، 115 مؤمنون، 20 مرسلات، 17ـ19 عبس، 57 غافر، 27 نازعات، 99 اسرأ، 81 یس، 11 صافات، 33 احقاف مراجعه شود. قابل تذکر این که، شبهة فوق و پاسخ آن، طبق آیاتی که بیان شده است تنها یک شبهه از بین شبهاتی است که منکران معاد مطرح کردهاند. طرح شبهات دیگر و پاسخ آن را در کتابهائی که ذیلاً نشانی آن میآید جستجو کنید. 3. شیوة سومی که قرآن کریم برای برخورد با منکران معاد دارد، ارائه نمونههائی در همین دنیا است. داستان اصحاب کهف، داستان گاو بنی اسرائیل، داستان حضرت ابراهیم و ذبح چهار پرنده، قصة عُزیر پیامبر، داستان زنده شدن مردگان توسط حضرت عیسیغ با اذن خداوند، و... از جمله نمونههائی است که در قرآن کریم بازگو شده است. در این زمینه، به سورة کهف، آیات 67ـ73 بقره، 259و260 بقره، 110 مائده و... مراجعه شود.(ر.ک: معاد در قرآن، آیت الله مصباح یزدی، ج 1ـ2، ص 458ـ487، انتشارات در راه حق / پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج 5، ص 129ـ220، دارالکتب الاسلامیه.)
اضافه کردن دیدگاه جدید